در جریان نبرد تیسفون بین لژیونرهای رومی و سربازان ایرانی به فرماندهی سپهبد مرنا در کنار رود دجله در چنین روزی از تقویم تاریخ شمسی (مطابق با ۲۹ می ۳۶۳ میلادی) ژولیانوس امپراطور روم کشته شد.
در چنین روزی از سال ۳۶۳ میلادی در نزدیکی تیسفون - پایتخت آن زمان ایرانیان - امپراتوری ایران شاهد نبرد سخت ۶۰ هزار لژیونر رومی با ۶۵ تا ۸۰ هزار سرباز ایرانی به فرماندهی سپهبد مرنا بود. فرماندهی رومیان را ژولیان - امپراتور روم - شخصاً برعهده داشت. این نبرد در کنار دجله، در محلی که اینک شهر بغداد است به فاصلهی کمی از شهر تیسفون (مدائن) روی داد. مارسه لیوس - مورخ یونانی - که بهعنوان یک افسر ارتش روم ناظر صحنههای جنگ بود، شرح نبرد، علل و نتایج آن را نگاشته است.
به نوشتهی وی، پس از درگذشت کنستانتین دوم در سوم نوامبر ۳۶۱ در ترسوس که در قسطنطنیه دفن شد، ژولیان جانشین او وارث مساعی او برای پیشگیری از ادامهی تصرف قلمرو رومیان در مشرقزمین توسط شاپور دوم (ذوالاکتاف) شاه وقت ایران از دودمان ساسانی شده بود. وی پنجم مارس سال ۳۶۳ میلادی از فرصت دور بودن شاپور از پایتخت استفاده کرد و با ۹۰ هزار لژیونر عازم ایران شد.
در آن زمان شاپور دوم برای سرکوب کردن باقیماندهی طوایف هون به آن سوی ورارود (آسیای میانه) رفته بود. شاپور قبلاً دوبار دست به حملهی نظامی به قلمرو کنستانتین دوم زده و دست رومیان را از مناطق متعدد در آسیای غربی کوتاه کرده بود. ژولیان در رسانیدن خود به پشت دیوارهای پایتخت ایران بهقدری شتاب کرد که منتظر پیوستن ۳۰ هزار تن از نظامیانش نشد که آنان را قبلاً روانهی ارمنستان ساخته بود.
شاپور دوم پس از آگاه شدن از لشکرکشی ژولیان، با عجله عزم بازگشت به پایتخت کرد و تا رسیدن خود با واحدهای اصلی ارتش، سپاه سپهبد مرنا را مأمور متوقف ساختن ژولیان کرده بود. سپهبد مرنا در نبرد بیست و نهم ماه مه موفق به متوفق ساختن ژولیان شد که قصد او تصرف پایتخت ایرانزمین بود.
افسران ژولیان که متوجه نزدیک شدن شاپور دوم با سوارهنظام زرهپوش و به نوشتهی مارسه لیوس، دارای زره و سلاحهایی به شکل "کاتافراکت یونانی و کلیباناری رومی" و واحدهای فیلسوار زوبینانداز شده بودند از ژولیان خواستند که تا رسیدن ۳۰ هزار سرباز کمکی به سامرا عقبنشینی کند که او هم پذیرفت. ولی شاپور و مرنا از تعقیب او دست برنداشتند و ۲۶ ژوئن (۲۷ روز بعد) در حاشیهی سامرا نیروهای رومی را پیش از اینکه بهصورت هلال آرایش یابند به محاصره درآوردند. ژولیان خود کشته شد و سپاهش نیز از میان رفت. از اینرو روم بهناچار با ایران از در صلح درآمد و سوریه را به ایران واگذار کرد.
شاپور دوم یا "شاپور ذوالاکتاف" از شاهان دودمان ساسانی بود. او پسر هرمز دوم بود. او را در کودکی و پس از برکناری برادرش آذرنرسه بر تخت نشاندند. در زمان کودکی او اعراب به مرزهای ایران تاختند و تاراج و خونریزی بسیار به راه انداختند. هنگامی که شاپور به جوانی رسید و خردسالی را پشت سر گذارد از ایشان انتقام سختی گرفت. او سزای کارهای اعراب را با سوراخ کردن شانههایشان میداد از اینرو بدو لقب شانهسنب یا ذوالاکتاف دادند. از شاپور دوم، سنگنوشتههایی در طاق بستان به یادگار ماندهاست.
