در عصر دانایی با دانا خبر      دانایی؛ توانایی است      دانا خبر گزارشگر هر تحول علمی در ایران و جهان      دانایی کلید موفقیت در هزاره سوم      
کد خبر: ۱۱۶۲۵۷۰
تاریخ انتشار: ۰۴ آذر ۱۳۹۲ - ۱۲:۴۰
گفت و گوی خبرگزاری دانا با دبیر شورای عالی راهبرد حرفه ای خبرگزاری ایرنا:
نویسنده: هانیه حقیقی
دبیر شورای عالی راهبرد حرفه ای خبرگزاری ایرنا، حرفه ای نبودن مطبوعات کشور را یکی از مشکلات مطبوعات دانسته و آموزش حرفه‌ای روزنامه نگاران را به عنوان یک راه حل برای رفع این مشکل مطرح کرد و گفت: عدم خوانش مطبوعات به عنوان یکی از مشکلات اساسی مطبوعات امروز مطرح می شود، که برای این امر می‌توان دلایل فراوانی مانند، حرفه ای نبودن روزنامه‌ها، پایین بودن سرانه مطالعه در کشور، مشکلات اقتصادی مطبوعات و کم شدن اعتماد مخاطبان نسبت به نشریات را مطرح کرد.

برای آسیب شناسی مطبوعات و خبرگزاری‌ها، خبرگزاری دانا(داناخبر)، گفت و گویی با مجید رضائیان، دبیر شورای عالی ارتباطات و اطلاع‌رسانی دانشگاه آزاد اسلامی و دبیر شورای عالی راهبرد حرفه ای خبرگزاری ایرنا، ترتیب داده که در دامه مطلب آمده است:

 

از نظر شما، درشرایط کنونی مهمترین آسیب مطبوعات چیست؟

به نظر من سه مساله مهم در این رابطه وجود دارد؛ مساله اول وضعیت حرفه ای کار مطبوعاتی است، که متاسفانه ما در این زمینه بسیار ضعیف هستیم.

پرواضح است که مخاطب به سمت یک روزنامه حرفه ای کشیده می شود و از آنجا که آموزش حرفه ای در مطبوعات ما به حداقل رسیده است، به تبع مطبوعات ما هم دچار ریزش مخاطب شده است.

روزنامه نگاری خبری- تحلیلی در دنیای مطبوعات امروز حرف اول را می زند، این بحث در ایران هم راه اندازی و بحث شکل گیری چنین بخشی مطرح شد، اما از نظر آموزش حرفه ای دنبال نشد و می‌توان گفت که تا کنون هیچ قدمی جدی برای پیشرفت این بخش برنداشته ایم و تا زمانی که روزنامه نگاری حرفه ای ما به سمت روزنامه نگاری خبری- تحلیلی نرود، در این عرصه ما راه به جایی نخواهیم برد.

مساله دوم مساله اقتصاد مطبوعات است، متاسفانه در سبد خرید مردم کشور کالای به عنوان مطبوعات وجود ندارد و از طرفی بازرگانان کشور هم به مطبوعات آن طور که باید آگهی نمی دهند و اگر هم قرار باشد به روزنامه ها آگهی بدهند، با قیمت بسیار پایین تر از آنچه که روزنامه برای بقای خود به آن نیاز دارد این کار را انجام می دهند، که به عقیده من این امر باعث تحقیر روزنامه های یک کشور می شود.

آسیب سوم، مساله خط قرمزها و قوانین مطبوعات است. در کشور مساله قوانین مطبوعات امری سلیقه‌ای شده است و روزنامه نگاران آزادی عمل ندارند. به نظر من باید چارچوب‌های قانونی به خوبی مشخص شوند و بعد اگر کسی به این قوانین اعتراضی داشت می تواند اعتراض خود را بیان کند. اما اگر قانونی تصویب شد، دیگر به کسی اجازه داده نشود که از این قوانین برداشت شخصی کند. به عقیده من این سه مساله مهمترین آسیب‌های مطبوعات کشور هستند.

 

ورود یک روزنامه ها نگار در همه زمینه ها کیفیت کار روزنامه نگاران را کم می‌کند

 

شما مواردی را به عنوان آسیب‌های مطبوعات کشور نام بردید، اما به نظر می‌رسد با توجه به پیشرفت‌های الکترونیکی در دنیای امروز، ارزش‌های خبری و چالش‌‌ها تا حدودی تغییر کرده اند، به نظر شما چه آسیب‌هایی متوجه این تغییرات است؟

در دنیای امروز هیچ خبری نمی تواند اتفاق بیافتد که از نظر زمانی برای مخاطبان تازگی داشته باشد، یعنی اینکه مردم اخبار را از منبع هایی غیر از روزنامه ها دریافت می کنند، بنابراین مخاطب مطبوعات دنبال چگونگی‌ها و چرایی‌هاست و به نوعی می توان گفت دنیای چیستی (what) در روزنامه نگاری امروز دیگر تمام شده است و روزنامه ها دیگر نباید به دنبال چیستی در خبرهای خود باشند.

