به گزارش خبرگزاری دانا، کودکان بیشترین زمان خود را با والدین و در محیط خانه و بهویژه مادر سپری میکنند و رفتن به پیشدبستانی و کلاس اول ابتدایی شاید اولین تجربه جدایی طولانیمدت آنها از خانواده باشد، به همین دلیل ممکن است برای بعضی از کودکان استرسزا باشد.
اتفاقی که بهعنوان یک خطر در تربیت فرزندان ما وجود دارد، وابسته کردن کودکان است بهطوری که وقتی مجبور میشوند در مواقع ضروری مانند رفتن به مهدکودک و مدرسه از خانواده فاصله بگیرند، بهشدت دچار اضطراب جدایی میشوند. گاهی مادران، ناخواسته این کار را انجام میدهند و چون خود آنها اضطراب شدیدی دارند، این اضطراب را به کودک هم منتقل میکنند و کودکان هم اولینباری که به مدرسه یا مهد میروند، اضطراب جدایی دارند.
اگر اضطراب جدایی در مقطع مهدکودک برای یک کودک حل شود، برای مقاطع دبستان کار راحتتر است و فقط بخشی باقیمیماند که باید در دبستان قوانینی را رعایت کرده و پاسخگو باشد. در مهدکودک، انعطافپذیری بیشتری در رفتار با کودکان وجود دارد، اما در مدرسه ممکن است با قوانین موجود دچار مشکل شوند. کاری که پدر و مادرها در روزهای باقیمانده تا رفتن کودکان به مدرسه باید انجام دهند، این است که او را تمرین دهند تا نیمساعت به نیمساعت در جایی بدون حضور پدر و مادر باقی بماند تا به این شرایط عادت کند. این اتفاقی است که گاهی مدرسه وادار به انجام آن میشود، بهطوری که گاهی از مادر میخواهد در گوشهای از حیاط بایستد تا کودک او را از دور ببیند یا در آخر کلاس بنشیند که کودک بهمرور به محیط کلاس و مدرسه عادت کند و بتواند از مادر جدا شود. این در حالی است که کودکان نرمال معمولا با شادی وارد مدرسه میشوند و مسالهای ندارند. در حقیقت این اضطراب جدایی را در کودکان باید با حساسیتزدایی منظم و گامبهگام از موضوع اضطراب بیرون کشید و کاری کرد که این اضطراب در او حل شود.
مادر و پدر باید برای کودک از مدرسه تعریف کنند و اینکه چقدر در آنجا دوستان خوبی پیدا میکند، بازی میکند و معلم خوبی خواهد داشت. یکی از نکات مهم این است که بهتدریج مادر از کودک فاصله بگیرد تا روز اول مهر که کودک به مدرسه میرود، نگران او نباشد. بهتر است در این شرایط، کودک از داخل خانه و از فردی که اضطراب جدایی دارد، جدا شود. به این معنا که مادر اضطراب جدایی خود را حل کند، چراکه این اضطراب مادر است که ناخودآگاه به کودک منتقل میشود. روز اول مهر، اگر کودک اضطراب جدایی دارد، از همان خانه با مادر خداحافظی کند و با پدرش به مدرسه برود. یعنی مادر این را بپذیرد و بعد از کنترل اضطراب خود، کودک را با پدرش راهی مدرسه کند چراکه پدر با داشتن آرامش بیشتر، با قدرت بیشتری کودک را راهی میکند. اما همیشه این مادر نیست که اضطراب جدایی را به فرزند منتقل میکند، بلکه گاهی پدران هستند که به دلیل اضطراب بالایی که دارند، فرزندانشان را دچار اضطراب جدایی میکنند.
