به گزارش پایگاه خبری دانا دارالاکرام در همایش سالانه خود با حضور کنشگران اجتماعی، فعالان حوزهی خیر عمومی و اندیشمندان حوزهی علوم اجتماعی به اکران مستند جادوی جادههای دور پرداخت و گزارشی از فعالیتهای بیستوسه سالهی خود در حمایت از آموزش بیش از ۸ هزار دانشآموز در معرض خطر ترک تحصیل ارائه کرد.
جادوی جادههای دور؛ روایتگر رویاهای کودکان و نوجوانان به مهربانی
مستند جادوی جادههای دور به کارگردانی مژگان ایلانلو کنشگر و فعال اجتماعی؛ عضو انجمن صنفی کارگردانان سینمای مستند و برنده جایزه حقوق بشر وین و با حمایت موسسه دارالاکرام در سفر ایشان به ۱۰ شعبه از شعب ۲۳ گانه دارالاکرام ساخته شده است.
این مستند روایتگر دنیای کودکان و نوجوانانی از سراسر ایران است که بیتوجه به کاستیهای اطرافشان در حال بازآفرینی روایتی از خود هستند؛ کودکانی که ایلانلو آنها را سرمایههای واقعی این سرزمین معرفی میکند؛ بچههایی که نقطه مشترک تمام آنها تولد در یک فقر اقتصادی و تبعیض هولناک با امیدی بینهایت به سوی آینده است.
هر یک از ما میتوانیم جادهای را صاف کنیم تا کودکی با جادوی خود در آن پیش برود
ایلانلو رویاهای پارادوکسیکال این کودکان و نوجوانان را به خوبی به تصویر کشیده است؛ رویاهای زیبایی که گرچه با واقعیت فاصله دارند اما باعث میشوند آنها بتوانند رنجهای زندگی را تاب بیاورند و امیدوارانه ادامه دهند و به گفتهی ایشان، رویا آن چیزی است که این کودکان و نوجوانان، هزاران برابر بیش از غذا، خوراک، پوشاک و کیف و کفش به آن نیاز دارند.
فراستخواه: تنها تکیهگاه لازم برای زیستن در این جهان پرمخاطره رویاها هستند
دکتر مقصود فراستخواه، جامعهشناس، پژوهشگر، استاد دانشگاه، برندهی جایزه ترویج علم، جایزهی نشان دهخدا و برگزیدهی جایزهی فارابی در بخش مطالعات میانرشتهای در این نشست کودکان حاضر در مستند جادوی جادههای دور را از نسل آلفا و بتا معرفی کرد که قرن 21 به آنها سپرده خواهد شد؛ جهانی بسیار شلوغ، آشوبناک و بیقاعده؛ جهانی که گزینههای انتخاب در آن بسیار محدود است و اگر کنشگری خلاق و هوشمند نباشیم، مکانِ کنشها و بازیهای بازیگران خواهیم شد.
فراستخواه گفت: ما میخواهیم از آیندهی خود محافظت کنیم؛ از آیندهی سرزمین ایران؛ از جهانی که در نیمهی راه خود است، جهانی که ناتمام است و 11 هزار کودک و نوجوان عضو در سامانه به مهربانی درکنار ۱۸ میلیون کودک و نوجوان دیگر به اضافهی میلیونها کودک دیگر قرار است طرح ناتمام ایران را تمام و از آیندهی این سرزمین مراقبت کنند.
ایشان تنها تکیهگاه لازم برای زیستن در این جهان پرمخاطره را رویاها دانست؛ رویاهای کودکان حاضر در مستند جادوی جادههای دور.
اگر کودکان و نوجوانان تجربهی مراقبت شدن داشته باشند، از همدیگر مراقبت خواهند کرد
فراستخواه گفت: این مستند پرسشهای زیادی را پیش روی ما میافکند؛ آن هم در شرایطی که ساختارهای ما نه تنها هوشمند نیستند بلکه کودن، علیل و سنگدل هستند و امیدی نیست که ساختارها و سیستمهای رسمی کاری برای این کودکان بکنند؛ بنابراین ما کودکان را به آیندهای میسپاریم که دچار فرسایش شده است و ما نیز در معرض خستگی ذهنی هستیم و همه ما باید تلاش کنیم از این ماند و اینرسی رها شویم.
ایشان کمترین چیزی را که فرزندان ما در چنین شرایطی به آن نیاز دارند تجربهی حس مراقبت شدن؛ رویتپذیر شدن و دیده شدن با رویاها و صورت خیال آنها توصیف کرد و افزود: این تجربهی مراقبت شدن در همراهی با یک نهاد مردمی؛ نهاد معطوف به خیر عمومی و نهاد مراقبت از تعلیم و تربیت محقق میشود و اگر این کودکان و نوجوانان تجربهی مراقبت شدن را داشته باشند از همدیگر مراقبت خواهند کرد و امیدوارانه و با تلاش به دنبال تحرک اجتماعی و مراقبت از خانواده خواهند بود چون تجربهی مراقبت شدن را زیستهاند و خودشان هم میخواهند که مراقبت کنند.
فراستخواه افزود: مستند جادوی جادههای دور به تفکر و خیال تک تک ما دامن میزند و گشودگی تازهای در ذهنها ایجاد میکند اما مهمترین امری که در این فیلم دیده میشود یک امر کلی و آن جادوی جادههای دور است؛ چرا که وقتی ذهن اجتماعی یک ملت مورد تجاوز قرار میگیرد، ذهن دیگر کلیات و امر کلی را نمیبیند و درگیر جزئیات میشود؛ مردمی هم که زیر خط فقر باشند، امور کلی را دیگر نمیبینند و درگیر جزئیات میشوند؛ در حالی که باید بتوانند ذهن را بازسازی و احیا و خود را از تروما و زخم ذهنی رها کنند.