● نهم خردادماه (۲۹ می ۵۸۵ پیش از میلاد مسیح):
پیشبینی طالس ریاضی دان یونانی عهد باستان دربارهی وقوع خورشیدگرفتگی در چنین روزی (۵۸۵ پیش از میلاد مسیح) باعث ترک مخاصمهی ایران و لیدی شد
طبق نوشتهی برخی از مورخان کارشناس تاریخ قرون قدیم، ۲۹ ماه میسال ۵۸۵ پیش از میلاد روز پدید آمدن خسوفی بود که طالس دانشمند یونانی (از شهر میلتوس) آن را ۲۵ سال پیش از وقوع پیشبینی کرده بود. بیشتر مورخان، وقوع این خورشیدگرفتگی را ۲۸ ماه میآن سال نوشتهاند که در عین حال یک مبدأ تقویم قرار گرفته است.
هوخشترا شاه وقت ایران (پدربزرگ کوروش) از دودمان مادها (ایران غربی از محور ری به سمت غرب و شمال غربی به پایتختی شهر همدان) که در حال جنگ با ارتش لیدی (لیدیا؛ بخشی از آناتولی، ترکیهی امروز) بود با مشاهدهی خسوف با ترک مخاصمه موافقت کرد و پس از یک رشته مذاکرات یک ماهه قرار شد رودخانهی هالیس مرز دو کشور باشد. (شهر میلتوس؛ میلهتوس واقع در غرب آناتولی، که آن منطقه و جزایر اطرافش را ایونی میگفتهاند که ایرانیان واژهی یونان را از آن ساختهاند و عربها از ما گرفتهاند. انگلیسیزبانها یونان را گریس میگویند).
پادشاه لیدی که وقوع چنین خورشیدگرفتگی را به نقل از طالس شنیده بود، پس از اینکه احساس کرد نیروهای او بیش از آن تحمل مقاومت ندارند به شاه ایران پیام داد که خدایان با ادامهی جنگ موافق نیستند و اگر خونریزی قطع نشود، خورشید را تیره خواهند ساخت و ظلمت همهجا را فرا خواهد گرفت. شاه ماد که یگانهپرست بود و جز اهورامزدا وجود خدای دیگری را باور نداشت، این پیام را خدعهی جنگی پنداشت و به نبرد ادامه داد.
طالس دانشمند یونانی، زمان دقیق خورشیدگرفتگی را هم به دست داده بود (پس از محاسبات تقویمی؛ ۲۸ و یا ۲۹ میسال ۵۸۵ پیش از میلاد) و این پیشبینی، یک ماه پیش از وقوع آن به اطلاع پادشاه لیدی که میلتوس را در تصرف داشت رسانده شده بود. (این روز و ماه و سال بعداً با تطبیق تقویمها به دست آمده است).
با آغاز خورشیدگرفتگی در روز اعلامشده، شاه ماد دستور توقف جنگ را داد و، چون اندک زمانی پس از توقف خونریزی، خورشید بار دیگر و بهتدریج ظاهر شد، مصلحت ندید که جنگ ادامه یابد و روز بعد ترک مخاصمه اعلام شد - که در تاریخ عمومی بهعنوان نخستین قرار ترک مخاصمه به مفهوم امروز و دارای شرایط و ضمانت اجرایی، ثبت شده است - و سپس مذاکرات برای حل اختلافات مرزی طرفین آغاز شد که یک ماه تمام طول کشید.
طالس (که اصول متعدد بر علم هندسه نوشته و موفق شده بود ارتفاع جسم را از روی سایهاش بهدست آورد و مبدأ ساعات شبانهروز را "ظهر ـ نیمهروز" قرار دهد که سایه از جسم جدا نیست و آب را مادر اجسام اعلام دارد و تفکر را تعریف کند) در سال ۶۲۴ پیش از میلاد متولد شده بود و از مصر هم دیدن کرده بود.
● برخی دیگر از وقایع مربوط به تاریخ دفاع مقدس در هشتم خردادماه:
۱۳۶۰: شروع عملیات کاوه به فرماندهی سپاه پاسداران بهمنظور پاکسازی منطقهی نوسود.
۱۳۶۶: استقرار بزرگترین پایگاه دریایی سپاه پاسداران در منطقهی خلیج فارس.
۱۳۶۶: تعطیل شدن سفارت انگلستان در تهران همزمان با کمکهای تسلیحاتی این کشور به عراق.