در عصر دانایی با دانا خبر      دانایی؛ توانایی است      دانا خبر گزارشگر هر تحول علمی در ایران و جهان      دانایی کلید موفقیت در هزاره سوم      
کد خبر: ۱۳۲۰۳۱۸
تاریخ انتشار: ۳۰ مهر ۱۴۰۴ - ۰۸:۵۷
معرفی فیلم «جنگل پرتقال»
فیلم «جنگل پرتقال» یک درام اجتماعی و روان‌شناختی است که داستان معلمی به نام علی بهاریان را روایت می‌کند. او پس از سال‌ها برای انجام یک کار اداری مجبور به بازگشت به شهر دوران جوانی‌اش می‌شود و این سفر یک روزه، او را با عشق قدیمی و هویت گمشده‌اش روبه‌رو می‌کند.

به گزارش پایگاه خبری دانا، گروه فرهنگ و هنر، محمدامین قاسمی پیربلوطی؛

 

آیا می‌توان از گذشته فرار کرد؟

همه ما گذشته‌ای داریم؛ گذشته‌ای که گاهی به آن پناه می‌بریم و گاهی با تمام توان از آن فرار می‌کنیم. اما آیا این فرار ممکن است؟ یا گذشته همچون سایه‌ای است که روزی ما را در غیرمنتظره‌ترین مکان به دام می‌اندازد؟ فیلم سینمایی «جنگل پرتقال»، اولین ساخته‌ی بلند آرمان خوانساریان، محصول ۱۴۰۱ که در چهل و یکمین جشنواره فجر به نمایش درآمد و در مهر ۱۴۰۲ اکران شد، دقیقاً بر محور همین پرسش بنیادین می‌چرخد. این فیلم یک درام اجتماعی نیست که به فقر یا معضلات بیرونی بپردازد، بلکه سفری عمیق به درون ذهن یک مرد و رویارویی تلخ او با آن کسی است که می‌توانست باشد.

 

سفری یک روزه به سال‌های دور

«جنگل پرتقال» داستان علی بهاریان (با نام هنری سهراب)، با بازی درخشان میرسعید مولویان را روایت می‌کند؛ معلم ادبیات دبیرستان که روزگاری در شهر کوچکش، تنکابن، شخصیتی محبوب و تأثیرگذار بوده اما حالا در تهران به یک نمایشنامه‌نویس ناموفق، عصبی و سرخورده تبدیل شده است. یک نیاز اداری ساده -گرفتن یک مدرک- او را مجبور می‌کند که پس از سال‌ها، برای یک روز به «جنگل پرتقال» دوران جوانی‌اش بازگردد. این سفر کوتاه، بهانه‌ای می‌شود برای بازشدن زخم‌های کهنه. او در این ۲۴ ساعت، نه تنها با همکاران و دوستان قدیمی، بلکه با مهم‌ترین شخص گذشته‌اش، مریم (با بازی سارا بهرامی) روبه‌رو می‌شود و مجبور است به خود واقعی‌اش در آینه دیگران نگاه کند.

 

جدال کلمات و احساسات

نقطه قوت اصلی «جنگل پرتقال»، بی‌تردید فیلمنامه حساب‌شده‌ی آن است. فیلم سرشار از دیالوگ‌های هوشمندانه، گزنده و به‌شدت واقعی است که شخصیت پیچیده و متناقض علی را به بهترین شکل برای مخاطب کالبدشکافی می‌کند. در کنار فیلمنامه، بازی‌ها نیز در سطح بالایی قرار دارند. میرسعید مولویان یکی از بهترین اجراهای کارنامه خود را ارائه می‌دهد؛ او به زیبایی در نقش روشنفکرنمای پرحرف، عصبی و در عین حال آسیب‌پذیری فرو می‌رود که تماشاگر همزمان هم از او بیزار است و هم با او همدردی می‌کند. سارا بهرامی نیز در نقش مریم، حضوری قدرتمند و کنترل‌شده دارد و به‌عنوان وزنه‌ای آرام در برابر آشفتگی علی عمل می‌کند. کارگردانی آرمان خوانساریان برای یک فیلم اول، بسیار پخته و مسلط است و او به‌خوبی توانسته فضایی تلخ و شیرین از نوستالژی و حسرت را خلق کند. البته، باید اشاره کرد که تمرکز بالای فیلم بر دیالوگ و ریتم آرام و درونی آن، ممکن است برای مخاطبانی که به دنبال داستان‌های پرحادثه‌اند، کمی خسته‌کننده باشد.

 

کالبدشکافی یک روشنفکر سرخورده

وجه تمایز اصلی «جنگل پرتقال» در سینمای امروز ایران، لحن و سبک منحصربه‌فرد آن است. این فیلم بیش از آنکه یک درام اجتماعی مرسوم باشد، یک «درام شخصیت» است. تمرکز فیلم نه بر وقایع بیرونی، بلکه بر روان‌شناسی شخصیت اصلی و روابط انسانی است. خوانساریان با خلق شخصیت علی بهاریان، به سراغ واکاوی تیپ «روشنفکر سرخورده» در جامعه معاصر ایران رفته است؛ فردی که در میان آرمان‌های بزرگ گذشته و واقعیت‌های حقیر امروز خود گیر افتاده است. این نگاه دقیق و جزئی‌نگر به یک بحران هویتی کاملاً ملموس، امضای کارگردان و ویژگی برجسته اثر است.

 

یک درام روان‌شناختی برای مخاطبان صبور

«جنگل پرتقال» یک فیلم عمیق، خوش‌ساخت و  دیدنی است، اما نه برای همه. این فیلم یک هدیه برای تماشاگران صبور و علاقه‌مند به سینمای شخصیت‌محور، داستان‌های روان‌شناختی و دیالوگ‌های قوی است. اگر از طرفداران بازی‌های حساب‌شده و درخشان هستید، اجرای میرسعید مولویان و سارا بهرامی شما را مجذوب خواهد کرد. «جنگل پرتقال» یک آغاز بسیار قدرتمند برای آرمان خوانساریان و یک اثر قابل تأمل درباره این است که گاهی بزرگترین دشمن ما، نه دیگران، بلکه تصویری است که از خود در گذشته ساخته‌ایم.

ارسال نظر