تعداد نظرات: ۱ نظر
به گزارش گروه دانش خبرگزاری دانا (دانا خبر) و به نقل از روزنامه آرمان، سید احمد طبائی؛ کارشناس ارشد مهندسی آبیاری و زهکشی در یادداشتی به بررسی وضعیت بحرانی آب در ایران پرداخته و راهکارهایی برای غلبه بر بحران کم آبی در کشور ارایه کرده است. متن این یادداشت در ادامه می آید.
کشور ایران به لحاظ تقسیم بندی های اقلیمی و آب و هوایی جزئی از نوار خشک و نیمه خشک جهان است که قسمت اعظمی از وسعت منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا نیز در این محدوده قرار دارد. میانگین بارندگی سالانه در دنیا حدود 850 میلی متر است که ایران به طور متوسط حدود 250 تا 300 میلی متر سهم دارد. بیشترین بارندگی سالانه در استان گیلان (با متوسط بارش سالانه 1200 میلی متر) و کمترین آن در دشت کویر و لوت و دشت های فلات مرکزی ایران (با متوسط بارش سالانه 50 میلی متر) است که همین میانگین کم بارندگی سالانه به نسبت میانگین جهانی، دارای پراکنش یکنواخت نبوده و به عنوان نمونه، بیشترین بارش ها در کوهپایه های زاگرس در اواخر پاییز و اواسط زمستان صورت می گیرد. در حالی که بیشترین نیاز آبی گیاهان زراعی از قبیل گندم و ذرت در اواسط بهار (برای گندم) و اواسط تابستان (برای ذرت) است. بنابراین با این مقدمه کوتاه می توان بیش از پیش به ارزش استفاده بهینه از منابع آبی و نزولات جوی و لزوم برنامه ریزی علمی جهت بالا بردن راندمان استفاده از منابع آب پی برد.
در ایران از مجموع منابع آب قابل استحصال، بیش از 90 درصد آن در بخش کشاورزی مصرف می شود، حدود 7 درصد به مصرف شرب و بهداشت می رسد و مابقی در بخش صنعت مورد استفاده قرار می گیرد. پس پرواضح است که با افزایش راندمان کاربرد آب در بخش کشاورزی علاوه بر اینکه می توان سطح زیرکشت محصولات کشاورزی و در نتیجه میزان تولید را در این بخش افزایش داد، امکان عبور از بحران کمبود آب در سایر بخش ها ـ شرب و صنعت ـ هم فراهم می شود.
با وجود تلاش های گسترده ای که طی 2 دهه اخیر در کشور ما برای افزایش راندمان کاربرد آب در بخش کشاورزی و جایگزین کردن استفاده از سیستم های آبیاری سطحی با سیستم های آبیاری تحت فشار در اراضی آبی صورت گرفته است، هنوز هم با وضعیت مطلوب فاصله چشمگیری وجود دارد. بنا به آمار وزارت جهاد کشاورزی، از مجموع بیش از 8 میلیون هکتار اراضی کشاورزی آبی در کشور، تاکنون بیش از یک میلیون هکتار به سیستم های آبیاری تحت فشار از نوع بارانی و موضعی مجهز شده اند.
هرچند حجم زیادی از بحرانهای آبی کشور، معلول کم کاریهای گذشته در زمینه سرمایه گذاری و برنامه ریزی در بخش آب به ویژه آب کشاورزی است، اما در این میان نمی توان از نقش ماهیت بسیار سنتی کشاورزی ایران و فقر فرهنگی و علمی حاکم بر بخش وسیعی از فعالان این عرصه چشم پوشید. در حقیقت مقاومتی که بسیاری از کشاورزان در برابر استفاده از روش های نوین آبیاری و افزایش راندمان کاربرد آب در مزارع خود نشان می دهند علاوه بر اینکه باعث عدم ارتقای کیفیت معیشت خود و خانواده شان می شود، بر اقتصاد کلان کشور و تولید ناخالص ملی هم تاثیری نامطلوب دارد.
افزون بر این، با وجود تصویب ارایه تسهیلات مناسب و وام های بانکی مدت دار به کشاورزان برای اصلاح شیوه های آبیاری و افزایش راندمان کاربرد آب در مزارع، قوانین دست و پاگیر بانکی و روند پیچیده و فرسایشی اعطای وام توسط بانک کشاورزی، مزید بر علت شده است تا دیگر کوچکترین انگیزه ای در کشاورزان برای تجهیز مزارع خود به این سیستم ها باقی نماند.
این در حالی است که با جایگزینی سیستم های آبیاری سطحی که راندمانی حدود 38 درصد دارند با سیستم های آبیاری بارانی با راندمان 70 درصد و آبیاری موضعی با راندمان 90 درصد، تا حد بسیار چشمگیری از اتلاف آب در بخش کشاورزی کاسته می شود و در این صورت با استفاده صحیح از منابع آبی احیا شده، امکان افزایش تولید در بخش های مختلف صنعت و کشاورزی فراهم می گردد.