شانزدهمین روز از ماه مهر، به عنوان روز ملی کودک نامگذاری شده است. این روز فرصتی است برای آگاهی بیشتر از حقوق کودکان و مشکلات پیشروی آنها و تلاش برای احقاق حق و کاستن از مشکلات کودکان.کودکان ما سرمایههای آینده جامعه ایرانی به شمار میآیند وآنچه اهمیت دارد این است که آنان برای رشد و بالندگی خود، نیازها و در مفهوم دقیقتر حقوقی دارند که باید به درستی به آن پرداخت.
بر همین اساس برای واکاوری راهکارهای تربیت اخلاقی کودک از منظر روایات اسلامی با علی کنگاوری استاد دانشگاه به گفتگو پرداختیم که حاصل آن را در ادامه میخوانید:
*نگاه اسلام در خصوص تربیت حاوی چه الزاماتی است؟
تربیت از نگاه اسلامی یک نظام و سیستم پرورشی در همه ابعاد وجودی کودک است. این ابعاد شامل پرورش جسمی و بدنی، عقلی، وجدانی، معنوی و اخلاقی است که با ایفای نقش خانواده، مدرسه گروه همسالان و سایر عوامل پیش بینی نشده اجتماعی مانند شبکههای مجازی به ثمر میرسد. بنابراین باید اذعان داشت پرورش اخلاقی یک بعد از نهاد تربیتی است که رسالت سنگینی بر عهده جامعه و خانواده است. پس ضرورت دارد با ماهیت و اهمیت «اخلاق» به عنوان یک بعد اساسی در تربیت آشنا شویم تا بتوانیم راهکارهای عملی تربیت اخلاقی را به صورت مطلوب تبیین کنیم.
اخلاق جمع خُلق است و در معنا به مفهوم ملکات، سجایای نفسانی توأم با روشنی، بصیرت و چشم دل است. بدیهی است اخلاق در دایره فردی، جمعی و ارتباطات اجتماعی با تمام ابعاد، مؤلفهها، و شاخصهای حیات بشر؛ شکل میگیرد. جایگاه اخلاق در زمینههای اشاره شده بالا به منزله روح در بدن انسان است. یعنی اخلاق روح و ملکات حاکم بر رفتاراست.پس اخلاق شامل همه افراد و گروههای بشر میشود. ولی شکل و ماهیت آن با توجه به مباحثی مانند نگرش و جهانبینیها از امتی به امت دیگر و یا ملتی به ملت دیگر متفاوت است.
*اخلاق چه زمانی وارد اعمال کودک و نوجوان میشود؟
اخلاق تا زمانی که جز خمیرمایه و نهادینه شدهی مشتمل بر عناصر رفتاری فرد نباشد، معنا پیدا نمیکند. به عبارت دیگر، اخلاق مثل اعمال یک راننده برای کنترل خودرو است که بدون فکر، ناخودآگاه، نهادینه و عادت شده انجام میشود. یعنی اخلاق باید به گونهای در ابعاد وجودی انسان تثبیت و نهادینه شود که ضمن تسری به همه شئونات و تعاملهای رفتاری وی، به صورت ناخودآگاه از او سر بزند و نیاز به فکر کردن نداشته باشد. پس ماهیت عملی اخلاق از نوع ذاتیِ نسبی و درونی است. لذا اخلاق در اسلام با ایمان و تزکیه رابطه متقابل دارد. اخلاق برپایه ایمان بوده و درون آن شکل میگیرد و ایمان عامل کنترلی برای اخلاق است و در عین حال اخلاق نیز برایمان اثر میگذارد و میتواند آنرا کاملتر کند. ایمان و اخلاق تضمین کننده پرورش خصلتهای متعالی انسان است. و لذا اگر بجای اخلاق و ایمان در زندگی انسان نفس، شیطان و طاغوت حاکم شود، به تعبیر قرآن کریم در آیه ۴۳ و ۴۴ سوره فرقان زندگی حیوانی توأم با گمراهی گریبان او را خواهد گرفت. قرآن در این زمینه میفرماید: آیا آن کس را که هوایِ نفس خود را معبود خویش گرفته، دیدی؟ آیا تو ضامنِ او هستی؟ یا گمان میکنی که بیشترشان میشنوند یا میاندیشند؟ آنان جز مانند ستوران نیستند، بلکه گمراهترند.
