در عصر دانایی با دانا خبر      دانایی؛ توانایی است      دانا خبر گزارشگر هر تحول علمی در ایران و جهان      دانایی کلید موفقیت در هزاره سوم      
کد خبر: ۱۱۷۰۰۱۱
تاریخ انتشار: ۱۲ اسفند ۱۳۹۲ - ۱۰:۵۳
رییس سابق سازمان فناوری اطلاعات:
نویسنده: هانیه حقیقی
پدیده خصوصی سازی در بسیاری از مناطق دنیا اتفاق افتاده است، آنچه در این اتفاق مهم است نوع خصوصی سازی و نحوه تعامل است. شاید در رابطه با خصوصی سازی مخابرات بسیاری از مشکلات پیش آمده به دلیل عدم وجود تعامل بوده است.

رییس سابق سازمان فناوری اطلاعات و مجری شبکه ملی اطلاعات در دولت گذشته که اکنون رییس هیات مدیره اپراتور چهارم ارتباطی (شرکت ایرانیان نت)است، در گفت و گو با گروه فناوری خبرگزاری دانا(داناخبر)، درمورد مخابرات، اولویت‌های حوزه ICT کشور و... صحبت کرد.

در ادامه مشروح گفت و گوی خبرگزاری دانا با مهندس علی حکیم جوادی آورده شده است.

به عقیده شما اولویت وزارت ارتباطات در دولت جدید باید چه چیزی باشد؟

خوشبختانه در دولت گذشته برنامه‌ای آماده شد که مورد توجه وزارت ارتباطات قرار گرفت و همان مسایل در اختیار گروه جدید در دولت یازدهم هم قرار گرفته است. در آنجا اولین اولویت‌های ما از چهارده کلان فعالیت در نظر گرفته شده پرداختن به زیرساخت بود که بنابر مشاهدات، وزیر ارتباطات جدید هم به شدت به آن پرداخته است. یکی از این امور زیرساختی افزایش پهنای باند کشور است.

وقتی صحبت از شبکه ملی اطلاعات و افزایش استفاده مردم از این شبکه را می کنیم، قطعا باید بتوانیم به اندازه کافی فضا و فرصت در اختیار کاربران قرار داده و شبکه ملی را گسترش دهیم که این کار را دولت جدید در دستور کار خود قرار داده و تمرکز خود را بر روی توسعه شبکه و افزایش پهنای باند گذاشته است. اما در کنار این اقدام باید چند کار دیگر هم صورت بگیرد.

به عبارت دقیق‌تر یک سری از اقدامات باید در لایه دسترسی انجام شود که در اختیار دولت نیست و دولت باید در این زمینه نقش حاکمیتی خود را ایفا کند. در حقیقت اگر ورودی پهنای باند کشور را به صدها برابر آن چیزی که اکنون است هم افزایش دهیم بازهم مشکلاتی وجود دارد تا این اقدامات به چشم کاربران نیاید.

در کشور ما در حال حاضر بهترین صورت اتصال از طریق ADSLاتفاق می افتد اما امروزه توسعه در جهان به سمتی پیش رفته است که کاربران از طریق شبکه فیبر نوری با پهنای باند بسیار بالا نیازهای خودشان را برطرف کرده و در کنار آن بسیاری از خدمات دیگر مانند تلویزیون تعاملی و... را از این طریق دریافت می کنند.

بنابراین من فکر می کنم دولت باید در این حوزه وارد عمل شده و حمایت ویژه‌ای از بخش های مختلف در لایه دسترسی صورت دهد. چراکه آنجاست که کاربران تغییرات را احساس می کنند و تازمانیکه پهنای باند سریع به منزل مردم نرسیده باشد، خدمات دولت حس نمی شود.

