امروز ۱۳ تیر برابر با ۳ جولای تقویم میلادی است. روزی که در تاریخ آبستن وقایع و اتفاقات زیادی در ایران و جهان بوده است. به مرور برخی از این وقایع میپردازیم.
رویداد ها:
۴۸۹ پش از میلاد - اصلاحات اداری داریوش بزرگ و قراردادن مصر به عنوان یک ایالت ایران
۴ جولای سال ۴۸۹ پیش از میلاد داریوش بزرگ - شاه شاهان - که بر تمرکز امور و ایرانی بودن هر کار تعصب می ورزید و پیدایش ناسیونالیسم نیرومند ایرانی را به او نسبت می دهند تصمیم گرفت که قلمرو ایران به ۳۰ ایالت تقسیم شود و هر ایالت را ساتراپی (که واژه ای مادی است) نامید (قانون، ایالت های فعلی ایران «استان» خوانده است که اختصاص به ایالت ایران دارد و نمی توان ایالت کشور دیگر را «استان» ترجمه کرد). داریوش شرح این ساتراپی ها را در سنگنبشته داده است که باقی مانده است و تاریخنگاران جهان آن را «سند مالکیت ایران = دید» خوانده اند (هیچ کشوری در جهان چنین سندی را ندارد). مصر یکی از ساتراپی های ایران آن زمان بود که داریوش توجه خاصی به آبادکردن آن داشت. داریوش در همین روز دستور داد که با تاسیس پستخانه ارتباط مردم این ایالتها با هم تامین شود و داد و ستد با پول انجام گیرد (سکه هایی که ضرب کرده بود و در جهان به «داریک» معروف شده اند). داریوش همچنین دستور داد که میان شهرهای شوش و سارد (نزدیک مدیترانه) یک شاهراه ارابه رو ساخته شود (این راه به طول ۲۷۰۰ کیلومتر کشف شده است که در بسیاری از قسمتهایش، نوعی اسفالته بود) و ... . داریوش سه سال بعد درگذشت و استخوانهای او، پس از دخمه گذاری، در گوری در «نقش رستم» که از قبل آماده کرده بود دفن شد.
به نوشته ی «کارول میسلیویک Karol Mysliwiec» باستان شناس در کتاب تاریک و روشن های مصر باستان The Twilight of Ancient Egypt، انتشارات دانشگاه کرنل (آمریکا)، صفحات ۱۳۵ تا ۱۹۱؛ ایرانیان از سال ۵۲۵ تا ۴۰۴ پیش از میلاد (تقریبا ۱۲۱ سال) بر مصر حکومت کردند و در تاریخ مصر سلسله بیست و هفتم خوانده می شوند، ولی روش مدیریت و فرهنگ ایرانی سه قرن در آن کشور باقی بود. کارول نوشته است:
«با وجود برچیده شدن حکومت ایرانیان بر مصر در سال ۴۰۴ پیش از میلاد، یهودیان مصری تا دهها سال پس از آن هم خود را از اتباع امپراتوری ایران می دانستند. مصر توسط کامبوزیا (کامبیز) دوم پسر کوروش بزرگ تصرف شده بود. وی شرق لیبی و شمال سودان را هم برخاک مصر اضافه کرده بود و مصر را که سالها به دو بخش علیا و سفلی تقسیم شده بود و دارای دو حکومت جدا از هم بود به صورت یک کشور واحد درآورده و شهر «ممفیس» را پایتخت مصر واحد قرار داده بود».
مولف کتاب که خود در اکتشافات باستان شناسی مصر نقش داشته و یک باستان شناس معروف است ادعای مورخان یونانی را که نوشته اند «کامبیز» گاو مقدس مصریان «آپیس Apis» را گردن زد قویا رد می کند و می گوید که این دروغ ناشی از دشمنی و حسادت یونانیان نسبت به ایران، تنها ابر قدرت آن زمان، بوده است که می خواستند ایرانیان را به وحشی گری متهم کنند. اکتشافات اخیر ثابت کرده است که گاو مقدس مصریان پس از مردن آن حیوان در سال ششم فرمانروایی ایرانیان؛ به دستور کامبیز با تشریفات رسمی در داخل تابوت دفن شده و این تابوت با نوشته های روی آن، اینک در دست است.
از خصوصیات امپراتوری هخامنشی ایران این بود که به آئین های ملل تحت سلطه خود کاری نداشت. کامبیز (در سنگنبشته های ایران تلفظ آن کمبوجیااست) تنها دستور داده بود که مصریان باید کفش برپا کنند و به جای لنگ (به ضم لام) شلوار بلند بپوشند. ایرانیان آن زمان - زن و مرد - شلوار می پوشیدند و شلوارهای آنان بی شباهت به شلوارهای بلوچها و کردهای امروز نبود. کامبیز طبق سندی که اینک در موزه واتیکان است دریا سالار مصری Udjahorresnet را به عنوان مشاور ویژه خود برگزیده بود. شاه ایران با این که یکتاپرست بود و فقط به «اهورا مزدا» ایمان داشت مصریان را از عبادت خدایان متعدد خود باز نداشت و آیین زرتشت را به آنان تحمیل نکرد.
