به گزارش پایگاه خبری دانا، گروه فرهنگ و هنر، محمدامین قاسمی پیربلوطی؛
چه میشود وقتی یک قیام مردمی، در دل جنگلهای شمال ایران قد برمیکشد و در برف و بوران به پایان میرسد؟ داستان میرزا کوچک خان جنگلی، تنها شرح یک مبارزه مسلحانه نیست؛ روایت عشقی است به میهن، ایمانی است به آرمان، و پایمردی است در راهی که پایانش را میدانی. «کوچک جنگلی» نوشته امیرحسین فردی، این حماسه تاریخی را در قالب رمانی خواندنی و تاثیرگذار به تصویر کشیده است.
رمانی بر بستر تاریخ
این رمان که توسط انتشارات قدیانی در ۲۳۹ صفحه منتشر شده، حاصل قلم امیرحسین فردی، نویسنده پیشکسوت انقلاب اسلامی است. کتاب برای نخستین بار در سال ۱۳۶۰ توسط حوزه هنری منتشر شد و پس از سالها نایابی، در دهه هشتاد مجدداً به چاپ رسید. نویسنده در این اثر، با بهرهگیری از دو خط داستانی موازی، هم به روایت مستند وقایع تاریخی نهضت جنگل میپردازد و هم با خلق شخصیتهای تخیلی مانند «مناف» (پیرمرد روستایی) و «مونس» (دخترش)، عمق و جذابیت ادبی به اثر میبخشد.
فریادی که در گرداب تاریخ خاموش شد
در یکی از تاثیرگذارترین صحنههای کتاب، مناف، شخصیت محوری تخیلی داستان، در اوج درگیریهای فکری آن دوران، به دلیل یک عمل ساده مذهبی به کام مرگ کشیده میشود:
«وقت اذان بود. مناف رو به قبله ایستاده سر و سینه راست کرد. دست راستش را پشت لاله گوشش گذاشت و خطاب به آسمان ابرآلود فریاد کشید:
- اللهاکبر! اللهاکبر!
...
ناگهان یکی از آن میان با هیجان فریاد کشید: «رفقا، نخندید! این یک توطئهاست. این صدای ارتجاع است که میخواهد اتحاد ما را به هم بزند...»
چند نفر به سوی مناف آمدند... هر کدام با ضربهای صدای مناف را خاموش کردند.»
تلفیق استادانه تاریخ و تخیل
نقطه قوت اصلی این کتاب، رویکرد داستانی به یک واقعه تاریخی است. فردی تنها به بازگویی خشک وقایع تاریخی بسنده نکرده، بلکه با خلق شخصیتهای باورپذیر و روابط عاطفی میان آنان (مانند داستان عشق مونس و نریمان)، فضای جامعه آن روز گیلان را برای مخاطب ملموس میسازد. این اثر به خوبی نشان میدهد که چگونه یک نهضت مردمی در تقابل با نیروهای متعدد (قوای انگلیس، نیروهای رضاخانی و بلشویکها) قرار گرفت و در نهایت، در دل برفهای سرد کوهستان به پایان رسید.
سوگنامه یک آرمان
فصل پایانی کتاب، یکی از بهیادماندنیترین بخشهای ادبیات دفاع مقدس است. نویسنده با توصیف مرگ میرزا کوچک خان و یار وفادارش «گائوک» افسر آلمانی در دل برف و کولاک، صحنهای حماسی و درعینحال تراژیک آفریده است:
«غریو دیوانهوار طوفان در کوهستان میپیچید و کولاک سر به صخرههای یخزده میکوبید... میرزا کوچک خان و گائوک بیخبر از همه، به خوابی ابدی فرو رفته بودند...»
این کتاب را به که پیشنهاد میکنیم؟
«کوچک جنگلی» تنها یک رمان تاریخی نیست؛ کتابی است درباره عشق، ایثار و پایمردی.
اگر به تاریخ معاصر ایران و نهضتهای مردمی علاقهمندید، این کتاب منبعی ارزشمند و خواندنی است.
اگر ادبیات داستانی با مضامین مقاومت را میپسندید، این اثر از بهترین نمونههای این ژانر است.
و اگر به دنبال روایتی انسانمحور از یک واقعه تاریخی هستید، «کوچک جنگلی» شما را تا آخرین صفحه با خود همراه خواهد کرد.
«کوچک جنگلی» روایتی است از اینکه چگونه یک آرمان، حتی در سردترین برفها نیز هرگز یخ نمیزند.