فرسودگی شغلی از جمله تنش های روحی و روانی است که می تواند تمام ابعاد زندگی فرد شاغل را تحت تأثیر قرار دهد و با ایجاد علائمی همچون احساس بی خاصیت بودن ، ناکامی ، بدبینی ، انزوا و خستگی فیزیکی و روانی اختلالاتی مانند استرس مزمن را در او بوجود آورد.
فاطمه زمانی ، خبرگزاری دانا ، گروه سبک زندگی ؛ فرسودگی شغلی از جمله تنش های روحی و روانی است که می تواند تمام ابعاد زندگی فرد شاغل را تحت تأثیر قرار دهد و با ایجاد علائمی همچون احساس بی خاصیت بودن ، ناکامی ، بدبینی ، انزوا و خستگی فیزیکی و روانی اختلالاتی مانند استرس مزمن و ...را در فرد بوجود آورد.
این اختلال را باید خطری دانست که می تواند زندگی همه ی افراد را در تمام شغل ها تهدید کند. اما از آن جایی که افراد موفق خودرا همیشه پیروز میدان زندگی می دانند و از شکست می هراسند ، معمولا از این خطر غافل هستند و برای رسیدن به موقعیت های بهتر، بیشتر وقت خودرا صرف کارکردن می گذرانند ، درنتیجه بیشتر از سایر افراد در معرض ابتلا به فرسودگی شغلی قرار خواهند گرفت.
نشانه های فرسودگی شغلی
با توجه به اینکه فرسودگی شغلی ناگهانی اتفاق نمی افتد و به تدریج در وجود شخص ایجاد می شود ،تشخیص و شناسایی آن کار آسانی نیست ، اما می توان با در نظر گرفتن شرایط روحی و جسمی به علائم افسردگی پناه برد و در مراحل اولیه برای درمان آن اقدام کرد.
افزایش بیماری ها
به دلیل فشار کاری زیاد و ضعف در سیستم ایمنی ، بدن می تواند در معرض بیماری های زیادی قرار بگیرد و همین أمر می تواند آسیب جدی را به شرایط کاری فرد وارد کند.
اختلال در خواب
یکی دیگر از نشانه های فرسودگی شغلی را می توان ایجاد اختلال در وضعیت خواب دانست که گاهی می تواند مشکل بی خوابی مفرط را به همراه داشته باشد.
کاهش اشتها
در مراحل اولیه فرسودگی شغلی ، شخص با کاهش اشتها مواجه می شود که همین أمر با گذشت زمان و حاد شدن وضعیت می تواند باعث کاهش چشمگیر وزن شود و مشکلاتی را به دنبال داشته باشد.
درد های جسمانی
از دیگر نشانه های فرسودگی شغلی می توان به بروز درد های جسمانی مانند تنگی نفس ، سرگیجه ، انواع سردردها و...اشاره کرد.
خشم
خشم در مراحل اولیه بصورت جرّ و بحث در محیط کار و خانه بروز پیدا می کند.اما در موارد حادتر می تواند به ضرب و شتم و اتفاقات خطرناکی ختم شود.
خستگی مفرط
یکی دیگر از علائم فرسودگی شغلی ، حس خستگی مفرط و کمبود انرژی است که می تواند ترس در محیط کار را به همراه داشته باشد.
از دست دادن حس لذت و خوشی
در ابتدا فقدان حس خوشحالی به صورت خفیفی دیده می شود.مثلا اشتیاقی به سرکار رفتن ندارید یا دوست دارید زودتر کارتان تمام شود. اما اگر در جهت بهبود آن اقدامی نکنید ، این کاهش لذت تمام جنبه های زندگی شمارا در بر خواهد گرفت.
بدبینی
بدبینی در ابتدا به صورت افکار منفی و نگاه کردن به نیمه ی خالی لیوان بروز می کند و سپس بر روی نگرشی که نسبت به خودتان دارید ، تأثیر می گذارد و ذهنیت تان را تغییر می دهد.
کناره گیری از دیگران
این حالت به طور کلی به شکل احساس جا افتادگی از دیگران و محیط اطراف بروز می کند و موجب می شود از دیگران کناره بگیرید ، منزوی شوید و از بار مسؤولیت شانه خالی کنید.
احساس بی حوصلگی و ناامیدی
این مورد شبیه به حالت افسردگی و بدبینی است و این حس را در شما ایجاد می کند که هیچ کاری به درستی پیش نمی رود و هیچ چیزی اهمیت ندارد. با بدتر شدن این وضعیت ، انگیزه ای برای حرکت فعالیت نخواهید داشت و با خود می گویید ، این کار را انجام بدهم که چه؟
عدم بهره وری و کاهش کارایی
با افزایش بیش از حد ساعات کاری ، استرس مزمن کارایی شمارا کاهش می دهد. در نهایت پروژه های شما نیمه کاره می ماند و به لیست کارهایی که باید انجام دهید ، اضافه می شود.
