خسرو معتضد نویسنده ومورخ، درگفت و گو با خبرنگار گروه دانش خبرگزاری دانا در خصوص شخصیت امیر کبیرگفت: میرزا تقی خان فراهانی ملقب به "امیرکبیر" زادگاهش هزاوه یکی از محله های فراهان، پدرش مشهدی قربان آشپز بود که در دربار ولیعهد عباس میرزا در تبریز خدمت کرد. میرزا تقی خان درکودکی در دربار میرزاعیسی خان قائم مقام بزرگ، تربیت شد، قائم مقام وقتی متوجه شد که میرزا تقی خان به درس خواندن علاقه دارد او راحمایت کرد و به همراه فرزندان او به کسب علم پرداخت. پس ازآن میرزا تقی خان وارد دستگاه وزیر یعنی میرزاعیسی قائم مقام بزرگ می شود.
این نویسنده و محقق در ادامه افزود: میرزا تقی خان امیرکبیر در آن زمان حدود ۳۵ سال سن داشت و در تمام قراردادهای ترکمان چای حضور پیدا کرد. در آن زمان به دلیل قتل گریبایدوف سفیر روسیه، ایران از ترس حمله روسیه به کشور برای عذرخواهی از قتل گریبایدوف سفیر آن کشورکه درایران رخ داده بود. هیاتی سیاسی به ریاست عباس میرزا و محمد خان زنگنه وارد روسیه شدند، میرزا تقی خان در این غذرخواهی طوری عمل کرد که مورد تائید و پسند تزار روسیه و دربار ایران قرار گرفت.
خسرو معتضد خاطرنشان کرد: امیرکبیر وقتی شهر آبادی مثل سن پترزبورگ را مشاهده کرد به این فکر افتاد، ایران را که درآن زمان در مقایسه با شهر سن پترزبورگ مانند یک دهکده بود، آباد کند. دومین ماموریت محمد تقی خان امیرکبیر، رئیس هیات سیاسی ایران به ارزنةالروم برای حل اختلاف مرزی بین ایران و امپراتوری عثمانی بود، بنابراین اقدامات و پیشنهادهای مفید امیرکبیر مورد توجه دربار قرار گرفت وبعد از مرگ محمد شاه، محمدتقی خان مشاور و ندیم و وزیر نظام ولیعهد ناصرالدین شاه که در آن زمان ۱۰ ساله بود می شود.
امیرکبیر فساد ناپذیر بود
وی مهمترین ویژگی های امیرکبیر را درستی و راست کرداری، دلیری وجسوربودن او دانست و گفت: امیرکبیر فساد ناپذیر بود، به آسانی به کسی قول نمی داد و یا اگر حرفی می زد آن را محقق می کرد. رفتاری متین و سنگین داشت و نسبت به کاردانی و صفات برجسته اش آگاه بود اما تعجب اینکه نامجو و شهرت خواه نبود هر چه که به حکام ولایات و نمایندگان سیاسی بیگانه در اصلاح امورمملکت تلاش کرد، همه را به نام شاه و امر او قلمداد کردند.
خدمات مفید امیرکبیر در دوران صدارت
خسرو معتضد با بیان اینکه اندیشه امیرکبیر در بنای دارالفنون حاصل مجموعه آموخته های اودرآکادمی و مدرسه های مختلف روسیه بود،گفت: وجهه نظر امیر در ایجاد دارالفنون در درجه اول معطوف به دانش و فن جدید بود و بعد از آن به علوم نظامی توجه داشت. رشته های اصلی تعلیمات دارالفنون به نحوی که او در نظر گرفته بود عبارت بودند از: پیاده نظام و فرماندهی، توپخانه، سواره نظام، مهندسی، ریاضیات، نقشه کشی، معدن شناسی، فیزیک و کیمیای فرنگی و داروسازی، طب و تشریح و جراحی، تاریخ و جغرافیا و زبان های خارجی بود و همچنین بنای روزنامه وقایع اتفاقیه به سال ۱۲۶۷ از ارزنده ترین تأسیسات اجتماعی امیر بود.
این محقق کشورمان همچنین اقدامات دیگر امیر کبیر را رسیدگی به وضعیت مشوش ارتش، اصلاح امور مالیاتی، ختم غایله خراسان و قلع و قمع کردن حسین خان سالار و پیروان میرزا علی محمد شیرازی و ختم قایله مازندران می داند و می گوید: امیر کبیر دربرافراشتن بیرق ایران در ممالک خارجه،ایجاد چاپارخانه منظم، ساختن محلی برای توپ توپچیان به نام میدان توپخانه، منع رشوه و تأسیس کارخانههای مختلفی چون بلورسازی، چلواربافی، ماهوت بافی، اسلحه سازی، توپ ریزی همت گماشت.
دسیسه علیه امیر کبیر
خسرو معتضد تصریح کرد: اقدامات انقلابی و ملی امیرکبیر سبب شد که گروهی استفاده جو، بنای تحریک نسبت به وی بگذارند تا جایی که فرمان عزل و قتل امیر کبیر را از ناصرالدین شاه گرفتند، دشمنی امثال آقاخان نوری و مهدعلیا مادر ناصرالدین شاه باعث شد تا در ۲۰ محرم ۱۲۶۸ هجری قمری، امیرکبیر از صدارت عزول شود و در ۲۵ محرم از امارت نظام و از تمام مشاغل دولتی برکنار و چند روز بعد به کاشان تبعید شد. سرانجام ناصرالدین شاه با تحریک و دسیسه مادرش در حالت مستی فرمان قتل امیر کبیر را صادرمی کند. امیر کبیر بدون اطلاع همسرش عزت الدوله که خواهرناصرالدین شاه بود به دست نالایقی چون حاج علی خان مراغهیی معروف به حاجبالدوله فراشباشی در حمام فین کاشان به قتل رسید.
معتضد معتقد است: رفتار عزت الدوله نسبت به شوهرش بزرگوارانه بود و خوی و منش این شاهزاده خانم هجده ساله هیچ شباهتی به اخلاق مادر و برادر درمانده اش نداشت. او از آغاز تباهی کار امیر سپر بلای او بود، و تا دم آخر در وفاداری پایدار ماند. او بر خلاف میل شاه و مهدعلیا، با امیر به تبعید گاه رفت؛ همه جا همراه او بود و از شوهرش جدا نشد پس از مرگ امیر کبیر به همراه ۲دخترش به زندگی ادامه داد.
معتضد در پایان گفت: آرامگاه امیر کبیر در یکی از حجره های کربلا است اما برخی برخلاف آن می گویند در کاشان است که صحت ندارد. زیرا پس از مرگ امیر کبیر، ناصرالدین شاه اظهار پشیمانی می کند و دستور انتقال او را به کربلا می دهد. /پایان پیام