ایران در زمره معدود کشورهای منطقه است که یک برنامه جامع و کلی در رابطه با شبکه پهنای باند کشورش ندارد. شاید بخشی از مشکل مربوط به ما باشد که اطلاعات را خوب منتقل نکردیم، اما بخش عمده این عقب ماندگی، این است که بسیاری از کشورها از سال‌های گذشته برنامه‌های خود را برای توسعه پهنای باند شروع کرده و برنامه ریزی کرده‌اند، بنابراین کشورمان باید به دنبال این باشد که برنامه جامعی در این زمینه طراحی کند.

سپس نوبت به بازیگران آن می رسد که اپراتورها هستند و به خصوص اپراتور چهارم که پروانه فیبرنوری را دریافت کرده است. بنابراین باید یک تفاهم و هماهنگی بین تمام این بخش ها انجام شود و نیازهایی که در طراحی این شبکه به آن اشاره شده برطرف شود که به نظرم وظیفه حاکمیتی است که نیازمند حمایت وزارت ارتباطات است.

 

در حال حاضر شبکه فیبر نوری در کشورمان چه وضعیتی دارد؟

درلایه دسترسی هنوز کار اساسی انجام نداده‌ایم و هنوز متکی به ابزارهای قدیمی مانند ADSL هستیم، بنابراین پروژه فیبر نوری و دسترسی مردم از طریق این شبکه باید هرچه سریعتر پیاده سازی شود این در حالیست که زمان زیادی برای تحقق این امر در اختیار نداریم. در هرحال اپراتور تشکیل شده و در حال تعامل با وزارتخانه هستیم تا در راستای تحقق هرچه سریعتر، مارا یاری کند و امیدواریم هرچه زودتر این اتفاق بیفتد.

 

چه زمانی مردم این اتفاقات را حس می‌کنند؟

واقعیت این است که امروز در دنیا با توجه به اینکه اکثر سرویس‌ها و خدمات بر بستر شبکه است به این نتیجه رسیدند که برای ارایه سرویس و خدمات، روش‌های سابق پاسخگو نیست بنابراین باید بتوانیم از طریق فیبر نوری تمام این خدمات را به منازل مردم برسانیم.

به همین دلیل فعالیت اپراتور چهارم را در کشور شروع کردیم ضمن اینکه شرکت‌های مخابراتی هم از چندی قبل برای برخی از ارگان‌ها وسازمان‌ها و نه منازل تمهیداتی را اندیشیده بودند و این کار انجام شد بطوریکه در حال حاضر برخی از سازمان‌های دولتی و دانشگاه‌ها از طریق فیبر نوری به هم متصل هستند و فعالیت می‌کنند.

در هرصورت به طور کلی باید بگویم که تمام دنیا دارند به سمت افزایش پهنای باند حرکت می کنند و برای تحقق این امر، دیگر روش‌های قدیمی و سنتی پاسخگو نیست، اصلا اتصال به نسل سوم و چهارم تلفن همراه بدون شبکه فیبر نوری امکانپذیر نیست، هیچ یک از این مسیرهای سنتی به اندازه شبکه فیبر نوری امنیت و پایداری نداشته و به لحاظ قیمت هم این شبکه مقرون به صرفه است.

دولت و وزارت ارتباطات تا به حال در این زمینه چه کمکی کرده است؟

ببینید شرکت ما یک شرکت خصوصی است و وزارت ارتباطات در حال حاضر از طریق زیرساخت 20 درصد در این شرکت سهام دارد و اگر قرار باشد کاری هم انجام دهد از طریق همان سهامی است که دارد.

اما در بیشتر کشورهای دنیا دولت برای فعالیت اپراتور چهارم و یا همان شبکه فیبر نوری یارانه در نظر گرفته است این کمک هم به صورت نقدی است و هم از طریق حمایت‌های حاکمیتی است چراکه در راستای تحقق این تحول هر اقدامی که دولت انجام دهد به نفع خودش است و علاوه بر اشتغال زایی برای جامعه درآمد خوبی را هم نصیب دولت می‌کند.

