در عصر دانایی با دانا خبر      دانایی؛ توانایی است      دانا خبر گزارشگر هر تحول علمی در ایران و جهان      دانایی کلید موفقیت در هزاره سوم      
کد خبر: ۱۱۷۵۳۲۸
تاریخ انتشار: ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۳ - ۱۵:۰۷
یادداشت؛
وقتی به گواه سخن مسوولان بخش آب، تاکنون بیش از 75 درصد از منابع آب زیرزمینی کشور برداشت شده، باید از آنان پرسید: چگونه است که 170 هزار چاه غیرمجاز در کشور وجود دارد که مشغول غارت سفره‌های آب زیرزمینی هستند؟ برای جلوگیری از اضافه برداشت توسط چاه‌های مجاز چه برنامه‌ای در پیش گرفته‌اید؟
آبی که دیگر در کوزه نیست!گروه دانش ـ احمد طبایی*: ایران به لحاظ ویژگی‌های خاص اقلیمی و موقعیت جغرافیایی از سرزمین‌های خشک و نیمه خشک جهان است كه از نظر طول و عرض جغرافيايی، در كمربند بيابانی جهان قرار گرفته است. مساحت تقريبی بيابان‌های ايران حدود 450 هزار كيلومترمربع برآورد می‌شود و متوسط بارندگی آن به حدود 240 میلیمتر در سال می‏رسد، حال آنکه متوسط جهانی بارش، تقریبا سه برابر این عدد (در حدود 750 میلیمتر در سال) است.

میانگین سالانه حجم آب حاصل از ریزش‌های جوی در قلمرو سرزمینی کشور به حدود 412 میلیارد مترمکعب بالغ می‌شود که از این مقدار، در حدود 294 میلیارد مترمکعب به صورت تبخیر و تعرق از دسترس خارج می ‏گردد، 93 میلیارد مترمکعب به صورت جریان‌های سطحی در می ‌‏آید و 25 میلیارد مترمکعب هم صرف تغذیه سفره‌های آبخوان می‌شود. به بیان دیگر، حدود 71 درصد از ریزش‌های جوي در اثر تبخیر و تعریق از دسترس خارج می‌شود و تنها 29 درصد یعنی 118 میلیارد مترمکعب از حجم ریزش‌ها به صورت آب سطحی و تغذیه زیرزمینی در اختیار ساکنان کشور قرار می ‏گیرد. در حدود 12 میلیارد مترمکعب هم حجم آب‏های سطحی است که یا با قطع مرزها وارد کشور می‌شود و یا به صورت رودخانه‌های مشترك مرزی جریان پیدا می‌کند.
 
این آمار و آرقام که تا اندازه‌ای وضعیت اقلیم و منابع آب ایران را نشان می ‏دهد، خود گواهی است بر این نکته که همواره کم‌آبی و خشکسالی در کمین این سرزمین و مردمانش نشسته است. پدیده‌ای که می‏ توان رد پای آن را حتی در نوشته‌های تاریخی و کتیبه‌های باستانی هم سراغ گرفت.

این مشکل تاریخی در سال‏های اخیر بیش از پیش تشدید شده است که دلیل آن را باید در تغییرات اقلیمی و آب و هوایی و نیز مدیریت نادرست و برداشت‎های بی‌رویه از منابع آب کشور جست ‏و جو کرد.

هرچند که در بحث تغییرات اقلیمی و کاهش بارندگی که کشور را وارد سیزدهمین سال پیاپی خشکسالی کرده است، نقش عوامل انسانی و تخریب محیط زیست، انکارناشدنی است اما به واسطه اینکه این اتفاق روندی بطئی و آرام دارد و در ضمن کنترل همه عوامل موثر در بروز آن، کاری دشوار و حتی ناممکن می‏ نماید، پرداختن به آن در درجه دوم اهمیت قرار می‏گیرد. اما به راستی باید ریشه بحران آب در ایران را بحث مدیریت منابع آب دانست.

وقتی به گواه سخن مسوولان بخش آب، تاکنون بیش از 75 درصد از منابع آب زیرزمینی کشور برداشت شده که طبق استانداردهای جهانی، برداشت بیش از 40 درصد از این منابع یعنی رسیدن به مرز فاجعه، باید از آنان پرسید: چگونه است که 170 هزار چاه غیرمجاز در کشور وجود دارد که مشغول غارت سفره‌های آب زیرزمینی هستند؟ برای جلوگیری از اضافه برداشت توسط چاه‌های مجاز چه برنامه‌ای در پیش گرفته‌اید؟

اگر همچون اقتصاددانان، معیار بها و ارزش یک کالا را در میزان فراوانی و در دسترس بودن آن تعریف کنیم، آیا برای کشور خشک و کم‌آبی چون ایران، «آب» به مراتب گرانبهاتر و ارزشمندتر از «نفت» نیست؟! حال آنکه صرف نظر از ارزش اقتصادی، تداوم حیات و حفظ سلامت انسان‏ها و دیگر جانداران این کره خاکی هم در گروی دستیابی به آب کافی و سالم است.
 
پس همان‏گونه که مسوولان مربوطه، اجازه حفر چاه و برداشت خودسرانه از ذخایر نفت و گاز در خوزستان و دیگر مناطق نفت‏خیز کشور را نمی‏ دهند و با تخلفات احتمالی از این دست، برخوردی قاطعانه دارند، مدیران آب هم می‎بایست با هرگونه برداشت خودسرانه و استفاده غیرقانونی از منابع بی‌بدیل آب کشور، به طور جدی و قاطع برخورد کرده و از غارت این سرمایه ملی جلوگیری کنند.

* کارشناس ارشد مهندسی آبیاری و زهکشی

ارسال نظر