1- فرمان دهنده (امام علی علیه السلام) خود را بنده خدا معرفی میکند و اولین ایستگاه فرمانبرداری در نظام تربیتی اسلام، فهم و درک بندگی است. قبل از فرمان دادن باید فرمان خدا را شنیده و فراموش نکرد که همگی بنده خدا هستیم.
2- تعیین هدف اولیه. هدف از نگاه امام علی علیه السلام آبادانی است. به عبارتی تغییر وضع موجود و رسیدن به وضع مطلوب است.
3- اولین وصیت و سفارش، وصیت به پرهیزگاری و اطاعت خداوند است. کسب رضایت الهی جهت سعادت دنیوی و اخروی بسیار مهم است. هرکاری را اگر انجام دهیم ولی رضای الهی در آن نباشد قطعاً مقبول نخواهد بود.
4- احکام مقدس اسلامی را مورد توجه قرار دهیم و از زاویه شرع و عقل و عرف به مسائل نگاه کنیم. به این احکام باید در کنار اخلاق و معارف الهی نگریست.
5- باید امیدوار و خوشبین به نصرت و یاری خداوند بود که این وعده تخلف ناپذیر خداوند است که یاری کننده مومنین است.
6- دو عامل مهم می تواند دیو هوس و هوای نفسانی را مهار کند. یکی التزام به زهد و دیگری انجام عبادت است. نفس همچون عفریتی است که آتش آن همیشه فروزان و روشن است. یک لحظه غفلت خرمن سعادت انسان را خاکستر مینماید و تنها خداوند میتواند ما را از شرور نفسانی حفظ نماید.
7- توجه به مکان و محیطی که نعمت در آنجا به ما وارد شده است. این نعمت میتواند یک سرزمینی باشد یا یک مدرسه یا هر چیز دیگر. باید نسبت به مسئولیتی که به ما داده شده است توجه خاصی نماییم که قبل از ما دست چه کسانی بوده است. عدهای خوب عمل کردند و عدهای دیگر ناصواب. باید مراقب باشیم اسم ما در گروه خوبان باشد. همانطور که ما در کار دیگران دقت میکردیم و گاهی ایراد میگرفتیم، مراقب باشیم که بعد از ما، دیگران به ما ایراد نگیرند.
8- به نیکوکاری و عدل گرایی و میانه روی باید توجه جدی کرد. البته نباید از مهار خشم و عصبانیت و خواهشهای نفسانی غافل گردید.
9- باید مهربان و پرعاطفه و لبریز از محبت به محیط کار و زندگیمان باشیم.
10- انسانها بدون لغزش نیستند باید در بعضی مواقع لغزش اطرافیان را با حفظ شرایط نادیده گرفت.
11- از شتاب زدگی در تصمیم باید پرهیز کرد.
12- اصل فرمان الهی است و باید آن را انجام داد و فرمان مخلوق زیرمجموعه آن باید باشد. من مامورم و معذور در نظام تربتی امام علی علیه السلام با حفظ فرمان الهی فقط معنا دارد.
13- نباید از نیروها و همکاران خود بخواهیم که کورکورانه ما را اطاعت کنند و نباید به تصور حمایت از مافوق، خارج از حدود و وظایف حرکت کنیم چراکه نتیجه این فرعون صفتی، زنگ آلودگی قلب و پست شدن روح دینداری و تقوی است.
14- عظمت و شکوه و فرمانبرداری و ریاست تو مبادا باعث شود که خدا را فراموش کنی! که چه کسی بودهای. شک نکن که تو هم روزی به ارواح متصل میشوی.
15- همیشه باید به یاد خدا باشیم چراکه ذکر و یاد خدا 4 فایده دارد: روشنایی خاطر انسان، بالندگی عقل، مهار هوس و کنترل خشم.
16- به طور جدی باید از تکبر دوری کرد که متکبر زود در هم میشکند.
17- باید مجموعه زیر نظر را با نظر مساوی نگاه کنیم و هرکه ستم کند دشمنی با خدا کرده است.
18- کوچکترین مظلمه را از بزرگترین کسان صرف نظر نکن و بزرگی اشخاص مانع اجرای عدالت نباید شود.