البته برخی روزنامه ها که برند هستند ممکن است در مطالبشان در مورد چیستی موضوعی مطلبی درج کرده باشند، اما معمولا این مطالب بسیار خلاصه و کوتاه و به نوعی برای پرستیژ کاری آن روزنامه است، نه اینکه تیتر اول صحفه یک را به چیستی موضوعی اختصاص دهد. چرا که مخاطبان امروز مطبوعات به دنبال نقد، تجزیه و تحلیل اخبار هستند.

میزان آزادی مطبوعات در دنیا این است که چه میزان به چگونگی (who) و چرایی (why) پرداخته می شود. تمام این عوامل مطبوعات یک کشور را به چالش می کشد و این چالش‌ها نشان می دهد که آزادی مطبوعات در آن کشور وجود دارد. بنابراین باید تلاش کنیم که فضای مطبوعاتی کشور را به سمت توانایی های حرفه ای کشور ببریم.

حرفه روزنامه نگاری یک کار تجربی است، حال اگر شخصی وارد این حرفه شود که تجربه لازم را ندارد با مشکلات فروانی در این زمینه روبه رو می شود.

البته داشتن تجربه به این معنی نیست که یک روزنامه نگار در تمام فرم های خبری ماهر باشد، ممکن است یک فردی گزارش نویس ماهری باشد اما نتواند مقاله های خوبی بنویسد، این مساله ای است که در تحریریه‌های ما کمتر به آن توجه می شود و معمولا یک روزنامه ها نگار در همه زمینه ها ورود می‌کند و همین امر دلیلی می شود تا از کیفیت کار روزنامه نگاران کاسته شود.

 

در چند سال اخیر ما شاهد کاهش چشمگیر تیراژ مطبوعات در کشور و حتی به وجود آمدن پدیده ای به تحت عنوان تیراژ کاذب بودیم، می خواهیم بدانیم که چرا چنین مساله ای در مطبوعات کشور به وجود آمده است؟

متاسفانه مطبوعات در کشور ما فقط در سبد خرید قشر فرهیخته و نخبه وجود دارد که این امر نشان می‌دهد روزنامه های ما خوانش لازم را در میان مخاطبان خود ندارند. در چند سال اخیر مطبوعات ما به شدت دچار مشکلات اقتصادی شده و برای ادامه حیات خود با مشکلات زیادی روبه رو هستند. به همین دلیل روزنامه ها مجبور به کاهش تعداد تیراژ خود شدند و همین امر باعث دیده نشدن مطبوعات در دکه های روزنامه فروشی و از دست دادن جایگاه روزنامه ها در این دکه ها شده است.

به بیان دقیق تر، وقتی که روزنامه با مشکلات اقتصادی روبه رو می شوند، ناگزیر تیراژ روزنامه پایین می آید، چرا که وقتی قیمت تمام شده یک روزنامه مثلا سه هزار تومان است و روزنامه برای خوانده شدن مجبور است آن را هزار تومان به مردم بفروشد و بعد از فروش هم باید هزینه های انجام شده  و روزنامه های برگشتی را از آن مبلغ کم کند، آن مبلغی که می ماند شاید به 300 تومان هم نرسد، اتفاقی که اکنون ما شاهد آن هستیم.

در حال حاضر چند روزنامه محدود است که میزان برگشتی آن زیر 10 درصد است و فروش خوبی دارند که با کمک حامیان مالی خود توانسته اند خود را روی پا نگه دارند. این در حالی است که ما در کشور روزنامه های داشتیم که در چند سال قبل 260 هزار عدد تیراژ داشتند که متاسفانه به خاطر مشکلات اقتصادی مجبور شدند تیراژ خود را تا 140 هزار تا کاهش دهند که این امر نشان می دهد تا مشکلات اقتصادی حل نشود، مطبوعات کشور هم به جایی نخواهند رسید.

البته برای فروش بالای یک روزنامه علاوه بر تیراژ، باید توزیع آن روزنامه هم مناسب باشد. اما مساله توزیع هم بر مبنای تیراژ روزنامه ها صورت می گیرد. پس زمانی که تیراژ مطبوعات پایین باشد توزیع روزنامه ها هم با مشکل روبه رو می شود.

 

ورود مطبوعات به فضای وب، به دلیل پیشرفت امکانات نیست بلکه به دلیل وجود مشکلات اقتصادی است

 

برای برطرف شدن مشکلات اقتصادی مطبوعات چه راهکاری دارید؟

ببینید مشکلات اقتصادی حل نمی شود، چرا که قیمت تمام شده روزنامه ها در حال حاضر بسیار بالا است و به عقیده من هیچ راه حلی وجود ندارد. بعضی ها اعتقاد دارند که دولت می تواند کمک کند، اما من می گویم دولت هیچ وقت نمی تواند کمک فوق العاده ای به مطبوعات کشور کند و آن را نجات دهد.

