فاطمه سادات زاهدی ، کارشناس ارشد مشاوره ،خبرگزاری دانا؛ اختلال وسواس فکری یا عملی، یک اختلال اضطرابی مزمن است که با اشتغال ذهنی مفرط در مورد نظم و ترتیب و امور جزئی و همچنین کمال طلبی همراه است تا حدی که به از دست دادن انعطاف پذیری، صراحت و کارایی می انجامد. این تعریف مرجع روان شناسی کاپلان از این اختلال فکری است. وسواس در واقع، فکر یا تصویری است که به رغم اراده انسان، به هشیاری ذهن او هجوم می آورد، سازمان روانی شخص را تحت سیطره خود قرار می دهد و اضطراب گسترده ای را در فرد بر می انگیزد. آمار درستی از میزان مبتلایان به این اختلال فکری در ایران وجود ندارد، پیمایش ملی سلامت روان که نزدیک به یک دهه پیش در ایران صورت گرفت نشان داد 5 درصد جمعیت 15 تا 64 سال کشور مبتلا به بیماری وسواس هستند. بعدها انجمن وسواس تهران آماری را بر اساس میزان مراجعانش به دست آورد که نشان می داد این تعداد نزدیک به 40 درصد است! در این میانه هم از سوی معاونت تحقیقات و فناوری دانشگاه علوم پزشکی ایران، آمار 10 درصدی جامعه ایرانی منتشر شد؛ اما چیزی که در همه این آمارها یکسان بود، افزایش شیب افراد مبتلا به اختلال وسواس بود. یکی از نمودهای بیرونی این اختلال در پاکیزگی است، یعنی شست وشوی بسیار و حساسیت به تمیزی یکی از رایج ترین نشانه های این اختلال است. با فراگیری و شیوع ویروس کرونا و هشدارهای هراس انگیز رعایت بهداشت فردی چه اتفاقی برای افراد مبتلا به این بیماری می افتد؟ آیا پس از عبور از بحران ویروس کرونا در جامعه باید منتظر افزایش شگفت انگیز این بیماری در جامعه هم باشیم؟ اپیدمی ویروس کرونا می تواند محرکی برای افزایش این اختلال در افراد باشد؟ یا از آنجا که پایه این اختلال ژنتیکی است، این اختلال هم با حل شدن بحران ویروس کرونا از بین می رود؟
مبتلایان به وسواس آگاه هستند که ترس و اضطراب آنها
معنا ندارد و منطقی نیست، اما در عین حال آن را بسیار واقعی،
شدید و جدی تجربه می کنند. وسواس به دو گونه وسواس فکری و وسواس عملی نمود پیدا می
کند؛ در وسواس فکری، افراد فقط اضطراب فکری و ذهنی دارند، مثلا دائما از این هراس
دارند که به یک بیماری خطرناک مانند سرطان مبتلا شده باشند. ترس از سرقت و احساس
ایمنی نداشتن از دیگر انواع وسواس های فکری به شمار می رود که برای فرد آزار دهنده
است.
وسواس عملی اما به صورت واکنش های رفتاری خود را نشان می دهد، به طور
مثال شست و شوی فراوان، حمام کردن بیش از اندازه و کنترل مداوم وسایل از انواع
وسواس عملی محسوب می شود؛ اما سوال اینجاست که حالا با فراگیری ویروس کرونا در
ایران باید منتظر افزایش افراد مبتلا به وسواس باشیم؟
پاسخ کارشناس ارشد مشاوره به این پرسش مثبت است. او می گوید: وسواس
پیشتر جزو اختلالات اضطرابی دسته بندی می شد اما در حال حاضر به واسطه گسترده شدن
طیف وسواس به طور مجزا و تحت عنوان طیف اختلالات وسواسی بررسی می شود. در ایران به
واسطه این که کشوری مذهبی هستیم این اختلال در پاکیزگی بیشترین نمود را دارد. این
پیش آگهی را ما داریم که به احتمال بسیار اپیدمی ویروس کرونا برای افراد وسواسی یا
افرادی که بنیان ژنتیکی این اختلال را داشتند به صورت یک «راه انداز» خودش را نشان
دهد.