در حال حاضر در فاز اول برنامه 8 میلیون مشترک در 8 شهر مهم کشور مد نظر ماست که عدد کمی نیست، فاز بعدی 31 شهری که مراکز استان هستند و در نهایت کل کشور در دستور کارمان قرار دارد که بر اساس برنامه‌ریزی های صورت گرفته قرار است تا پایان برنامه پنجم توسعه فاز اول عملی شود.

تا چند سال آینده نمی‌توانیم تصور کنیم که منزلی بدون فیبر نوری وجود داشته باشد باید بگویم ما نسبت به سایر کشورها عقب هستیم و به سرعت باید این اتفاق در کشورمان بیفتد.

فکر می کنم اگر بخواهیم یک کار مهم در حوزه ICT انجام دهیم همین بستر کافی باشد، بنابراین وزارت ارتباطات باید اولویت خود را روی همین موضوع بگذارد و اینگونه است که بسیاری از دغدغه‌های حوزه ICT برطرف می‌شود.

 

در رابطه با بحث خصوصی سازی که زمانی در بدنه وزارت ارتباطات اتفاق افتاد چه نظری دارید؟

یک جاهایی و یک بخش‌هایی را نمی توان خصوصی کرد مگر اینکه قوانینی برای ارایه دهنده سرویس حاکم باشد و نظارت صورت بگیرد که بخش خصوصی بتواند خدمات و سرویس‌های بهتری از آنچه دولت به مردم می‌داده است را ارایه دهد.

پدیده خصوصی سازی در بسیاری از مناطق دنیا اتفاق افتاده است، آنچه در این اتفاق مهم است نوع خصوصی سازی و نحوه تعامل است. شاید در رابطه با خصوصی سازی مخابرات بسیاری از مشکلات پیش آمده به دلیل عدم وجود تعامل بوده است. در هرحال آنچه که مهم است این است که یک شرکت خصوصی به دنبال سود است و بنابراین فضای گفتمان و فرهنگ آن بسیار مهم است.

 

در رابطه با خصوصی سازی شبکه کابل مسی و فیبر نوری که اهرم دولت است، چطور؟ در این مورد هم نظر موافق دارید؟

وزارتخانه و دولت وقتی که پروانه صادر و بخشی را واگذار می‌کند باید تمام جوانب را بسنجد تا مشکلی پیش نیاید. به نظر من این مشکلات، به بخش های سیاستگذاری کلان برمی‌گردد و ممکن است کمتر روی این موضوع مطالعه شده باشد و کسی به این موضوع فکر نکرده باشد اپراتوری که به هزارنفر سرویس می‌دهد با اپراتوری که به 20 میلیون نفرسرویس می‌دهد تفاوت‌هایی دارد. شاید همین عدم مطالعه باعث شد که اپراتورها و شرکت‌های PAP از اینکه شبکه کابل مسی در اختیار مخابرات است احساس نارضایتی کنند.

 

در رابطه با خصوصی بودن شبکه فیبر نوری چطور؟ فکر نمی‌کنید در آینده این شبکه هم با مشکلات شبکه کابل مسی روبرو شود؟

به نظر می‌رسد در آینده در رابطه با این شبکه هم دچار مشکلاتی شویم چراکه این شبکه نیز متولیانی دارد که هرکدام مدعی هستند.

برای همین معتقدم تیم مذاکره کننده قوی باید خط قرمزها را مشخص کنند و حریم بخش خصوصی و دولتی کاملا مشخص شود. در هرحال همانطور که اشاره کردم تعامل بهترین گزینه است چراکه اینگونه است که می‌توان سود بیشتری کسب و خدمات بهتری ارایه کرد.

مدیریت دولتی مدیریت تصدی‌گری نیست و بیشتر باید به امور حاکمیتی و کلان بپردازد. من شدیدا با بحث خصوصی سازی موافقم اما خصوصی سازی نباید به معنای جدا کردن ارگان یا سازمانی خاص از دولت باشد چراکه  در زمینه بحث‌های خدماتی نگاه مردم به دولت است.

ارسال نظر