تنها راه حلی که وجود دارد این است که روزنامه ها درآمدزایی کنند و شرایطی را به وجود آورند که درآمد آنها با هزینه ها و قیمت تمام شده مطبوعات هم خوانی داشته باشد که البته این یک راه حل بسیار مشکل در شرایط کنونی جامعه است، چرا که میزان آگهی هایی که به روزنامه ها داده می شود بسیار پایین بوده و درآمد حاصل از آن پاسخگوی هزینه های تولید نیست.

به همین دلیل مطبوعات ما به فضای وب روی آوردند و سعی می کنند تا از طریق اینترنت فروش نسخه‌ای داشته باشند، این اتفاق در کشورهای دیگر هم رخ داده اما در ایران به دلیل پیشرفت امکانات نیست بلکه به دلیل وجود مشکلات اقتصادی است.

 

چرا بازرگانان و شرکت‌ها تمایلی به دادن آگهی به روزنامه ها ندارند؟

در ابتدای بحث من اشاره کردم که روزنامه نگاری ما حرفه ای نیست اما الان باید اضافه کنم که تبلیغات و آگهی‌های روزنامه‌ها هم حرفه ای نیستند و بیشتر افراد شاغل در این زمینه کوچکترین دانشی در زمینه کاری خود ندارند. دانش حرفه ای روزانه نگاری در زمینه آگهی در کشور ما مدون نشده است، ما نه تنها در زمینه آگهی‌ها حرفه ای نیستیم بلکه در زمینه توزیع و پخش روزنامه ها هم با مشکلات زیادی مواجه هستیم.

برای بازاریابی روزنامه ها باید افرادی را بگذارند که در زمینه مورد نظر افراد زیادی را می شناسند و به نوعی دارای شبکه عنکبوتی هستند، نه اینکه یک فرد تازه وارد را در این زمینه بگذارند که هیچ گونه شناختی در این رابطه ندارد، چرا که نتیجه چنین اتفاقی می شود آنچه که اکنون در جامعه اتفاق افتاده است. متاسفانه در مطبوعات کشور این موارد رعایت نمی شود و بعد مسوولان انتظار دارند که روزنامه ها در سطح کشور به فروش بالایی دست پیدا کنند.

 

روزنامه‌های کشورمان به جایگاه احزاب تبدیل شده اند

 

شما سومین مساله خط قرمزها و قوانین را به عنوان سومین آسیب روزنامه نگاری کشور مطرح کردید، اگر ممکن است در این مورد بیشتر توضیح دهید؟

ببینید من اعتقاد دارم که مدیران مسوول و صاحبان امتیاز روزنامه ها باید دقت کنند که داشتن این سمت به این معنی نیست که آنها اختیاردار کامل هستند، بلکه یک قانونی هست به نام قانون روزنامه نگاری که یکسری اختیارات و حریمی را به روزنامه نگاران می دهد که مدیر مسوول، صاحب امتیاز و حتی مسوولان دولتی هم نمی توانند در آن دخالت کنند، مانند حریمی که قانون به یک قاضی می دهد که هیچ کس دیگری نمی تواند در آن دخالت کند.

در واقع روزنامه نگاران در چارچوب قوانین آزاد هستند و مدیر مسوول فقط می تواند جهت گیری و سیاست روزنامه خود را برای روزنامه نگاران مشخص می کند و روزنامه نگاران باید در جهت سیاست آن روزنامه خبر تولید کنند. اما بیشتر افرادی که در راس کار قرار می گیرند شناخت درستی از حرفه روزنامه نگاری و اختیارات یک روزنامه نگار ندارند و نمی دانند که یک روزنامه نگار باید آزادی داشته باشد.

در حال حاضر عدم شناخت درست از روزنامه ها آسیب‌های سیاسی به روزنامه ها زده است و به نوعی می توان گفت که روزنامه‌ها به جایگاه احزاب تبدیل شده اند و نقش حزب را در جامعه بازی می کنند. در حالی که در همه جای دنیا احزاب برای تبلیغ و ترویج افکار خود روزنامه ای را تاسیس می کنند و در آن اعلام می کنند که این روزنامه طرفدار فلان حزب است نه اینکه روزنامه ای خود را بی طرف بداند ولی در عمل جهت گیری سیاسی داشته باشد. در واقع روزنامه ها باید آزاد باشند نه اینکه خود را درگیر جهت گیری های سیاسی کنند.

به عقیده من تا زمانی که این مسایل در کشور وجود دارد، مشکلات مطبوعات ما حل نخواهد شد و به این ترتیب روزنامه های ما به سمت زوال خواهند رفت، مانند آنچه که اکنون اتفاق افتاده است، اینکه بیشتر روزنامه های کشور به همه چیز شبیه هستند به غیر از روزنامه و این برای مطبوعات یک کشور یعنی یک فاجعه که باید هرچه زودتر جلوی آن را گرفت.

ارسال نظر