دو موضوع در محیط مدرسه ممکن است برای کودک کلاس اولی اضطراب ایجاد کند. از یک طرف دانشآموزان مقاطع بالاتر ممکن است حین بازی، احتیاط نکنند و صدمهای به آنها وارد شود. نکته دیگری که وجود دارد، تکالیفی است که دانشآموزان دارند و معلمها ممکن است جدیتر در این زمینه با آنها برخورد کنند. اما با سیستمهای جدید آموزشی این قبیل اضطرابها کمتر شده و دانشآموزان بیشتر باید مهارتهایی را مانند گلکاری فرا بگیرند. یکی از اضطرابهای واقعی برای مدرسه این است که والدین اطلاع ندارند که فرزندشان فرآیند آموزش را باید پلهپله فرا بگیرد و نباید از همان روز اول انتظار بهترینها را از او داشته باشند. بهعنوان مثال، وقتی کودک برای اولین بار حروفی را روی کاغذ ترسیم میکند، والدین یا حتی معلم نباید انتظار داشته باشند که خط صافی را بکشد، بلکه اجازه دهند این خط حتی کج و ناصاف کشیده شود و او را تحسین کنند و به او اطمینان دهند که بهمرور بهتر میشود. در واقع، یکی از اضطرابها این است که وقتی کودک مشغول انجام تکالیفش است، مادر کمالگرا کنار او بنشیند و خطوط کجی که فرزندش ترسیم میکند، با پاککن پاک کند و به او تذکر دهد که این خط باید صاف باشد. این مساله یعنی ارزیابی شدن که یکی از عوامل بروز اضطراب است، اضطراب کودک را زیاد میکند. پس مادران باید این مسائل را در خودشان حل کنند؛ معلمان هم دیگر مانند قبل نیستند که با دیسیپلین خاصی، تکالیف را از دانشآموزان بخواهند.
اما با همه این راهکارها، درمان اضطراب مادر نکته اصلی است که باید جدی گرفته شود، یعنی تا اضطراب مادر برطرف نشود، کودک نمیتواند از اضطراب رها شود. در واقع، اگر در کلاس اول شاهد این هستیم که از 20 نفر شاگرد کلاس اولی، سه نفر گریه میکنند، نشاندهنده آن است که این سه کودک، مادرانی مضطرب دارند و بقیه دانشآموزان، مادران آرام و ریلکسی دارند که نگران جدایی چند ساعته فرزندانشان نیستند. حساسیتزدایی گامبهگام در هر مرحله از زندگی کودک از قبیل مهدکودک، پیشدبستان یا مدرسه اتفاق بیفتد، در همان زمان حل میشود. به این معنا که اگر کودکی، این مرحله را در مهدکودک یا پیشدبستانی سپری کرده باشد، دیگر برای ورود به کلاس اول مشکلی ندارد و قضیه برایش کاملا عادی خواهد شد. بنابراین وقتی کودکی هنوز اضطراب دارد، یعنی چنین کودکی تا به حال از مادرش جدا نشده است؛ بهطوری که حتی هنگام بازی کردن هم مادر باید در کنار کودک باشد. بنابراین، مهمترین عامل اضطراب در کودکان، والدین هستند که این اضطراب را در آنها درونی میکنند.
منبع: روزنامه فرهیختگان
اتفاقی که بهعنوان یک خطر در تربیت فرزندان ما وجود دارد، وابسته کردن کودکان است بهطوری که وقتی مجبور میشوند در مواقع ضروری مانند رفتن به مهدکودک و مدرسه از خانواده فاصله بگیرند، بهشدت دچار اضطراب جدایی میشوند. گاهی مادران، ناخواسته این کار را انجام میدهند و چون خود آنها اضطراب شدیدی دارند، این اضطراب را به کودک هم منتقل میکنند و کودکان هم اولینباری که به مدرسه یا مهد میروند، اضطراب جدایی دارند.
اگر اضطراب جدایی در مقطع مهدکودک برای یک کودک حل شود، برای مقاطع دبستان کار راحتتر است و فقط بخشی باقیمیماند که باید در دبستان قوانینی را رعایت کرده و پاسخگو باشد. در مهدکودک، انعطافپذیری بیشتری در رفتار با کودکان وجود دارد، اما در مدرسه ممکن است با قوانین موجود دچار مشکل شوند. کاری که پدر و مادرها در روزهای باقیمانده تا رفتن کودکان به مدرسه باید انجام دهند، این است که او را تمرین دهند تا نیمساعت به نیمساعت در جایی بدون حضور پدر و مادر باقی بماند تا به این شرایط عادت کند. این اتفاقی است که گاهی مدرسه وادار به انجام آن میشود، بهطوری که گاهی از مادر میخواهد در گوشهای از حیاط بایستد تا کودک او را از دور ببیند یا در آخر کلاس بنشیند که کودک بهمرور به محیط کلاس و مدرسه عادت کند و بتواند از مادر جدا شود. این در حالی است که کودکان نرمال معمولا با شادی وارد مدرسه میشوند و مسالهای ندارند. در حقیقت این اضطراب جدایی را در کودکان باید با حساسیتزدایی منظم و گامبهگام از موضوع اضطراب بیرون کشید و کاری کرد که این اضطراب در او حل شود.