*چه رابطهای میان تزکیه با اخلاق وجود دارد؟
قرآن کریم شرط رستگاری انسان را برخورداری از تزکیه و پاکی روح دانسته و میفرماید قَدْ اَفْلَحَ مَنْ زَکّیهاَ. بدیهی است که نقش متقابل اخلاق در این زمینه بسیار بارز است. قرآن کریم در خصوص پیامبر اکرم صلوات الله علیه در سوره جمعه آیه ۲ میفرماید: … وَ یُزَکّی هِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَالْحِکْمَةَ. رسول اکرم نیز فرموده است إِنَّمَا بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَکَارِمَ الْأَخْلَاقِ. حال که جایگاه خطیر و مهم اخلاق در زندگی بیان شد با سهولت بیشتری میتوان راهکارهای تربیت اخلاقی کودک را تبیین کرد.
باید توجه کرد از افلاطون تا اندیشمندان معاصر، تربیت را به صورت الگومدار مورد توجه قرار دادهاند و بر اساس سن افراد، مرحله بندی کردهاند و در هر مرحله الگوهای تربیتی متناسبی را بیان کردهاند. در این رابطه حدیثی از رسول کرم صلواتالله علیه هست که میفرماید: اَلْوَلَدُ سَیِّدٌ سَبْعَ سِنِینَ وَ عَبْدٌ سَبْعَ سِنِینَ وَ وَزِیرٌ سَبْعَ سِنِینَ. یعنی ایشان سه دوره تربیتی هفت ساله با شاخصهای سیّد، عبد و وزیر برای کودک ارائه فرمودهاند. الگوی تربیتی کودک را در مرحله اول با شاخص سید و سروَر قرار دادهاند تا روشهای تربیتی متناسب با آن اجرا شود. یعنی کودک در این دوره در کمال توجهات عاطفی، توأم با احترام و در عین حال مدبرانه قرار گیرد. دوران تربیتی کودک از ابتدا تا سن هفت سالگی از مهمترین دورهها است تا ویژگیهای اخلاق مدارانه و زمینههای پاکی نفس و ایمان محوری در او شکل گیرد. در غیر این صورت دوره هفت سال سوم که دوره وزارت بوده و در عین حال به نوعی زمینههای طغیان نیز دراین دوره وجود دارد، در تعامل با جوان مشکل ساز خواهد بود. البته این مباحث بسیار وسیع است.
*راهکارهایی برای دوره هفت سال اول کودک کدام است؟
کودک در این دوره به رغم تصور برخی با گیرایی بسیار بالا است و به مثابه دوربین دقیقی میماند که هیچ صحنه رفتاری از چشم او به دور نیست و هر آموزهای در این دوره مثل نوشته بر سنگ است. در این دوره همان نهادینگی که در مباحث قبل اشاره شد به سهولت و با عمق بیشتری تکوین مییابد. چنانچه پیامبر اکرم صلوات الله علیه فرمودهاند علم [به معنای وسیع هر دانش و آموزهای] در کودکی به منزله نقشی بر سنگ است. لذا، باید محیطی که کودک در آن رشد و نمو میکند، اعم از خانواده، مدرسه، جامعه، همسالان و فضای تبادل اطلاعات، حاوی الگوهای اخلاقی مورد وصف برای کودک باشد. لازم به ذکر است، در این دوره هر انحراف اخلاقی و رفتاری میتواند در حافظه و قلب کودک تثبیت و نهادینه شود. نباید فراموش کرد، توجه به دوران قبل از تولد کودک نیز مهم است و از نگاه اسلام، آداب تربیتی خاص خود را دارد که به اختصار باید گفت: دوری از گناه و پرهیز از خوراکیها و نوشیدنیهای مسئله دار و رعایت طریق صواب در گفتار و کردار توسط مادر، نقش مهمی در تربیت اخلاقی کودک دارد.
پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله فرمود: فرزندان خود را در هفت سالگی نماز بیاموزید و چون ده ساله شدند آنها را بر ترک نماز تذکر دهید و خوابگاهشان را از هم جدا سازید. شیخ طوسی، ابن سینا و غزالی نیز به طور مشترک برای این دوره برنامه دارند. ابنسینا معتقد است: وقتی طفل از شیر جدا شد، باید پیش از آنکه اخلاق پست به وی هجوم آورد، به تربیت و ممارست اخلاقی او اقدام گردد. چون اخلاق زشت به سرعت در وجود کودک تسری پیدا میکند و چیره شدن بر آن دشوار است.
