در عصر دانایی با دانا خبر      دانایی؛ توانایی است      دانا خبر گزارشگر هر تحول علمی در ایران و جهان      دانایی کلید موفقیت در هزاره سوم      
کد خبر: ۱۳۲۰۳۱۵
تاریخ انتشار: ۲۹ مهر ۱۴۰۴ - ۰۷:۴۶
وقتی کودک شما برای به دست آوردن یک اسباب‌بازی جیغ می‌زند یا در برابر خواسته‌اش کتک می‌زند، تنها یک "بچه لجباز" نیست؛ او در حال استفاده از کارآمدترین ابزاری است که برای رسیدن به هدفش یاد گرفته است. این مقاله به شما کمک می‌کند تا ریشه این فریادها را بشناسید و پاسخ بهتری به آن بدهید

به گزارش پایگاه خبری دانا،حتماً! در ادامه مطلبی کامل‌تر و دسته‌بندی‌شده در مورد عوامل پرخاشگری در کودکان می‌نویسم که نکات مطرح‌شده توسط شما را بسط می‌دهد.

 

 

پرخاشگری در کودکان یکی از چالش‌برانگیزترین مسائل برای والدین و مربیان است. این رفتار تنها یک "بداخلافی" ساده نیست، بلکه اغلب نشانه‌ای از یک نیاز برآورده‌نشده یا یک مهارت نیاموخته است. درک علل ریشه‌ای این رفتار، اولین و مهم‌ترین گام برای مدیریت و کاهش آن است.

 ۱. تقویت ناخواسته: وقتی پرخاشگری "سودمند" می‌شود!

 کودکان بسیار باهوش هستند و به سرعت یاد می‌گیرند کدام رفتارها آن‌ها را به هدف می‌رساند.

دسترسی به خواسته‌ها: وقتی کودک برای خرید اسباب‌بازی جیغ می‌زند و والدین برای پایان دادن به صحنه‌ی خجالت‌آور، خواسته‌اش را برآورده می‌کنند، کودک این پیام را دریافت می‌کند: "پرخاشگری = رسیدن به خواسته". این یک تقویت مثبت بسیار قدرتمند است.

جلب توجه: گاهی توجه منفی (داد زدن، تذکر دادن) برای کودک بهتر از نادیده گرفته شدن است. اگر والدین تنها در زمان پرخاشگری به کودک خود توجه کنند (حتی با دعوا کردن)، کودک یاد می‌گیرد برای دیده شدن، باید پرخاش کند.

 ۲. الگوبرداری از محیط (یادگیری مشاهده‌ای)

کودکان مانند دوربین‌های زنده هستند که رفتارهای اطرافیان را ضبط و تقلید می‌کنند.

الگوی والدین: اگر والدین برای حل تعارضات خود با همسر، فرزندان یا دیگران از فریاد، توهین یا خشونت استفاده کنند، کودک این را به عنوان "راه حل" می‌آموزد.

 محیط بیرون و رسانه‌ها: دعواهای همسالان در مهدکودک یا مدرسه، برنامه‌های خشن تلویزیونی و بازی‌های ویدیویی پرخشونت می‌توانند منبع یادگیری رفتارهای پرخاشگرانه باشند.

 

۳. عوامل درونی و هیجانی

پرخاشگری همیشه یک تاکتیک حساب‌شده نیست؛ گاهی واکنشی ناخودآگاه به یک وضعیت درونی است.

 

 خستگی، گرسنگی و بیماری: کودکان در حالت خستگی یا گرسنگی، تحمل کمتری دارند و کنترل هیجانات برایشان سخت‌تر می‌شود. بیماری‌هایی مانند عفونت گوش نیز می‌توانند باعث تحریک‌پذیری و بی‌قراری شوند.

 احساس ناکامی و درماندگی: وقتی کودک در انجام کاری (مانند بستن بند کفش یا کامل کردن یک پازل) شکست می‌خورد، احساس ناکامی می‌کند. این احساس قوی و ناخوشایند می‌تواند به راحتی به شکل پرخاش (پرتاب کردن اسباب‌بازی، کتک زدن دیگران) بروز کند.

حسادت و کمبود توجه: تولد فرزند جدید یا توجه بیش‌ازحد به یکی از فرزندان، می‌تواند در کودک دیگر احساس کمبود و حسادت ایجاد کرده و او را به سمت رفتارهای پرخاشگرانه سوق دهد.

 ۴. عدم برخورداری از مهارت‌های ضروری

کودکان پرخاشگر اغلب فاقد "مهارت‌های جایگزین" هستند.

 مهارت حل مسئله: وقتی بین دو کودک بر سر یک اسباب‌بازی دعوا می‌شود، کودکی که مهارت حل مسئله ندارد (مثلاً نوبت گرفتن یا معامله کردن را بلد نیست) به اولین و ساده‌ترین راه‌حل، یعنی زور، متوسل می‌شود.

مهارت کنترل خشم (مدیریت هیجان): کودکان نمی‌دانند وقتی عصبانی هستند، علاوه بر فریاد زدن و کتک کاری، چه کار دیگری می‌توانند بکنند. آن‌ها نیاز دارند یاد بگیرند چگونه خشم خود را به شیوه‌ای سالم (مانند گفتن "من عصبانی ام"، دور شدن از موقعیت، مشت زدن به بالش) تخلیه کنند.

 مهارت کلامی: کودکان کوچک‌تر یا آن‌هایی که دچار تاخیر در گفتار هستند، به دلیل عدم توانایی در بیان احساسات و نیازهای خود با کلمات، از بدن خود (گاز گرفتن، زدن) برای ارتباط استفاده می‌کنند.

 

۵. عوامل محیطی و تربیتی

قوانین سختگیرانه یا بیش‌ازحد سست: هر دو حالت می‌تواند مشکل‌زا باشد. قوانین بسیار سخت‌گیرانه باعث ایجاد استرس و خشم فروخورده می‌شود، و فقدان قوانین واضح نیز باعث سردرگمی کودک می‌شود.

 تنبیه بدنی: استفاده از کتک برای تنبیه کودک، این پیام متناقض را می‌رساند: "برای تو مجاز نیستی کتک بزنی، اما من می‌توانم چون بزرگ‌ترم." این کار تنها پرخاشگری را به کودک آموزش می‌دهد.

 

سخن پایانی

پرخاشگری در کودک مانند تب است؛ یک "علامت" که نشان می‌دهد چیزی در حال اشکال است. این مشکل می‌تواند ناشی از یک محیط تقویت‌کننده، کمبود مهارت، یک نیاز هیجانی برآورده‌نشده یا الگوبرداری نادرست باشد. با شناسایی ریشه اصلی و آموزش مهارت‌های جایگزین به جای تنها سرکوب رفتار، می‌توانیم به کودکانمان کمک کنیم تا هیجانات خود را به شیوه‌ای سالم‌تر و اجتماعی‌تر مدیریت کنند.

برچسب ها: کودک
ارسال نظر