نرگس درودیان، خبرگزاری دانا، سرویس سلامت، در عصر اطلاعات و خصوصا شرایط ذهنی و خبری امروزه، فشارهای ذهنی ناشی از خبرهای بد به حداکثر خود رسیده است. بدیهیست که مقابله دائمی با این حجم از اطلاعات و اخبار منفی، آسیبهایی را بر ذهن افراد وارد میکند؛ اما حجم این آسیبها تا چه حد است؟ و اینکه چگونه باید با آنها مقابله کنیم؟
در این مقاله، با توضیح مبحث سوگیری منفیگرایی، به نحوه واکنش مغز در ارتباط با انواع خبرها پرداخته و در ادامه، از اهمیت مقابله با اخبار ناراحتکننده و اثرات آن میگوییم.
ذهن انسان بهطور کلی تمایل بیشتری به توجه و بررسی کردن اخبار بد دارد، به این جهتگیری ذهن به سمت اخبار منفی، سوگیری منفیگرایی گفته میشود. این سوگیری نوعی عدم تقارن در نحوه دید انسان به محیط اطرافش است؛ تحقیقات نشان دادهاند که واکنشهای نسبت به اخبار منفی بسیار مداومتر و سریعتر از واکنشهای مربوط به اخبار مثبتاند.
برای مثال، واکنشهای فرد نسبت به محرکهای مخالف، بسیار پرتعدادتر و ماندگارتر است. همچنین، ذهن برای مدت طولانیتری بر روی اتفاقات ناملایم و ناراحتکننده تمرکز میکند. یکی از مثالهای شناختهشده در این زمینه توسط اقتصاددان معروف و برنده جایزه نوبل، دنیل کانمن، صورت گرفت. در این آزمایش، شرایط ذهنی افراد در حالت ازدستدادن مبلغ 50 دلار و در حالت دیگر، دریافت 50 دلار، بررسی شد. نتایج نشان داد که وزن واکنش احساسی افراد در حالت ازدستدادن این مبلغ، بسیار سنگینتر از حالت دریافت آن بود.
تصور میشود که سوگیری منفیگرایی، واکنشی تطبیقی از ذهن است که در طول گذشت سالها و تکامل ذهن انسان شکل گرفته است؛ بهعبارت دیگر، این نوع واکنشهای ذهنی برای بقای انسانها ضروری بودهاند.
در دورههای ابتدایی زندگی انسان و خصوصا در زمان نوزادی، انسان اطلاعات بسیار محدودی نسبت به عوامل اطراف و محرکهای مخالف و موافق داشته و در نتیجه، سوگیری منفیگرایی شانس بقای او را افزایش میدهد. از لحاظ علمی منطقی است که این سوگیری را یک نکته مثبت در بقای خود بدانیم؛ اما با پیشرفت و توسعه جامعه در مسیر فعلی، اثرات منفی این سوگیری نیز بیشتر میشود.
ضربه عاطفی و روانی ناشی از حوادث
یک روانشناس گفت: گاهی ضربه عاطفی و روانی ناشی از حوادث، فوق العاده تنش زا است که امنیت را به خطر انداخته و فرد احساس درماندگی و گیر کردن در یک جهان خطرناک دارد. تجربههای آسیب زا اغلب تهدیدی برای زندگی یا سلامت است. هر موقعیتی است که فرد احساس ضعف و تنهایی کند میتواند آسیب زا باشد، حتی اگر در آن نشانی از آسیبهای فیزیکی نباشد.
به گفته مریم گویا، این واقعیتهای عینی است که تعیین میکند آیا یک رویداد آسیب زا است یا نه، اما تجربه احساسی ذهنی خود از این رویداد، بیشتر به صورت وحشت زده بودن و درماندگی احساس میشود و بیشتر احتمال دارد فرد را دچار آسیبهای روانی کند.