19- دو صفت بسیار مهم برای مدیر، حاکم و رئیس میتوان تصور کرد که محبوترین صفتهاست. اول میانه روی و دوم اینکه با جدیت بکوشد زیردستانش را راضی و خشنود نماید.
20- از خشم مردم و زیردستان باید ترسید که نمونه ای از خشم خداوند قهار است.
21- مصحلت مردم مهمتر از نظر مقربان و نزدیکترها است.
22- چاپلوس و متملق را از خود دور سازید.
23- مضرات چاپلوسان: همیشه طالب آسایشند. در روز سختی تو را رها میکنند و در جنگ و دعوا هم سست و هراسان هستند.
24- رضایت عامه و خرسندی آنان را در نظر داشته باشیم چراکه آنان نگهبان کشور و قلمرو ما هستند.
25- با مردم باشیم در شادی انان شاد و در اندوهشان ناراحت باشیم.
26- تغافل و پرده پوشی نسبت به عیوب زیردستان باید کرد و نباید بر کشف راز مردم حریص بود و آنچه را که به مصالح کشور نیست را دخالت داد. همانطور که دوست داری خدا اسرارت را بپوشاند توهم سر مردم را بپوشان.
رئیس و فرمانبردار مانند رئیس خانواده است که باید عیوب اعضای خانواده خود را برای خود عیب بداند و باید نقایص دیگران را پوشانید.
27- قلب شکسته عرض خداست و آبادانی آن، آبادانی کعبه مقدس است و باید به دلشکستگان توجه نمود.
28- باید از مردم و افراد تحت امر خود گره گشایی کرد و اختلافات را حل نمود.
29- در ریاست و حکمرانی باید از نظر شخصی و خصوصی دوری کرد.
30- از تکبر بپرهیزیم که به فرموده امام علی علیه السلام خداوند متعال هر گردنکش متکبری را خوار میگرداند.
31- از سخن چین باید بر حذر بود.
32- باید با افراد خیراندیش و صالح مشورت کرد که در حل امور مهم است و با بخیل و ترسو و حریص نباید مشورت کرد.
33- از وزیر شریری که با ستمکاریش از تو وزارت داشته است باید ترسید و سخت برحذر بود.
34- همکاران و وزیران باید آنان باشند که نه ستم کردهاند و نه ستمگر را به دست و زبان یاری دادهاند و آنان باتقوی و خیراندیش هستند و در همه حال باتو دلسوز و یاور هستند و در پنهان با دشمنان تو پیمان نمیبندند.
35- بهترین وزیر و یاور تو آن است که فرمان خدا و مصالح عامه را در نظر گیرد و حق گویی را با شجاعت انجام دهد.
36- مراقب باش که همکاران تو از مقامت سود استفاده نکنند.
37- افراط در مهربانی باعث غرور زیردستان میشود.
38- باید بازرسی و دقت را در مجموعه کارکنان و زیردستان در نطر گرفت.( تشویق قولی و عملی خوبان و کیفر بدان). نباید خادم و خائن یکی باشند.
39- باید با همکاران و زیردستان صمیمی و یکدل باشیم و آزار آنها را نخواهیم و چون اگر خلوص بینند جز خلوص تلافی نکنند.
40- قوانین و آداب پسندیده را نباید حذف کرد.
41- اجتماعات و جمع گراییهای مردم به شرط عدم ضرر به مصالح نباید برهم زد زیرا همین جمعها مردم را به اتحاد نزدیکتر میکند.
42- تاریخ گذشتگان را باید به دیده عبرت نگاه کرد.
43- باید به نقش همه نیروها و طبقات به دقت توجه کرد که در اداره مناسب حکمرانی تو نقش دارند و هیچکدام را نادیده نگرفت.
44- در گزینش نیروها باید از میان خانوادههای نجیب و اصیل اقدام کرد که با مهمتات فضائل تجهیز باشند.
45- به انچه که وعده می دهی باید به هر قیمت که باشد وفا کرد تا کارکنان تو نیز به وعدههای خود عمل کنند.