مادر و پدر باید برای کودک از مدرسه تعریف کنند و اینکه چقدر در آنجا دوستان خوبی پیدا میکند، بازی میکند و معلم خوبی خواهد داشت. یکی از نکات مهم این است که بهتدریج مادر از کودک فاصله بگیرد تا روز اول مهر که کودک به مدرسه میرود، نگران او نباشد. بهتر است در این شرایط، کودک از داخل خانه و از فردی که اضطراب جدایی دارد، جدا شود. به این معنا که مادر اضطراب جدایی خود را حل کند، چراکه این اضطراب مادر است که ناخودآگاه به کودک منتقل میشود. روز اول مهر، اگر کودک اضطراب جدایی دارد، از همان خانه با مادر خداحافظی کند و با پدرش به مدرسه برود. یعنی مادر این را بپذیرد و بعد از کنترل اضطراب خود، کودک را با پدرش راهی مدرسه کند چراکه پدر با داشتن آرامش بیشتر، با قدرت بیشتری کودک را راهی میکند. اما همیشه این مادر نیست که اضطراب جدایی را به فرزند منتقل میکند، بلکه گاهی پدران هستند که به دلیل اضطراب بالایی که دارند، فرزندانشان را دچار اضطراب جدایی میکنند.
دو موضوع در محیط مدرسه ممکن است برای کودک کلاس اولی اضطراب ایجاد کند. از یک طرف دانشآموزان مقاطع بالاتر ممکن است حین بازی، احتیاط نکنند و صدمهای به آنها وارد شود. نکته دیگری که وجود دارد، تکالیفی است که دانشآموزان دارند و معلمها ممکن است جدیتر در این زمینه با آنها برخورد کنند. اما با سیستمهای جدید آموزشی این قبیل اضطرابها کمتر شده و دانشآموزان بیشتر باید مهارتهایی را مانند گلکاری فرا بگیرند. یکی از اضطرابهای واقعی برای مدرسه این است که والدین اطلاع ندارند که فرزندشان فرآیند آموزش را باید پلهپله فرا بگیرد و نباید از همان روز اول انتظار بهترینها را از او داشته باشند. بهعنوان مثال، وقتی کودک برای اولین بار حروفی را روی کاغذ ترسیم میکند، والدین یا حتی معلم نباید انتظار داشته باشند که خط صافی را بکشد، بلکه اجازه دهند این خط حتی کج و ناصاف کشیده شود و او را تحسین کنند و به او اطمینان دهند که بهمرور بهتر میشود. در واقع، یکی از اضطرابها این است که وقتی کودک مشغول انجام تکالیفش است، مادر کمالگرا کنار او بنشیند و خطوط کجی که فرزندش ترسیم میکند، با پاککن پاک کند و به او تذکر دهد که این خط باید صاف باشد. این مساله یعنی ارزیابی شدن که یکی از عوامل بروز اضطراب است، اضطراب کودک را زیاد میکند. پس مادران باید این مسائل را در خودشان حل کنند؛ معلمان هم دیگر مانند قبل نیستند که با دیسیپلین خاصی، تکالیف را از دانشآموزان بخواهند.
اما با همه این راهکارها، درمان اضطراب مادر نکته اصلی است که باید جدی گرفته شود، یعنی تا اضطراب مادر برطرف نشود، کودک نمیتواند از اضطراب رها شود. در واقع، اگر در کلاس اول شاهد این هستیم که از 20 نفر شاگرد کلاس اولی، سه نفر گریه میکنند، نشاندهنده آن است که این سه کودک، مادرانی مضطرب دارند و بقیه دانشآموزان، مادران آرام و ریلکسی دارند که نگران جدایی چند ساعته فرزندانشان نیستند. حساسیتزدایی گامبهگام در هر مرحله از زندگی کودک از قبیل مهدکودک، پیشدبستان یا مدرسه اتفاق بیفتد، در همان زمان حل میشود. به این معنا که اگر کودکی، این مرحله را در مهدکودک یا پیشدبستانی سپری کرده باشد، دیگر برای ورود به کلاس اول مشکلی ندارد و قضیه برایش کاملا عادی خواهد شد. بنابراین وقتی کودکی هنوز اضطراب دارد، یعنی چنین کودکی تا به حال از مادرش جدا نشده است؛ بهطوری که حتی هنگام بازی کردن هم مادر باید در کنار کودک باشد. بنابراین، مهمترین عامل اضطراب در کودکان، والدین هستند که این اضطراب را در آنها درونی میکنند.
منبع: روزنامه فرهیختگان