در عصر دانایی با دانا خبر      دانایی؛ توانایی است      دانا خبر گزارشگر هر تحول علمی در ایران و جهان      دانایی کلید موفقیت در هزاره سوم      
کد خبر: ۱۳۱۳۴۴۱
تاریخ انتشار: ۱۸ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۲:۵۵
اگر شما هم فرزندی دارید که به سنین نوجوانی نزدیک است، باید بدانید که مسئولیت سپاری به آن در حد توان او باشد و در صورت لزوم تنها کمی بیشتر. اینکه بچه‌ها تجربه شکست را داشته باشند خیلی مهم است. از طرف دیگر لازم است توجه کنیم، در اثر مسئولیت دادن‌ها، اعتماد به نفس کاذب در بچه‌ها شکل نگیرد. چون موجب کمال گرایی و خودشیفتگی در آنان می‌شود.

محمد شیرزاده، پایگاه خبری دانا، سرویس سبک زندگی؛ همه ما در مورد اعتماد به نفس شنیده ایم و این که کمبود آن چه عواقبی می تواند در زندگیمان داشته باشد. اما این بار واژه ای دیگر مطرح می شود که شبیه آن نیست، ولی ممکن است در جای آن استفاده شود و در جامعه امروزی نمود زیادی دارد؛ اعتماد به نفس کاذب!!!

متخصصان می گویند داشتن اعتماد به نفس، یکی از ضروری ترین عوامل موفقیت هر فردی است که با وجود آن فرد می تواند از نقطه امن خود خارج شده و برای اهدافش تلاش کند.

شکی نیست فردی که اعتماد به نفس سالم دارد، با دیگران به سادگی ارتباط برقرار کرده؛ به راحتی در جمع صحبت می کند؛ نسبت به خودش حس خوبی داشته و توانمندی هایش را به راحتی ابراز کند.

ما در اعتماد به نفس سالم، می دانیم که می توانیم کاری را انجام دهیم یا مساله ای را حل کنیم یا بتوانیم در کاری موفق شویم. اعتماد به نفس یعنی اعتماد داشتن به خود و توانایی هایمان؛ بله درست شنیدید، توانایی هایمان و این چیزی است که در اعتماد به نفس کاذب وجود ندارد.

در اعتماد به نفس کاذب فرد فکر می کند که توانایی انجام کاری را دارد؛ در حالی که اصلا این طور نیست.

چرا کودکمان دچار اعتماد بنفس کاذب می شود؟

متخصصان معتقدند فرزند سالاری و توجه بیش از حد به خواسته‌های کودک فشارهای مالی و روانی والدین را افزایش داده، موجب ایجاد فاصله بین خانواده شده و در نهایت منجر به ایجاد اعتماد بنفس بیش از حد در کودکان می‌شود.

در واقع، اگر والدین تمامی خواسته‌ها و نیازهای کودک را برآورده کنند، او به نوعی به احساس رضایت درونی رسیده و برای خواسته‌های خود تلاشی نخواهد کرد.

 در نتیجه، نوعی اعتماد بنفس کاذب در کودک شکل گرفته و او را به سمت رفتارهایی از روی تکبر سوق خواهد داد. از سوی دیگر، اگر چنین فردی در شرایطی قرار گیرد که خواسته‌ها و نیازهایش برآورده نشوند، دچار خشم و اضطراب شده و احساس ناتوانی و ضعف نسبت به توانایی‌های خود خواهد داشت.

عامل بعدی کمبود اعتماد به نفس چنانچه روش‌های تربیتی نادرست به منظور پرورش کودکان منجر به از دست رفتن اعتماد به نفس در کودکان شود، به تدریج این کودکان دچار سرخوردگی و ناامیدی می‌شوند. در واقع، زمانی که کودک قادر بر شناخت درست و اصولی خود نباشد، دچار کمبود اعتماد به نفس می‌شود. سپس با گذشت زمان و با کمک دیگران نسبت به خود و توانایی‌هایشان امیدوار شده، اما این بار دچار اعتماد به نفس کاذب می‌شود.

به عبارت دیگر، افراد و همچنین کودکان در چنین شرایطی برای جبران فرصت‌ها، زمان از دست رفته و گاهی برای تلافی حقارت‌ها حتی حاضر نیستند که ضعف‌ها و ناتوانی‌های خود را بپذیرند؛ به طوری که در گذشته توانمندی‌ها و استعدادهای واقعی خود را درک نمی‌کردند و اکنون نسبت به آن‌ها دچار اعتماد به نفس کاذب می‌شوند.