ایشان اهمیت کار خانهی کرامت و دلیل برقراری آن را در دیدن همین امر کلی دانست؛ امور کلی زندگی؛ آینده ایران؛ سرزمین؛ بشریت؛ حقِ بودنِ کسانی که محکوم به بودن هستند و حق دانستن دارند؛ چرا که محکومین به زندگی حداقل این حق را باید داشته باشند که یاد بگیرند چطور زندگی کنند.
فراستخواه گفت: مکان دولتی نمیتواند از امر کلی این سرزمین و زندگی این مردم حمایت کند؛ مکان دولتی آموزش و پرورش و تعلیم و تربیت را قلمرو مستعمراتی خود کرده است و زندگی مردم را قلمرو مستعمرهی خویش میداند؛ بنابراین از مکان دولتی نمیشود امید داشت که با وجود وضعیت فعلی که هوشمند و شایسته نیست، از آیندهی این سرزمین مراقبت کند.
فراستخواه دارالاکرام را یکی از مصادیق مکان اجتماعی تعلیم و تربیت معرفی کرد که به بچهها مهارت میآموزد؛ امکان و فرصت یادگیری میدهد؛ تسهیلات لازم فراهم میکند که بیاموزند چطور یاد بگیرند؛ برای خود زندگی کنند و چطور با هم زندگی کنند.
میراحمدیزاده: فعالیت خیریهها همچون فعالیت حیاتی مویرگهای بدن است که دیده نمیشود
دکتر مصطفی میراحمدیزاده، مدیرعامل موسسهی دارالاکرام، در ادامهی این نشست گفت: همانطور که اگر قلب انسان مومن را بشکافی در آن خوف و رجا؛ شوق و امید و ترس و اشتیاق برابر است، همهی ما در این شرایط پیچیده اجتماعی از یک سو آسیبها، مشکلات و پیچیدگیهای زیاد و از سوی دیگر سوسوهای امید، رشد و تعالی، انسانهای موفق و کارهای فرهنگی خوب را میبینیم.
ایشان فعالیت خیریهها را به مویرگهایی حیاتی تشبیه کرد که دیده نمیشوند اما این کشور را نگه داشتهاند و شهرها را حفظ میکنند.
میراحمدیزاده افزود: مجموعههای بزرگی هستند که بسیار بهتر و خالصتر از ما با همه سختیها در مناطق محروم مشغول کارند که اگر اینها نبودند و بینام و نشان کار نمیکردند، مطمئنا بحرانها شدیدتر از این بود که هست و البته این نه به این معناست که ما باید جای دولت را بگیریم یا دولت مسئولیت ندارد و نه به این معناست که ما متوجه نمیشویم چه دارد میگذرد؛ ما با امید زنده هستیم و معتقدیم کنشگران و مجموعهها همبستگیها را حفظ میکنند و شبکههای داوطلبی میسازند.
ایشان تاکید کرد: ما برای ساخت آینده نباید نقش دولت را بزرگ کنیم؛ دولت باید در همان محدوده خودش فعالیت کند و این کارها کار بخش خصوصی و ان جی اوهاست و ما نه باید به خط سیاست بلغزیم و نه ناامید شویم و کرامت جامعه را خراب کنیم؛ بلکه باید در چارچوب و خط مرزی به سوی پیشرفت حرکت کنیم.
ایشان با اشاره به بیگناهی ۱۸ هزار کودکان کشتهشده در غزه و دانشآموزانی که اکنون در آنجا نمیتوانند تحصیل کنند و نیز دختران افغانستان که اجازهی تحصیل ندارند، گفت: ما برای آنها همان قدر قلبمان میلرزد که برای کودکان مستند جادوی جادههای دور.
میراحمدیزاده آیندهی دارالاکرام را ادامهی داستان گذشتهی آن توصیف کرد و گفت: جمعی خالصانه 23 سال پیش دور هم جمع شدند و از کارهای کوچک شروع کردند و در یک دورهی تحول دیجیتال، با راهاندازی سامانهی به مهربانی، کار خود را گسترش دادند و افزود: البته این افتخار دارالاکرام نیست؛ چراکه ما آمدهایم که نباشیم و کاش روزی برسد که نیاز به حضور ما نباشد.
مدیرعامل موسسه دارالاکرام ابراز امیدواری کرد اگر کسی روزی ثروتی داشت آن را به ساخت کلینیک مشاوره و مددکاری اختصاص دهد؛ چراکه بچهها و مادران به قدری به مشاوره و مددکاری نیاز دارند به پول نیاز ندارند آنها به محبت، دیده شدن و شنیده شدن نیاز دارند و تاکید کرد: اگر در کنار تمام خدماتی که دارالاکرام به دانشآموزان و خانوادههای آنها ارائه میدهد، نیاز به مشاوره و مددکاری را تامین نکند، چرخهی فقر را شدیدتر و گرفتارتر کرده است.
نازنین همایونپور؛ روایتگر تصویریِ جادوی جادههای دور
شرکتکنندگان در این برنامه علاوه بر تماشای مستند جادوی جادههای دور که در کوشک باغ هنر برگزار شد از گالری عکس برپاشده به همین مناسبت نیز دیدن کردند؛ عکسهایی که بازگوکنندهی جهان کودکانی بودند که بیتوجه به کاستیهای اطرافشان در حال بازآفرینی روایتی از خود هستند؛ کودکان و نوجوانانی از ایلام؛ جیرفت؛ نیمروز؛ آبادان؛ دزفول؛ شوش و به نمایندگیاز بیش از ۸ هزار کودک و نوجوان به مهربانی که قهرمان زندگی خود هستند با قصهای که انتخاب میکنند.