*بنابراین تغذیه هم در این خصوص اهمیت دارد.
بله. باید به نحوه تغذیه کودک در دوره طفولیت دقت شود به طور مثال اگر مادری کودک خود را با عشق و علاقه و با احساسات عاطفی مثبت، یا با بی علاقگی و احساسات منفی شیر بدهد و یا در مراحل و سنین بعدی با وی به درستی و مطابق با احترام و محبت و رفتار کند؛ همه موارد در شکلگیری چگونگی رفتارهای بعدی او منجمله اخلاق وی مؤثر خواهد بود.
توجه افراطی به کودکان موجب میشود که فرزندان متکی به پدر مادر بار بیایند و استقلال کمتری در زندگی داشته باشند. چنین کودکانی از اعتماد به نفس کمتری در زندگی برخوردار بوده و اخلاق حرفهای درستی نخواهند داشت. البته کم توجهی و یا بی علاقهگی مادر به کودک نیز موجب تقویت انگیزه طرد شدگی در کودک میشود و چنین کودکانی در دوران بلوغ، افرادی کم عاطفه، عصبی، مضطرب و بد اخلاقی خواهند بود.
همچنین در روش تربیتی اسلام سرکوبی و پس زدگیِ تمایلات مردود است و در عین حال آزادی و بی بند و باری هم جایز نیست. زیرا اینگونه آزادی هماهنگی و تعامل گرایشات درونی منجمله اخلاق را تخدیر میکند.
کودکان را باید در زمان ظفولیت با تمام عادتهایی – که رفتار و جنبههای اخلاقی آنها را بهینه میکند – پرورش داد و مطالبات غیر منطقی و خارج از توان آنها مدیرت کرد در عین حال سختگیری های غیر منطقی هم معقول نیست. رفتار و نحوه عملکرد والدین در رابطه با عادت پذیری اخلاقی کودکان، جامعترین الگو برای آنهاست.
*الگوگیری در خصوص تربیت اسلامی چه اهمیتی دارد؟
اسلام روش تربیت کودک و بهینهسازی اخلاقی وی را از طریق الگو بودن والدین و عناصر مختلف اجتماعی صحیح میداند و تجویز میکند. تنبیه در اسلام عامل ثانویه است و وسیلهای احتیاطی محسوب میشود.آموزش خداشناسی، آموزههای اخلاقی و احکام و آشنا کردن کودک به تقید در انجام فرایض دینی و دوری از گناه، جز مبانی تعلیم و تربیت مؤثر در اخلاق اسلامی کودک محسوب میشود که در این راستا نهاد خانواده، مدرسه و سایر عوامل محیطی از جمله ارتباطات (رسانهها) نقش عمدهای دارند.
طبق فرمایش امام صادق علیهالسلام، نباید کودک را تا هفت سالگی از سرگرمی و بازی برنامهریزی شده محروم کرد. یکی از تمایلات بسیار مهم کودکان که باید در تعلیم و تربیت به آن توجه کرد، ارضاء حس کنجکاوی و بازی وی است. کودک باید در منزل ضمن تحرک کافی، فرصت برای بازی داشته باشد؛ در غیر این صورت، در بزرگ سالی دچار صدمه شده و رفتار وی غیر متعارف خواهد بود.
کودکانی که به خود رها میشوند و بی حدّ و حصر عمل میکنند نمیتوان از آنها در بزرگسالی انتظار رفتار اخلاق مدارانه و مطلوب داشت. نخستین شرط ملکه شدن شاخصهای اخلاقی توأم با موازین اسلامی در کودکان، توجه به متغیرهای تربیتی در دوران کودکی و عادت دادن به شاخصهای رفتاری با فضیلت اسلامی است. در غیر این صورت کودک در بزرگسالی به خلق و خوی زشت گذشته برمیگردد. بهطوریکه خداوند متعال در آیه ۲۸ سوره انعام مسئله بازگشت افراد به خلق خوی زشت گذشته را یادآوری فرموده است.
در پایان اینکه راهکارهای تربیت «اخلاقی – اسلامی» کودک باید در درون نظام اجتماعی همبسته و متحد، متشکل از تمام عناصر رفتاری ایده آل منطبق بر آموزههای دینی مانند ملکات، سجایای نفسانی، وجدانی و عقلانی با رویکردی هماهنگ توأم با تبادل ارتباطی منظم منطبق با ارزشهای اسلامی به منصه ظهور رسد.