محمد شیرزاده، پایگاه خبری دانا، سرویس سبک زندگی، بازی طبیعی ترین فعالیت برای بچه هاست. کودکان از طریق بازی خود را نشان می دهند. دنیای خود را کشف می کنند و در باره آن می آموزند. اگرچه ممکن است ما، بازی را فقط در حد سرگرمی، شادی و یک نوع تفریح، برای بچه ها قلمداد کنیم ولی فعالیتی بسیار مهم برای کودکان است.
از طریق بازی کردن، کودکان، بسیاری از مهارت هایی را که در بزرگسالی به آن نیاز دارند یاد می گیرند. بازی مهارت های زبانی و استدلالی کودکان را تقویت کرده، باعث تفکر آزاد و مستقل در آنها می شود و در حل مشکلات به آنها کمک می نماید. بازی کردن، به کودکان کمک می کند تا بیشتر بر رفتار خود تمرکز کنند و آن را کنترل نمایند. به وسیله بازی کردن کودکان به کشفیات مختلفی می رسند. قضاوت و استدلال کردن را می آموزند و خلاقیت را فرا می گیرند و در نتیجه، فرایند فکری آنها در ضمن رشد کردن، بهبود می یابد.
تأثیر سن کودکان در بازی، تفریح و سرگرمی کودکان
کودک در هر سنی، بازی و سرگرمی ویژه ای را می پسندد. مثلاً او در همان روزهای نخست تولد، به لگد زدن و حرکت دادن دست ها علاقه دارد. او از این که باد در گلو اندازد و از حنجره و دهان صدا خارج کند و لب ها را به حرکت در آورد، لذت می برد. کمی که بزرگتر می شود، اطرافیان با او بازی می کنند و مثلاً صورت خود را با دست هایشان می پوشانند و سپس آنها را بر می دارند و می گویند «دالّی» که این کار موجب شادمانی و لذت کودک می شود.
الگوی تفریح و سرگرمی کودکان در سال های اولیه کودکی، نشانه تغییر رشدی آنان است. کودک خردسال بیشتر به بازی انفرادی نیاز دارد که بعداً با بازی موازی دنبال می شود؛ یعنی دو کودک در کنار هم و نه با یکدیگر به بازی می پردازند. آنان ممکن است از یک وسیله نیز استفاده کنند، ولی مستقل از یکدیگر و بدون ارتباط زیاد با هم به کار و بازی بپردازند.
کودکان سه تا چهار ساله، بیشتر به بازی ارتباطی می پردازند. یعنی آنان با کودکان دیگر نیز بازی می کنند و می توانند وسایل خود را، تا اندازه ای معین، به دیگران بدهند و با آنان شریک شوند، ولی در عین حال، نمی توانند علایق فردی خود را فدای گروه کنند و به اصطلاح تابع گروه شوند. از چهار تا شش سالگی است که کودک بیشتر و بیشتر به بازی اشتراکی روی می آورد، یعنی در موقعیت های گروهی که هدفی مشترک را دنبال می کنند، به بازی گروهی می پردازند.
اهمیت اجتماعی بازی برای کودکان و نوجوانان
کودکان در هنگام بازی های گروهی ناچار هستند قواعد و نکات اجتماعی بازی را رعایت کنند ، همچنین در هنگام بازی گروهی مفاهیم اجتماعی مانند صبر و حوصله داشتن ، نوبت گرفتن ، اعتماد به نفس پیدا کردن ، احترام به حقوق دیگران ، پیروزی و شکست را یاد می گیرد در نتیجه باعث رشد جنبه های اجتماعی شخصیت کودک می شود .
کودک در مدرسه نوعی رفتار اجتماعی را یاد می گیرد اما در مدرسه کودکان بازی های آزادانه انجام نمی دهند به همین دلیل فرصت کودکان برای رشد جنبه های اجتماعی محدود است . به همین دلیل خانه یا مدرسه به ندرت مسیر کافی و مناسب برای ارضای کل برخوردها را به کودک می دهد در نتیجه این تمایلات در بازی آزادانه شکل می گیرند .
نقش های اجتماعی از طریق بازی های کودکان از 6 تا 12 سالگی آموخته می شوند و همچنین می توان گفت کودکان اغلب اولین بار از طریق بازی های گروهی به نیاز کودکان دیگر به بازی پی می برند .
آن ها به وسیله بازی یاد می گیرند که چگونه یکدیگر را قبول داشته باشند ، دسته جمعی بر گروه رقیب پیروز شوند و درباره قوانین بازی توافق کنند ، همچنین مفاهیم پیروزی ، شکست ، همکاری ، هم چشمی و برتری طلبی را یاد می گیرند و به رشد اجتماعی لازم می رسند.
از نظر اسلام والدین در زمینه بازی کودک چه مسئولیتی دارند؟
طبیعی است آن چه از اسلام در مورد بازی به دست ما رسیده، به وسعت و گستردگی دیدگاه روان شناسان در این زمینه نیست؛ زیرا دغدغه اصلی اسلام نه فقط توصیف مفاهیم و ارائه و تبیین های علمی، بلکه تربیت انسان ها و ارائه یک جهان بینی است.
از این رو، آن چه اسلام در مورد بازی کودک و موضوع هایی از این قبیل بیان نموده، ناظر به جنبه های تربیتی آن است که به صورت گذرا به آن اشاره می شود.
از نظر اسلام، مسؤولیت پدر و مادر تنها اداره زندگی مادی و تأمین نیازهای جسمانی کودک نیست، بلکه پاسخگویی به نیازهای عاطفی و روانی کودک و توجه به جنبه های تربیتی وی نیز بر عهده والدین است.
