

به گزارش پایگاه خبری دانا، سید حسین سیدوکیلی، پژوهشگر حوزه رسانه و ارتباطات در یادداشتی نوشت؛ چند سالی است که روایتی تکبعدی و اضطرابآفرین بر درک ما از نوجوانان سایه افکنده است: روایتِ اسارت در هزارتوی دیجیتال. تصویری از نسلی که در نور سرد نمایشگرها و چرخه بیپایان الگوریتمها به دام افتاده و آیندهاش با کلیدواژههایی چون انزوا و اعتیاد تعریف میشود. اما اکنون، یک پژوهش جامع بینالمللی، شواهدی محکم از یک دگرگونی عمیق را آشکار میسازد؛ چرخشی بنیادین که نشان میدهد همان نسلی که در قلب دنیای آنلاین بالید، خود پیشگام شورشی خاموش علیه آن شده است.
شواهد این ترک برداشتنِ روایت غالب، در گزارش موسسه تحقیقاتی GWI (GlobalWebIndex) نهفته است. این پژوهش که رفتار بیش از بیست هزار جوان را در هجده کشور جهان رصد کرده، آماری قابلتأمل را برجسته میسازد: حدود چهل درصد از نوجوانان در بازه سنی ۱۲ تا ۱۵ سال، به صورت فعالانه و هدفمند در حال ایجاد فاصله با دستگاههای هوشمند و پلتفرمهای اجتماعی هستند.
این آمار نه یک عدد، که نشانگر یک تغییر پارادایم است
البته این «فاصله گرفتن»، به معنای طرد ناگهانی فناوری نیست؛ بلکه در کنشهایی هوشمندانه متجلی میشود که از بلوغی فراتر از انتظار حکایت دارد: از حذف موقت اپلیکیشنها برای صیانت از تمرکز، تا خاموش کردن دائمی نوتیفیکیشنها و گزینش آگاهانه محتوا برای حفاظت از قلمرو روان.
تحلیل ریشهها: از اجرای بیپایان تا مینیمالیسم دیجیتال
این جنبش، واکنشی سطحی نیست، بلکه ریشه در تجربهای منحصر به فرد دارد. دو عامل کلیدی، این تغییر مسیر را تغذیه میکنند:
فرسودگی ناشی از واقعیتِ صحنهسازیشده:
جامعهشناس شهیر، اروینگ گافمن، زندگی اجتماعی را به صحنه تئاتر تشبیه کرد که در آن همواره در حال ایفای نقش هستیم. شبکههای اجتماعی این صحنه را به یک اجرای ۲۴ ساعته و طاقتفرسا تبدیل کردهاند.
این اجرای بیوقفه و ارتباطات سطحی، به «خستگی مقایسه (Comparison Fatigue) » منجر شده است. تحقیقات جین توئنگی، روانشناس و نویسنده کتاب «نسل اینترنت»، این فرسایش روانی را با آمار تأیید میکند. او نشان میدهد که افزایش شدید نرخ افسردگی و اضطراب در میان نوجوانان، ارتباط مستقیمی با فراگیری گوشیهای هوشمند دارد. این نسل، اولین گروهی است که عوارض این سبک از زندگی را با سلامت روان خود تجربه کرده و اکنون به دنبال راه فرار است.
ظهور سواد الگوریتمی و مینیمالیسم دیجیتال:
این نسل، اولین «ساکنان بومی اکوسیستم الگوریتمی» است. آنها با درکی شهودی، قواعد بازیای را میفهمند که برای به دام انداختن توجه مهندسی شده است. این آگاهی، آنها را از مصرفکنندگانی منفعل، به کاربرانی منتقد بدل کرده است. کال نیوپورت، استاد علوم کامپیوتر، در کتاب «مینیمالیسم دیجیتال» فلسفهای را معرفی میکند که به نظر میرسد نسل Z به طور غریزی در حال اجرای آن است. نیوپورت میگوید:
« مینیمالیسم دیجیتال، فلسفهای از استفاده از فناوری است که در آن شما زمان آنلاین خود را بر روی تعداد کمی از فعالیتهایی متمرکز میکنید که با دقت انتخاب شدهاند و عمیقاً از ارزشهای شما حمایت میکنند.»
اقدامات نوجوانان برای کاهش استفاده، حذف اپلیکیشنهای غیرضروری و گزینش محتوا، دقیقاً مصداق همین رویکرد است. آنها در حال بازنویسی قواعد بازی به نفع ارزشهای انسانی و سلامت روان خود هستند.
اینجا به یک پارادوکس کلیدی میرسیم: اگر آمارها از یک جنبش بزرگ خبر میدهند، چرا مشاهدات روزمره ما خلاف آن را نشان میدهد؟ پاسخ در این است که ما در حال تماشای یک صحنه اشتباه هستیم. دلایل این شکاف عمیق را میتوان در سه نکته کلیدی خلاصه کرد:
۱. این یک شورش ذهنی است، نه فیزیکی.
کاهش استفاده از سه ساعت به یک ساعت، یک پیروزی آماری بزرگ است، اما از بیرون دیده نمیشود. انقلاب این نسل، در انتخابهای درونی آنهاست، نه در کنار گذاشتن فیزیکی گوشی. کنشهای اصلی مانند پاک کردن یک اپلیکیشن، آنفالو کردن صدها صفحه سمی یا خاموش کردن نوتیفیکیشنها، همگی در سکوت رخ میدهند و لایک نمیخورند. ما «استفاده» از تلفن را میبینیم، اما «نحوه استفاده» هوشمندانهتر را نه.
۲. غیبت، لایک نمیخورد.
ذات شبکههای اجتماعی بر «نمایش حضور» استوار است. یک پست از یک نفر، سکوت و غیبت صدها نفر دیگر را پنهان میکند. این یک سوگیری طراحیشده است که این توهم را ایجاد میکند که همه، همیشه، آنلاین هستند. شورش علیه پلتفرم را نمیتوان روی خود پلتفرم به نمایش گذاشت.
۳. هزینه انزوای اجتماعی، واقعیتر از آمار است.
برای یک نوجوان، ترس از طرد شدن از گروه دوستانش - که ارتباطاتشان در گروههای خصوصی شکل میگیرد - بسیار ملموستر از یک روند جهانی است. گاهی، ماندن در یک فضای ناخوشایند، بهای لازم برای از دست ندادن تعلق اجتماعی است.
بنابراین، آنچه ما میبینیم، تنها پوسته قابل نمایش واقعیت است. انقلاب واقعی ، در نبردهای خاموشی جریان دارد که در ذهن این نسل در حال وقوع است.