نکته بعدی اینکه کودکانی که بیش از حد مورد تمجیدهای دوستان، خانواده و همسالان قرار می ‌گیرند، دچار غرور و تکبر شده و تمایلی به پذیرش عیوب و نقایص خود ندارند. حال اگر افرادی نقاط ضعف و مشکلات آن‌ها را بیان کند، به شدت با آنها برخورد می‌کنند. در واقع، ایجاد چنین اعتماد به نفسی منجر بدین می‌شود تا از پذیرش اشتباهات و خطاهای خود امتناع کرده و درک درستی از میزان توانایی‌ها و ضعف‌های خود نداشته باشند.

اعتماد به نفس کاذب چه خطراتی به همراه دارد؟

داشتن اعتماد به نفس کاذب می تواند آثار و نتایج بدی را به دنبال داشته باشد که این آثار عبارت اند از:

شکست‌های متعدد روحی و خسارت مالی

یکی از اولین نتایج داشتن اعتماد به نفس غیر واقعی، شکست‌های پی در پی و ضربات روحی شدید می‌باشد. افرادی که دارای این ویژگی هستند، قدرت تصمیم گیری درست و به موقع را ندارند و همین باعث می‌شود در مسیر موفقیت شکست‌های بسیاری خورده و خسارت‌های مالی زیادی ببینند. این شکست‌ها و عدم موفقیت باعث ضربات روحی شدیدی به این افراد می‌شود.

تنهایی و گوشه گیری

ویژگی خودشیفتگی باعث می‌شود، دوستان و اطرافیانتان از شما روی بر گردانده و شما را تنها بگذارند. تنهایی و انزوا یکی از بدترین آثار و نتایج، این ویژگی می‌باشد. این گونه افراد بیشتر اوقات از خود تعریف می‌کنند و تمایل شان به سو استفاده کردن از دیگران است. خود را در هر شرایطی رییس می‌دانند. دروغگو بودن این افراد، یکی دیگر از علت‌های تنهایی و انزوایشان است. خودشیفتگی و برتر دانستن خود نسبت به سایر افراد باعث شده است که دیگران از او فاصله بگیرند.

عدم آگاهی از این ویژگی و عدم تلاش برای بر طرف کردن آن

کسانی که اعتماد به نفس دروغین دارند، خودشان از این ویژگی بی خبر اند. این بی خبری باعث می‌شود که تغییری در رفتارشان ایجاد نشود و هیچ تلاشی هم برای تغییر آن نکنند. فرد خودشیفته‌ای که نیازی به اصلاح رفتارش نمی‌بیند و آسیب‌های بسیاری هم از آن می‌خورد. بهتر است در رویارویی با این افراد در کمال ادب و دوستانه به طوری که از کلام ما ناراحت نشوند، مشکلشان را بیان کنیم و آن‌ها را از این آشفتگی نجات دهیم.

برای رفع اعتماد به نفس کاذب چه باید کرد؟

متخصصان تربیتی می گویند اولین نکته ای که والدین باید به آن توجه کنند ایجاد رابطه صمیمی اما در عین حال مقتدر با فرزندان است. اگر والدین بتوانند جذابیت و اقتدار خود را حفظ کنند و رابطه ای صمیمی با فرزندان خود داشته باشند می توانند، نقش زیادی در بالا رفتن اعتماد به نفس کودکان در رویارویی با شرایط و موقعیت های مختلف پیرامونش داشته باشند. والدین باید با فرزندان صداقت داشته باشند یعنی اگر در شرایطی نتوانند خواسته فرزندشان را برآورده کنند بهتر است روراست باشند و خود را دچار تنش و و فشار نکنند.

نکته مهم دیگری که والدین باید به آن توجه کنند بررسی وضعیت اعتماد به نفس کودک است. تعامل والدین با فرزندان و شرایط بیرونی که کودک در آن قرار دارد تاثیر زیادی در اعتماد به نفس کودک دارد. کودکانی که دارای اعتماد به نفس بالا هستند کمتر والدین خود را برای ارضای خواسته هایشان در فشار قرار می دهند و انطباق و سازگاری بیشتری با محیط دارند و مهم تر از همه به رقابت با دیگران نیم پردازند.

خانواده ای ایده آل است که نه فضای فرزندسالاری در آن باشد و نه پدرسالاری یا مادرسالاری بلکه در یک خانواده سالم تمام اعضای خانواده با یکدیگر تعامل دارند و اگر انتقاد و اعتراضی از یکدیگر داشته باشند آن را ابراز می کنند. رد سایه صمیمیت و اقتدار والدین با بچه هاست که اعتماد به نفس در آنها تقویت می شود و خانواده میل به سوی فرزندسالاری، پدرسالاری یا مادرسالاری نخواهدداشت.

ارسال نظر