مسؤولیت و وظیفه والدین در برابر فرزندان آن چنان سنگین است که امام سجاد (علیه السلام) از پیشگاه خداوند برای انجام این رسالت ارزشمند طلب یاری می کند و می فرماید: «وَ اِعِنّی علی تربیتهم و تأدیبهم و برّهم»؛ بار خدایا مرا در تربیت و تأدیب فرزندانم یاری و مدد بفرما».
دین اسلام برای پدر و مادر ارزش بسیاری قائل است، به گونه ای که می فرماید: «وَ قَضی رَبُّکَ أَلاّ تَعبُدُوا إلاّ إیّاهُ وَ بِالوالِدَینِ إحساناً»؛ پروردگارت فرمان داده جز او را نپرستید و به پدر و مادر خود نیکی کنید (اسرا/ 23) همچنین دیگر سفارش های اسلام درباره والدین، به سبب همین مسؤولیت سنگین و نقش سازنده آنان در تربیت فرزند است. والدین اگر به وظایف خویش عمل کنند و در زمینه تربیت و ارضای نیازهای عاطفی و روانی کودکان درست عمل نمایند، از بسیاری مشکلات اجتماعی پیش گیری می شود. این مسأله می تواند بیشترین سهم را در ساختن جامعه سالم و خلاق داشته باشد.
جامع ترین تعبیری که گستره مسؤولیت والدین در برابر فرزندان را نشان می دهد، واژه «تأدیب» و «تربیت» است و در روایات گوناگون از والدین خواسته شده است که به آن اهمیت دهند. حضرت علی (علیه السلام) در این باره می فرماید: ارزش گذارش و تفضل هیچ پدری به فرزندش بهتر از آموختن ادب شایسته نیست». اگر والدین بتوانند از ابتدای کودکی رابطه خوبی با کودکان خود برقرار کنند، آن ها را تربیت و نیازهای عاطفی و روانی آن ها را ارضا کنند، بی گمان در دوران نوجوانی و جوانی نیز ارتباط بهتر و سالم تری خواهند داشت.
از آن جا که هدف مهم و وظیفه اصلی والدین، تربیت و شکوفاسازی استعدادهای کودکان است، اسلام هر آن چه را برای رسیدن به این هدف مفید باشد، پذیرفته است و از والدین می خواهد که زمینه رشد را برای کودکان فراهم کنند. بازی و اسباب بازی از این گونه است؛ زیرا اسباب بازی خوب و مناسب، به کودک فرصت می دهد تا جنبه های جسمی، روانی، عاطفی، اجتماعی، اخلاقی و رشد بهنجار شخصیت خود را تربیت و تقویت کند.
بازی از نظر جسمی سبب هماهنگی عضلات و اعضای بدن می شود. کودکانی که فرصت بازی داشته اند، چُست و چالاک اند و بیشتر برای رویارویی با سختی های زندگی آماده می شوند، بنابراین، در برابر مشکلات و ناملایمات صبور و پایدار خواهند بود.
قواعد و اصول و مقررات بازی ها، کودک را با روح قوانین و اصول اخلاقی آشنا می سازد و او را آماده می کند که اصول و مقررات زندگی اجتماعی را درک کند و مسائل انضباطی و اخلاقی را درست و به موقع به کار بندد. بسیاری از اصول ارزشمند اخلاقی و اجتماعی مانند تعاون، همکاری، همدلی، مشارکت و مانند آن را کودکان به هنگام بازی می آموزند. از این رو، والدین و مربیان باید امکانات لازم را برای بازی های مفید کودکان فراهم کنند و به هیچ رو کودکان را منع نکنند و به این اصل توجه داشته باشند که شُغل کودک تا هفت سالگی بازی است. رسول خدا (صلی الله علیه وآله) خطاب به والدین می فرماید: «هفت سال فرزندت را به بازی فراخوان». پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) در فرصت های مناسب با نوه های خود (امام حسن و امام حسین (علیهاالسلام)) بازی می کرد، و آنان را به بازی با همسالان خود تشویق می کرد.
محروم کردن کودکان از بازی چه اثرات مضری به همراه دارد؟
در حالی که زیاد بازی کردن کودکان باعث افزایش بقا و کیفیت زندگی آنها می شود، کمبود بازی عواقب جدی برای سلامت جسمی، روانی و عاطفی آنها دارد. “محرومیت از بازی” اصطلاحی است که برای توصیف پیامدهای نامطلوب رشدی، عاطفی و اجتماعی از کمبود بازی به کار میرود.
متاسفانه، با سبک زندگی عجول امروزه، کم کردن زمان زنگ تفریح در مدرسه، و افزایش تاکید بر پیشرفت تحصیلی و فعالیتهای ورزشی پر مخاطره برای کودکان، بچه ها با زمان کمی برای آماده شدن در دنیای کار، پرورش خلاقیت، و بازیهای بدون ساختار مواجه میشوند.
به عبارت دیگر، نداشتن بازی در کودکان باعث می شود آنها افسرده، ناسالم و کم هوش تر باشند. به عبارت دیگر، همه کار و بازی نکردن باعث می شود بچه ها افسرده، ناسالم و با ضریب هوش پایین تری باشند. آیا پاسخ به افزایش میزان چاقی در کودکان، اضطراب، افسردگی و افت نمرات در علوم و ریاضیات می تواند “نسخه” ای برای بازی بیشتر باشد؟ به نظر می رسد که پاسخ “بسیار بله” است. در واقع، اضافه کردن زمان زنگ تفریح اضافی برای برنامه های مدرسه کودکان میتواند به بهبود مهارت های تحصیلی، بهتر شدن رفتار کلاسی و بسیاری از فرایندهای شناختی، عاطفی و اجتماعی که در بالا ذکر شده است کمک کرد.