46- در نظارت و بازرسی کوچکترین نکته را نباید اعماض نمود.
47- کارمندان و زیردستان ما زمانی به ما راست میگویند که از ما راست شنیده باشند و آنگاه به زیردستان خود مهربانی میکنند که از زبزدستان خود لذت مهربانی و عطوفت را ادراک کرده باشند.
48- نباید افراد را به کارهای ننگین وادار کرد چراکه روح باید شریف و نظر باید عالی باشد و این امور مانع از آنها میباشد.
49- تمسک به قرآن و سنت پسندیده پیامبر اکرم (ص) میتواند نقایص کار ما را جبران کند.
50- از شرایط مهم مدیری که قضاوت هم میکند این است که پر حوصله و خونسرد باشد. زیرا اشخاص عصبانی کمتر می توانند دقت و احتیاط کنند. در قضاوت رکن اعظم احتیاط و کنجکاوی است.
51- باید نسبت به وضعیت معیشت کارکنان اهتمام ورزید.
52- آبادانی و آسایش مردم بسیار مهم است.
53- اگر اوضاع مالی قومی آشفته باشد توقع نظم و انتظام کشور بیهوده است.
54- خرابی و انحطاط هر حکومت و سازمانی وابسته به ظلم و جور مدیران و کشورداران است. اگر مدیر و فرمانروا دو صفت مهربانی و عدالت داشته باشد آنگاه دیگران فرمان او را عاشقانه انجام میدهند.
55- هرگز نباید به گزارش از طرف زیردستان و یا مراجعین بی اعتنایی صورت گیرد.
56- مجازات را نباید از حد مقررات گذرانید.
57- باید نامه های حساس و فوری را شخص مدیر به نگارش درآورد.
58- نظم و انظباط و ترتیب امور بسیار مهم است و باید یک برنامه روزانه برای کارها تنظیم کرد.
59- بندگی را فراموش نباید کرد و هنگام بانگ نماز باید به جماعت حاضر شد.
60- مدیر و حاکم نباید از مجموعه خود پنهان باشد و باید پیش از همه مدام با دیگران در تماس باشد.
61- حاکم باید مراقب اطرافیان و خدمتگزاران خود باشد تا سوء استفاده ننمایند.
62- اگر مدیر و حاکم در انجام وظیفه خطا کرد بر خطای خویش باید اعتراف نماید و از جامعه و مردم پوزش بخواهد.
63- عهد شکن در هر حال عهد خدای را شکسته است.
64- بهترین فرصتی که شیطان با انسان خلوت میکند موقعی است که انسان جامه نخوت و تکبر میپوشد و از نفس خویش خرسند میگردد.
65- نباید بر دیگران و افراد تحت فرمان خود و مردم در مقابل انجام تکلیف منت گذاشت. هرکه هستیم خدمتگذاری بیش نیستیم.
66- به هرکه هرچیز وفا کردی در موعد مقرر وفا کن زیرا خداوند خلف وعده را سخت دشمن میدارد.
67- ملایمت و دوری از لجاج به همراه جدیت از امور مهم مدیریتی است.
68- مدیر و حاکم باید در تمام کارها دقت کنند و در وظایف مدیریتی خویش سهل انگاری ننمایند و البته باید نقایص خود را فراموش نکنند.
69- باید بر نفس خویش مسلط بود و زمام عقل و اراده را در دست گرفت و زبان را نیز کنترل کرد. بعد از آرامش فکر و عقل باید قضاوت کرد و فرمان راند.
70- باید از سرگذشت و سیرت حاکمان و مدیران صالح گذشته درس بگیریم. انان که به عدل رفتار کردند و به عمران و آبادانی و ارتقاء زندگی کمک کردند.
71- سنت فاضله پیامبر (ص) همواره باید نصب العین ما باشد.
72- از خداوند میخواهیم که ما را به خشنودی خویش دلالت کند و نام نیکی از ما در جهان به یادگار گذارد و نعمت و کرامت خویش را بر ما کامل کند و عمر ما را در میدان جهاد فی سبیل ا... به پایان رساند. (خشنودی خدا، نام نیک، اتمام نعمت و شهادت)