به گزارش خبرنگار گروه آموزش خبرگزاری دانا، مدرک در کشور ما حرف اول و آخر را می زند. حتی اگر مدارک بالای دانشگاهی به داد صاحبان بیکارشان نرسیده باشد. خانواده ها تنها راه موفقیت فرزندانشان را در اخذ مدرک دانشگاهی می بینند و طبیعی است که برای هموار کردن راه رسیدن به آن خود را به آب و آتش بزنند. با توجه به وضعیت نابسامان مدارس دولتی مدارس غیر انتفاعی ضریب اطمینان این نوع از موفقیت را بیشتر می کنند یا دست کم این طور نشان می دهند! به همین خاطر است که هر سال تعداد این مدارس بیشتر می شود و در مقاطع مختلف تحصیلی دانش آموزان بیشتری را جذب می کنند.
تاریخچه ی پیدایش مدارس غیر انتفاعی
قدمت مدارس غیر انتفاعی در ایران به چهل سال می رسد. تا آن زمان تنها مدارس دولتی وظیفه ی آموزش رسمی را به عهده داشتند. تا اینکه در تیر ماه ۱۳۵۱ مصوبه ی تاسیس آموزشگاه های غیر دولتی تحت عنوان « مدارس ملی » به تصویب عالی آموزش و پرورش رسید. بر اساس این مصوبه، کلیه ی مدارس کشور زیر نظر دولت اداره می شدند. هفت نفر به صورت هیات امنایی مدارس ملی را اداره می کردند و هزینه ی این مدارس از راه دریافت شهریه از دانش آموزان تامین می شد. پیش از انقلاب اسلامی ۳۶ در صد دانش آموزان مقطع ابتدایی و ۶۵ در صد دانش آموزان دبیرستانی در مدارس ملی تحصیل می کردند. این آمار امکان رشد پیدا نکرد. چون طولی نکشید که بساط آموزش غیر انتفاعی برچیده شد. شورای انقلاب فرهنگی بعد از پیروزی انقلاب با استناد به اصل ۳۰ قانون اساسی برای جلوگیری از تشکیل یک نظام طبقاتی در امر آموزش، مدارس ملی را منحل کرد و طبق مصوبه ی ۱ تیر ماه ۱۳۵۹همه ی مدارس دولتی اعلام شدند. این وضعیت هم دوام چندانی نداشت. چرا که جنگ ایران و عراق دولت را در تامین هزینه های آموزشی دچار مشکل کرد؛ جمعیت نسبت به سال های گذشته رشد کرده بود و امکانات آموزشی دیگر کفاف نمی داد. بالاخره مشکلات فراوان، مجلس را به تصویب لایحه ی مدارس غیر انتفاعی واداشت و در خرداد ۱۳۶۷ یک بار دیگر مدارس غیر دولتی فعالیت شان را شروع کردند.
غیر انتفاعی ها چرا باید باشند یا نباشند؟
طبق اصل ۳۰ قانون اساسی، آموزش رایگان همه ی افراد لازم التعلیم، وظیفه دولت است و تاسیس مدارس غیر دولتی به خاطر اخذ شهریه با قانون اساسی مغایرت دارد. از طرفی کیفیت پایین آموزش در مدارس دولتی دلیل موجهی را برای فعالیت مدارس غیر انتفاعی می تراشد. عدم تناسب امکانات آموزشی با جمعیت دانش آموزان باعث شده است تا درس های مدرسه آن طور که باید برای دانش آموزان مفید نباشد. عده ای معتقدند معلم ها معلومات کافی ندارند که بخواهند آن را به دانش آموزان منتقل کنند. در مقابل معلم ها از خودشان دفاع می کنند و تقصیر را به گردن تعداد زیاد دانش آموزان در کلاس، فرصت کم برای آموزش و تمرین می اندازند. بعضی از آن ها ضعف شان را می پذیرند و آموزش و پرورش را مقصر می دانند که با حقوق های نا مکفی آن را وادار به پذیرفتن شغل دوم و سوم کرده است. با این همه به نظر می رسد مجموعه ای از اسباب و علت ها باعث شده اند تا خانواده ها در جستجوی امکانات
بهتری برای تحصیل فرزندانشان به مدارس غیر انتفاعی پناه ببرند. شرایط آموزشی بهتر در یک مدرسه ی غیر انتفاعی خیال والدین را بابت موفقیت های بزرگ دانش آموزان در آینده راحت می کند.