مولف سپس به دیدار داریوش اول از مصر پرداخته و نوشته است: برخلاف کامبیز، داریوش اجازه نداد که مصریان او را «فرعون» بخوانند. وی مصر را به صورت یک ساتراپی ایران درآورد ـ همین عنوانی که امروز ایالات ایران به آن نامیده می شوند: Ostan استان. داریوش بود که دستور داد تاریخ مصر از آغاز کار تا زمان او جمع آوری و تدوین شود. او دستور داد که از آن پس دستورهای دولتی و ضوابط، علاوه بر خط میخی به خط هیروگلیف مصری هم نوشته شوند که نمونه های متعددی از آن، از جمله در آپادانا باقی مانده است. داریوش برای سهولت رفت و آمد میان ایران و مصر دستور داد که میان دریای سرخ و رود نیل آبراهی بسازند که آثار آن و کتیبه مربوط به اتمام این آبراه که صدها سال دایر بود و بر اثر توفان شن پر شده است به دست آمده و موجود است. در طول این کانال تخته سنگهای تراشیده شده به دست آمده که در آنها تاریخ اتمام هر قطعه از آبراه حک شده است و این سنگها در دست است. در یک سنگنبشته آمده است که روز افتتاح آبراه، قطاری مرکب از ۲۶ کشتی از آن عبور کردند و این نوشته به چهار زبان و دو خط است (میخی و هیروگلیف). از همین دوران اثری به دست آمده که عبارت است از مخلوطی از علامت ایران (بالهای باز شده مرغ با سرانسان و کلاه پارسی) و علائم قدیم مصر علیا و مصر سفلی که نشانه وحدت مصر واحد با امپراتوری ایران است. لوح داریوش به مناسبت پایان آبراه «دریای سرخ - نیل» در قرن ۲۰ به دست آمده است. وی در سنگنبشته هایش خود را داریوش پسر ویشتاسپ هخامنش (ویشتاسپ در فارسی امروز به گشتاسپ تبدیل شده است) خوانده که از همان زمان احترام عمیق به پدر و بکار رفتن نام او پس از نام فرد در جهان رواج یافته است. معبدی که داریوش در مصر ساخت، هنوز تقریبا به طور کامل درمنطقه واحه El-Kharga موجود است.
داریوش کوشش قابل ملاحظه برای ترویج آیین زرتشت در میان مصریان نکرد و این امر موید این فرضیه است که ایرانیان آیین زرتشت را ویژه آریائی ها (آرین ها) و شایسته آنان می دانستند، نه همه نژادها. نام بیشتر فرمانداران ایرانی مصر که به آنجا فرستاده می شدند همراه با واژه آرین بود. برای مثال: آریاندس Aryandes. در ستونی که در کاخ آپادانا (شوش) به دست آمده روی شنل لباس مجسمه ای که سر و گردن آن ناپدید است نیز نوشته هایی به خط میخی و هیروگلیف (مصری) است و این نشانه ارتباط استوار دو سرزمین است. یکی از فرمانداران ایرانی مصر «آرشام» نام داشت.
مولف در این فصول به تحریک سیاسی مصریان توسط یونانیان و دوبار نافرمانی آنان پرداخته که هر دو شورش با خشونت تمام توسط نیروهای اعزامی از جنوب ایران (فارس و کرمان) سرکوب شده است. مصر پس از سلطه ایران تا نیمه قرن ۲۰ استقلال کامل به دست نیاورد. پس از ایرانیان، مقدونی ها سپس رومی ها، آنگاه اعراب مسلمان و سوری ها و پس از آنها هم عثمانی و انگلستان بر مصر تسلط داشتند. یک بار هم ناپلئون آنجا را گرفت. ایرانیان اواخر دوران ساسانیان (پادشاهی خسروپرویز) یک بار دیگر مصر را به تصرف خود درآورده بودند.
۱۷۷۶ - سالروز صدور اعلامیه استقلال ایالات متحده امریکا ـ روز ملّی
چهارم جولای مصادف با سالروز تصویب اعلامیه استقلال مهاجرنشینان انگلیسی آمریکای شمالی (ایالات متحده) در سال ۱۷۷۶ در کنگره نمایندگان این مهاجرنشینان است که جزیی از قلمرو انگلستان بشمار می رفتند، ولی تحقّق این جدایی بدون جنگ صورت نگرفت و این جنگ که با کمک فرانسه ــ رقیب اروپایی انگلستان ــ انجام گرفت مدت ها طول کشید. سالروز امضاء شدن اعلامیه استقلال آمریکا به نام یکایک مردم این سرزمین در سال ۱۷۷۶، دراین کشور روز ملی و تعطیل عمومی است.
