به گزارش پایگاه خبری دانا، سرویس سبک زندگی؛مشاجره و رقابت جزء جداییناپذیر زندگی و رشد کودکان است و والدین بهطور مکرر شاهد این رفتارها بین فرزندان خود و دوستانشان هستند. با این حال، بسیاری از والدین به رغم آگاهی از اینکه این درگیریها بهسرعت پایان میپذیرند، به سرعت مداخله کرده و واکنش نشان میدهند. بهعبارتی، یک نیروی سومی وارد این مشاجرات میشود که از هر دو طرف مسلطتر و قویتر است. در نگاه اول، این مداخله والدین ممکن است به نظر کمک کننده باشد، اما در واقع پیامدی متفاوت دارد.
چرا نباید سریع مداخله کرد؟
درگیریهای کودکان در زمین بازی یا بین همسالانشان میتواند مهارتهای اجتماعی و همدلی را در آنها تقویت کند. مداخله زودهنگام والدین این پیام را به کودک میرساند که «تو به تنهایی نمیتوانی مشکل را حل کنی و من همیشه باید در کنار تو باشم». بسیاری از این درگیریها فرصتهای مناسبی برای رشد و یادگیری مهارتهای اجتماعی هستند. در این شرایط، والدین باید ابتدا صبر و حوصله به خرج دهند و مشاهده کنند که کودکان چگونه واکنش نشان میدهند. آنها باید یاد بگیرند که چگونه با دیگران تعامل کنند و مشکلاتشان را از طریق تجربیات اولیه در این دعواها حل نمایند. بهواقع، این دعواها تمریناتی برای زندگی بزرگسالی آنها هستند و دخالت بزرگترها، فرصتی برای یادگیری و تجربه را از آنها میگیرد.
فراز و نشیبهای زندگی واقعی بدون حمایت والدین
گاهی والدین از مداخله خود احساس خوبی دارند و بر این باورند که با این کار، مهارتهای لازم برای حل دعواها و مقابله با قلدری را به کودکشان آموزش میدهند. آنها با دیدن پایان درگیری به واسطه مداخله خود، احساس موفقیت میکنند. همچنین، کودکان نیز از اینکه احساساتشان شنیده شده و والدینشان حامی آنها بودهاند، احساس رضایت دارند.
با این حال، چرا والدین نباید همیشه مداخله کنند؟ زیرا زندگی پر از چالشها و فراز و نشیبها است و والدین در هر شرایطی نمیتوانند حضور داشته باشند. بنابراین، بهتر است کودک از قبل مهارتهایی برای حل تعارضات کسب کرده باشد. در میان همسالان، کودکان با نامهایی شناخته میشوند که به اعتماد به نفس آنها و توانایی ابراز وجودشان در گروه همسالان کمک میکند.
به عنوان والد، تنها زمانی باید مداخله کنید که احساس کنید درگیری به مسیری خطرناک رفته است. به یاد داشته باشید که این مشاجرات تنها تمرینی برای آینده کودکتان هستند. از کودکان بخواهید که هر یک مشکل را بیان کنند و شما نیز به طور واضح مشکل را بازگو کنید. سپس از آنها بخواهید راهحلهایی برای مشکل ارائه دهند و اختلافاتشان را به روشی غیر از گلاویز شدن حل کنند. یادگیری این مهارتها تنها برای پایان دادن به دعوا نیست، بلکه آنها را تشویق میکند تا به شیوهای بالغتر و منطقیتر با یکدیگر مذاکره کنند.
اهمیت مهارتهای حل تعارض
در دنیای امروز، توانایی حل تعارضات و برقراری ارتباط مؤثر، از جمله مهارتهای کلیدی است که هر فردی باید در زندگی خود داشته باشد. این مهارتها نهتنها در دوران کودکی، بلکه در بزرگسالی نیز به کار میآیند. کودکانی که در برخورد با اختلافات بین خود و دوستانشان بهطور مستقل عمل میکنند، در آینده نیز میتوانند بهخوبی با چالشهای زندگی مواجه شوند و راهحلهای خلاقانهای برای مشکلات خود پیدا کنند.
تشویق به گفتگو
به جای مداخله مستقیم، والدین میتوانند فرزندان خود را به گفتگوی سالم و سازنده تشویق کنند. این میتواند شامل پرسشهایی باشد که آنها را به تفکر درباره احساسات و نیازهای خود وادار کند. بهطور مثال:
- «چطور احساس کردی وقتی این اتفاق افتاد؟»
- «آیا میتوانی راهی برای حل این مشکل پیدا کنی؟»
این نوع سوالات به کودکان کمک میکند تا احساسات و نیازهای خود را شناسایی کنند و در عین حال به آنها یاد میدهد که چگونه باید با دیگران ارتباط برقرار کنند.
ایجاد فضایی امن برای بیان احساسات
والدین میتوانند فضایی امن ایجاد کنند که در آن کودکان احساس کنند میتوانند بدون ترس از قضاوت، احساسات و نگرانیهای خود را بیان کنند. این امر به کودکان کمک میکند تا بفهمند که ابراز احساسات نهتنها طبیعی است، بلکه یک بخش ضروری از ارتباطات انسانی است.
کلام آخر
در نهایت، مداخله والدین در مشاجرات کودکان باید با احتیاط و آگاهی همراه باشد. این درگیریها فرصتی برای یادگیری و رشد هستند و والدین باید بتوانند به فرزندان خود اعتماد کنند تا آنها مهارتهای لازم را در حل تعارضات و برقراری ارتباط با دیگران بیاموزند. از طریق حمایت هوشمندانه و ایجاد فضایی امن، والدین میتوانند به رشد اجتماعی و عاطفی کودکان خود کمک کنند و آنها را برای چالشهای بزرگتر زندگی آماده سازند.