به باور این مشاور خانواده علاوه بر وسواس بعد از فروکش کردن ماجرای
ویروس کرونا ما شاهد یک طیف گسترده ای از افراد دچار
«خود بیمارانگاری» هم خواهیم بود. این که افراد پس از این ماجرا گمان
خواهند کرد که بیمارند و علائم بیماری را همواره در خودشان جست وجو می کنند. این
بیماری هم جزء اختلالات طیف بیماری های جسمانی قرار می گیرد. همچنین به تعداد
افرادی که دچار اختلال وسواس خواهند شد هم اضافه می شود.
کرونا، محرکی
برای وسواس
دلایل مشخصی
برای بروز بیماری وسواس یافت نشده است، اما بسیاری از کارشناسان مسائل ژنتیکی را
از جمله دلایل بروز این بیماری عنوان می کنند. شاید یک بیماری خاص مثل بیماری مغزی
هم دلیلی بر بروز بیماری وسواس باشد؛ حتی تنش های زندگی نیز می تواند ژن های مرتبط
با نشانه های وسواس را تحریک کند.
پایه شکل گیری وسواس را عوامل ژنتیکی می دانند، اما معتقد هستند هراس جمعی از
ویروس کرونا می تواند عامل محرکی برای بروز اختلال وسواس باشد. کارشناسان
میگویند: پشت وسواس یک پایه قوی ژنتیکی وجود دارد؛ اما منتظر یک عامل بیرونی راه
انداز می ماند که این عامل بیرونی راه انداز یک فشار در زندگی است؛ به این مفهوم
که اغلب افراد وسواسی در خانواده یک زمینه اختلال اضطرابی را دارند، اما عامل های
راه اندازی همچون سوگ، فشارهای بسیار عصبی، تنش کاری و کنکور، یک رابطه عاطفی شکست
خورده یا در معرض قرار گرفتن یک تروما مثل جنگ یا بیماری همه گیری همچون کرونا می
تواند باعث بروز این اختلال وسواس شود.
چه اتفاقی
برای وسواسی ها می افتد؟
مبتلایان به وسواس، مدت طولانی از وقت خود را صرف
انجام کارها و رفتارهای تکراری مانند شست و شو یا بلندشدن مکرر از روی صندلی، می
کنند. روان شناسان وسواس را نوعی بیماری می دانند که تعادل روانی و رفتاری را از
بیمار سلب می کند و او را در سازگاری با محیط دچار اشکال می سازد. آن طور که روانشناسان
می گویند وسواس همه زندگی افراد درگیر را تحت تاثیر قرار می دهد. چون بنیان فکری
افراد وسواسی کمال
گرایی و
تردید در واگذاری کار به دیگران است. افراد وسواسی به واسطه همین کمال گرایی هیچ
چیزی را مطلوب نمی دانند؛ چرا که توان ارزیابی مطلوب بودن را ندارد. این افراد
دچار یک نوع نشخوار فکری هستند که به عنوان مثال باید یک کاری را با یک آداب و
رسوم ویژه انجام بدهند وگرنه کل کار اشتباه است. همین مورد هم به دیگر موارد زندگی
او تعمیم داده می شود. به این مفهوم که او معتقد است باید به شیوه خودش محبت کند،
یا با دیگران معاشرت کند و انتظار دارند افراد هم طبق الگوی فکری او رفتار کنند
وگرنه صلاحیت معاشرت با او را ندارند.