متن اعلامیه به همان صورتی که تنظیم و در فیلادلفیا امضاء شده است. متن اعلامیه به قلم توماس جفرسون است که شهرت داشت نثری شیوا دارد. در این اعلامیه تاکید شده است که همه انسان ها برابر خلق می شوند و دارای حقوق غیر قابل سلب هستند از جمله حق حیات، حق آزادی، حق شاد بودن و شادی کردن و .... در این اعلامیه، حکومت جورج سوم پادشاه وقت انگلستان ظالمانه توصیف شده و به ۲۶ مورد زورگویی دولت انگلستان اشاره رفته است. در اعلامیه آمده است که جورج سوم شایستگی حکومت بر مردمی آزاد را ندارد و ....
۱۳۰۲ - تبعید دسته جمعی علمای بزرگ شیعه از عتبات عالیاتِ عراق به ایران
پس از پایان جنگ جهانی اول و تسلط انگلستان بر امور کشور عراق، علمای نجف طی فتواهایی، حضور آنان را محکوم کرده و علیه انتخابات فرمایشی عراق که تحت نظر انگلیس بود، احکامی صادر کردند. این عمل آنان با خشم مقامات انگلیسی مواجه شد از اینرو با اصرار استعمارگران، حاکمان عراق دستور تبعید علمای بین النهرین به ایران را صادر کردند. آیات عظام سید ابوالحسن اصفهانی، میرزا حسین نایینی، و سی تن دیگر از بزرگان دینی، از جمله علمای تبعید شده بودند. دولت ایران به محض اطلاع از این موضوع، فوراً دست به اقدام زد و سایر ماموران دولتی موظف شدند ازعلما به وضع شایستهای استقبال و تجلیل نمایند و آنچه لازمه احترام و بزرگداشت است درباره آنان اجرا کنند. این تبعید، واکنش شدید علمای ایران را دربرداشت و تجمعات اعتراضآمیزی در تهران و شهرستانها بر پا گردید. پس از مدتی علمای تبعیدی وارد قم شده و مورد استقبال گرم مردم و روحانیون قرار گرفتند. دولت ایران به این هتک حرمت نسبت به فقها اعتراض کرد و از دولت عراق خواست به هر نحو ممکن، از آنان اعاده حیثیت شود. درنتیجه، حکومت عراق، نمایندگان ویژهای را به تهران فرستاد تا درباره بازگشت آقایان مراجع مذاکره کنند وقرار شد هرکدام که مایل بودند بدون قید و شرط به عراق برگردند. سرانجام این بازگشت به وضع آبرومندی انجام گرفت.
۱۹۲۰ - وقوع زلزله مهیب در ایالت "کانسو" چین و مرگ دویست هزار نفر.
۱۹۴۶ - دولت آمریکا به فیلیپین که نزدیک به نیم قرن وابسته به آن دولت بود استقلال داد. فیلیپین که از مستعمرات اسپانیا در آسیا بود در جریان جنگ آمریکا و اسپانیا به تصرف آمریکا درآمده بود.
۱۹۵۰ - علی رقم مخالفت مصدق، رزم آرا نخست وزیر شد
در این روز در سال ۱۳۲۹ هجری خورشیدی (مصادف با ۴ جولای ۱۹۵۰) و برغم مخالفت شدید دکتر مصدق و یارانش، مجلس بر نخست وزیر شدن سپهبد رزم آرا صحه گذارد که نمایندگان مخالف - از فرط خشم صندلی های مجلس را شکستند.
انعکاس همین ابراز خشم در جامعه یک نقطه عطف دیگر در تاریخ ایران شد و مبارزات ملی به منظور نجات ایران از سلطه دولتهای استعمارگر اروپایی به ویژه انگلستان که از ۱۲۰ سال پیش از آن آغاز شده بود شدت گرفت و به ترور رزم آرا و ملی شدن نفت ایران (خلع ید از کمپانی انگلیسی نفت ـ BP)انجامید، و مردم ظرف مدتی کوتاه بساط سابق را برچیدند. اما، نظم نو پس از پیروزی ملت ایران که سرمشق سایر ملل استعمار زده قرار گرفت، به دلیل ادامه توطئه از خارج و سازش (خیانت) از داخل بیش از ۳۰ ماه طول نکشید و با براندازی ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ پایان یافت. خشم مردم ایران از این براندازی هنوز فرو ننشسته است.