یادداشت به مناسبت سالروز تشکیل نهضت سواد آموزی:
زن عموی مادرم - خدایش بیامرزد - یک عاشق واقعی بود! عاشق واقعی امام خمینی (ره) ...
می پرسید از کجا می دانم؟ مادرم تعریف کرده که وقتی امام خمینی(ره) فرمان تشکیل نهضت سوادآموزی را صادر کردند ، زن عمویشان هم با وجود سن نسبتا بالا به سرعت در کلاس های نهضت ثبت نام کرد.
آن هم نه یک جا! دو جا! چون آن موقع در شهر ما دو جا کلاس های سواد آموزی برگزار می شده و تعریف می کنند که زن عمو اتفاقا خوب هم یاد نمی گرفت!
سختش هم بود برود کلاس ... «بادام» را می خواند : «مادر» و «کاسه» را می گفت «کوزه» ...! و بچه های با سواد خانه می خندیدند و زن عمو به شیرینی می گفت : زن عمو جونی ! تو صفحه خنده نوشته که می خندین؟
ولی چون امام (ره) گفته بودند ، بی آن که شوقش کم بشود ، ادامه می داد. حالا بچه ها و نوه های همان زن عمو ، بیشترشان معلمند. خدا خیر بدهد امام و آینده نگری اش را...
آینده نگری که آمار بی سوادی را از ۹۰ درصد به ۱۰ درصد کاهش داد. ولو این که عده ای از همین سواد و مدرسه و دانشگاه و ... استفاده کنند و علیه امام و انقلاب حرف بزنند. می ارزید؟! بله ... بدون شک می ارزید.
حالا شاید با خودتان بگویید مدارس پر از اشکال و ایراد است و کمبود امکانات و درس های خسته کننده و سیستم آموزشی و پرورشی افتضاح! همه اش قبول ... ولی اگر در حد قابل قبولی سواد نداشتیم ، هیچ کداممان اصلا نمی دانستیم سیستم آموزشی خوردنی است یا پوشیدنی! که بخواهیم نقدش کنیم و ...!
قصه ی نهضت سواد آموزی را گفتم تا بگویم از دوران دانش آموزی تان لذت ببرید و به اندازه ی کافی درس بخوانید و لذت ببرید از این که خدا لطف کرده و همه ی شما می توانید مدرسه بروید.اگر این لذت ها را ببرید و حالتان خوب باشد ، می توانید در حد خودتان مشکلات مدرسه را رفع کنید. حداقلش این است که در محیط نسبتا سالم مدرسه ، دوستانی برای یک عمر پیدا می کنید!
نوش جانتان....
یادتان باشد، وقتی لذتِ داشتِن دوستانِ دانش آموز را می چشید برای امام خمینی (ره) و پایه گذاران این حرکت انقلابی هم دعا کنید.
انتهای پیام/