گویا تصریح کرد: یک رویداد به احتمال زیاد منجر به ضربه روحی و روانی میشود، اگر این اتفاق به طور غیر منتظره بیافتد، فرد برای آن آماده نباشد و برای جلوگیری از آن احساس ناتوانی کند.
وی ادامه داد: ضربه عاطفی و روانی میتواند با تک ضربه یا یک حادثه مانند تصادف وحشتناک، یک فاجعه طبیعی یا یک حمله خشونت آمیز ایجاد شود.
این روانشناس گفت: همه وقایع به طور بالقوه آسیب زا منجر به آسیبهای روحی و روانی پایدار میشوند. برخی از افراد به سرعت به جای اول بر میگردند، حتی پس از غم انگیزترین و تکان دهنده تجارب. برخی تجارب نیز که به نظر میرسد خیلی ناراحت کننده نباشد افرادی را به شدت ویران میکند. تعدادی از عوامل خطر، مردم را در معرض ضربه عاطفی و روانی قرار میدهد. مردم به احتمال زیاد با یک تجربه استرس زا دچار آسیبهای روانی میشوند. این عوامل ممکن است در حال حاضر ایجاد استرس کند یا در کودکی ریشه داشته باشد.
روشهای آرامسازی ذهن
حال که اهمیت مدیریت ذهن و اثرات فشارهای ناشی از حادثه مشخص شد، به نحوه مدیریت آن و راهحلهای پیشنهادی میپردازیم.
یکی از راههای کنارآمدن با حجم زیادی از اخبارهای منفی و پرتعداد، کنترل مقدار زمانی است که برای خواندن این نوع از اخبار صرف میکنید. هر فردی تا حد مشخصی توانایی مقابله با آسیبهای روحی را دارد و در نتیجه، بسیار مهم است که شما حد خود را شناسایی کنید.
ذهن شما برای بازیابی شرایط عادی خود و آرامکردن سیستم عصبی شما، نیز به دورههایی استراحت در طول روز دارد. به همین دلیل، اگر اخیرا در کنترل استرسها و اضطراب خود دچار مشکل شدهاید، مقدار زمانی از روز را که به مطالعه اخبار میپردازید را محدود کرده و آن را به فعالیتهای آرامش بخشتری مانند خواندن کتاب اختصاص دهید.
برای اینکه تشخیص دهید که در چه مواقعی به حداکثر ظرفیت خود رسیدهاید، باید به نشانههای استرس خود بسیار توجه کنید. وقتی که استرس شما را فرا گرفته و در پی آن احساس بیحسی، کلافگی و یا حتی حسهای خارجی مانند درد عصبی به شما دست میدهد، در این زمان شما به حداکثر حد و ظرفیت خود رسیدهاید و در نتیجه، باید از خواندن اخبار بپرهیزید.
همه این اتفاقات نشانههایی است که از طرف مغز شما ارسال شده؛ و هر زمانی احساس میکنید که نسبت به اخبار بیتفاوت شدهاید، در همان لحظه است که باید آن را کنار بگذارید. در چنین مواقعی میتوانید با فعالیتهایی مانند ورزش و گذراندن وقت با خانواده، سیستم عصبی خود را آرام کنید.
سیستم عصبی شما در هنگام مواجه با وقایع منفی، تمامی قسمت منطقی ذهن شما را تحت کنترل میگیرد؛ در نتیجه، تنها با مدت کوتاهی استراحت یا صرفا تصمیمگرفتن برای کاهش نگرانی، موفق به بهبود شرایط نخواهید شد. تنها کاری که از دست شما بر میآید، آرامکردن سیستم عصبی به وسیله کنترل احساسات است.
با استفاده از عضلههای صورت خود یا تارهای حنجره، مانند نفس عمیق و آوازخواندن، میتوانید سیستم عصبی خود را آرام کنید. به همین علت است که سربازان معمولا در هنگام جنگ، آواز یا شعرهایی را بهطور هماهنگ میخوانند؛ آنها از این طریق با استرس مقابله میکنند.