طبق آمار ۷۳ درصد از دانش آموزان مدارس دولتی ۵۶ درصد و ۲۱ درصد دانش آموزان مدارس غیر انتفاعی ۴۰ در صد از فضای آموزشی را در اختیار دارند. بنابراین کسانی که در مدارس دولتی درس می خوانند، در گیر یک نبرد نابرابر می شوند. چرا که در نهایت و در کنکور باید با کسانی رقابت کنند که از شرایط بهتری برای تحصیل برخوردار بوده اند. حتی کسب رتبه های برتر کنکور توسط دانش آموزان مدارس دولتی، واقعیت متضرر شدن عده ای را در یک مسابقه ی ناجوانمردانه، انکار نمی کند.
شهریه های نجومی
مطابق قوانین، آموزش و پرورش هر ساله مبلغی به شهریه ی سال گذشته اضافه می کند و به مدارس ابلاغ می کند. اما مدارس غیر انتفاعی با این ادعا که باری از دوش آموزش و پرورش بر می دارند، حق ناروای تخطی از قوانین را برای خود قائل می شوند. برای نمونه مطابق آمار ۹/۳۸ در صد مدارس تهران بابت ثبت نام دانش آموزان دو تا هشت میلیون دریافت می کنند. اما بعد از ثبت نام به بهانه ی برنامه های فوق برنامه ی گوناگون مبالغی را بیش از مبلغ مقرر اخذ می کنند. شهریه ی مدارس غیر انتفاعی _ خصوصا در تهران _ هیچ سقف مشخصی ندارد و بنا به منطقه ی شهری ( بالای شهر و پایین شهر ) یا دلخواه مدیران مدارس تعیین می شوند. فرشته حشمتیان در گفت و گو با دنیای اقتصاد گفته بود میزان شهریه با توجه به درجه و امیتاز هر مدرسه متغیر است. با این شرط که از ده درصد کمتر و از ۱۵ درصد بیشتر نشود. ظاهرا نظارت بر عملکرد مدارس غیر انتفاعی کار ساده ای نیست یا متولیان امر به هر دلیلی با دیده ی اغماض به این مساله نگاه می کنند.
خانواده ها بابت تحصیل فرزندانشان در مدارس غیر انتفاعی شهریه سنگینی را می پردازند و حق دارند در ازای این هزینه ی گزاف از مدرسه مطالبات آموزشی داشته باشند. گاهی مدارس به آن چه تعهد کرده اند عمل نمی کنند و از زیر بار مسوولیت شانه خالی می کنند. مثلا مدرسه ای قبل از ثبت نام وعده ی برگزاری کلاس های برنامه نویسی کامپیوتر را داده است اما در مقام عمل چنین کلاسی برگزار نمی شود. حتی در صورت شکایت والدین به مسوولان مدرسه آن ها از پرداخت هزینه ی مربوط به آن کلاس بخصوص طفره رفته اند. به هر حال کیفیت آموزش در مدارس غیر انتفاعی انگار گاهی به پول هم متکی نیست و به شانس دانش آموز بستگی دارد! اینکه کدام مدرسه را انتخاب کند یا به داد شکایتش برسند یا خیر!
مدارس اجاره ای
طبق قانون مدارس غیر انتفاعی می بایست در ملک های غیر اجاری و خریداری شده باشند. اما گویا در حال حاضر کمتر کسی این ماده ی قانونی را رعایت می کند. چرا که اغلب مدارس غیر انتفاعی در ملک های اجاره شده است. حتی کسانی هستند که با تغییر کاربری منازل مسکونی به مدارس غیر انتفاعی صاحب یک مدرسه و تشکیلاتش می شوند و از این راه سود سرشاری به جیب می زنند. در گیر و دار مسائلی از این دست تنها نکته ای که اهمیتی ندارد اجرای قانون و حقوق دانش آموزان است.
از سوی دیگر، روی کادر آموزشی مدارس غیر انتفاعی نظارت کافی وجود ندارد. در سالهای اخیر دیده شده که گاهی رابطه، جایگزین انتخاب شایسته معلمان در مدارس غیر دولتی است.
به هر حال، نام مدارس غیرانتفاعی امروز در کشور ما به خصوص در پایتخت کارکردی شبیه برندهای تبلیغاتی پیدا کردهاست. بسیاری از مواقع، کاستیهای آموزشی در نظام آموزشوپرورش رسمی، به خصوص در دروسی مانند هنر، ورزش، زبان خارجی و نیز مهارتهای مورد نیاز برای گذشتن از سد کنکور، باعث جذابیت این مدارس پرخرج برای خانوادههاست. /پایان پیام