این اتفاق پروسه درمانی این افراد را هم دچار آسیب می کند. یک اتفاقی
در این میان در حال وقوع است. ما تا حالا مدام به افراد وسواسی در پروسه درمانی
شان می گوییم که رفتارهایی که از قبل تقویت کردید از میزان شست وشو و مراقبت همه
شان اضافه بوده است. حالا اما این افراد با یک هجوم وحشتناکی از اطلاعات و
هشدارهایی رو به رو هستند که مدام از طریق رسانه ها عنوان می کند باید بیشتر و
بهتر شست وشو و مراقبت کنند. حالا آنها به نوعی دلیلی یافته اند که این پروسه
درمان را در ذهنشان ناکارآمد بدانند. به این مفهوم که بسیاری از این افراد حالا رو
به پزشکان خود ادله ای دارند که فرضیه درمانی آنها را زیر سوال می برد. به نوعی می
توان گفت اتفاقات این روزها باعث شده است روند درمانی این افراد برگردد جای
ابتدایی خودش. باید بتوانیم افراد دچار این اختلال را در شرایط کنونی نجات بدهیم،
به شکلی که از این برهه زمانی با تکنیک هایی عبور کنیم.
چه کار باید کرد؟
در زمانه کنونی به واسطه هراس عمومی از ابتلا به
بیماری کرونا و البته هشدارهای بسیار در رعایت اصول بهداشت فردی و... ممکن است
برای افراد عادی طبیعی باشد اما در ساختار ذهنی وسواسی ها بحران بزرگی شکل داده
است. در این میان راهکارهایی وجود دارد که به صورت موقت برای افرادی که در بحران
های این چنینی دچار می شوند به کار گرفته می شود. این راهکارها کارکردی موقت دارند
تا بتوانند در اوضاع کنونی صدمه ای نبینند.
نگاه همه مردم در شرایط کنونی به نوعی معطوف به آینده است. با طرح
سوالاتی همچون این که نکند من هم مبتلا به ویروس کرونا شوم؟ یا نکند یکی از
نزدیکانم دچار این بیماری شود به آینده فکر می کنیم. در مبحث عملی ما با رعایت
کردن بهداشت فردی خودمان می توانیم تا حدودی از این بیماری واکسینه شویم؛ اما چطور
ذهنمان را از فکر به آینده معطوف به اکنون کنیم؟ یکی از راهکارها اجرای تکنیک های
«ذهن آگاهی» است. این روشی است که به ذهن آموزش می دهد چگونه در زمان حال بماند.
از جمله این راهکار استفاده از حواس پنجگانه برای نگهداری ذهن در زمان حال است.
ذهن آگاهی یک فرایند روانشناختی آوردن
توجه به تجربیات زمان حال بدون قضاوت، یا به عبارتی پرورش آگاهی و هوشیاری با تکیه
بر مراقبت و زیر نظر گرفتن توجه است.
تعریف کوتاه ذهن آگاهی یعنی آگاهی از تجربه کنونی و پذیرش آن است.
ذهن آگاهی را می توان با روش های مختلف مانند مدیتیشن توسعه داد. در
دهه های اخیر با استفاده از مبانی ذهن آگاهی روش های درمانی مختلفی در روان شناسی
بالینی و روانپزشکی برای درمان افسردگی، اضطراب، اعتیاد و کاهش استرس ابداع شده
است.
حالا با اجرای چنین راهکارهایی چه اتفاقی می افتد؟ از آنجا که بیماری
کرونا یک بیماری ناشناخته است و هنوز ابزار پیشگیری از آن را نداریم بهترین راهکار
این است که سیستم ایمنی بدن خودمان را تقویت کنیم. وقتی ذهن ما مدام در آینده است
نظام مغزی ما مدام به سیستم فوق کلیوی ما پیام می دهد که کورتیزول، آدرنالین و نور
آدرنالین ترشح کند، چرا که بدنمان در حالت جنگ است.
تا اینجا طبیعی است، اما وقتی که این میزان کورتیزول، آدرنالین و نور
آدرنالین در بازه زمانی طولانی در بدنمان می ماند باعث تضعیف سیستم ایمنی بدنمان
می شود؛ یعنی دقیقا کارکردی مخالف آن چه باید پیدا می کند؛ بنابراین اعمال ذهن
آگاهی می تواند مانع کاهش سیستم ایمنی بدنمان شود.