در آیین نکوداشت هفتادمین زادروز «علیرضا طبایی» عنوان شد:
به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانا (دانا خبر) روز گذشته (17 آذر ماه) آیین نکوداشت هفتادمین زادروز «علیرضا طبایی» با شعرخوانی و سخنرانی شاعران، نویسندگان و استادان دانشگاه پیرامون آثار و شخصیت این شاعر و پژوهشگر ادبی پیشکسوت در فرهنگسرای مشق برگزار شد.
فاصله غزل طبایی با دیگران
در این مراسم که با حضور گسترده اهالی شعر و ادب، همراه بود، هادی خوانساری؛ شاعر غزلسرا با بیان اینکه فاصله غزل استاد طبایی با غزل بسیاری از غزلسرایان و پیشکسوتان عرصه غزل، بسیار زیاد است چراکه ایشان تاثیر بسیار زیادی بر غزل معاصر دارند، گفت: بعد از مشروطه سیستم جامعه ما دچار یک تحول شد. این تحول زمینه ساز ورود اندیشه مدرنیته به حوزه فرهنگ و هنر و ادبیات کشور ما گردید. با شروع جریان شعر نیمایی و عقب نشینی تدریجی غزلسراها، جریان غزل از مجامع حرفه ای و روشنفکری دور شد و تریبون کمتری در اختیار شاعرانی که غزل می سرودند قرار گرفت.
خوانساری افزود: پس از این دوره، حرکت هایی برای نوآوری در عرصه غزل آغاز شد که بعد از اسامی چون «هوشنگ ابتهاج»، «سیمین بهبهانی» و «منوچهر نیستانی» به نام افرادی چون «علیرضا طبایی»، «حسین منزوی» و «محمدعلی بهمنی» بر می خوریم که در یک فاصله زمانی نزدیک، با هم کار کردند و تاثیرگذار بودند و توانستند چراغ غزل نو را روشن کنند و جامعه ادبی را به این سمت سوق دهند. آقای طبایی با در دست داشتن مدیریت صفحات شعر مجله جوانان که جزو چهار مجله پرطرفدار کشور بود و قشر جوان آن را می خواندند، از جریان غزل نو حمایت موثری کرد و خیلی از شاعران که پتانسیل خوبی داشتند را به جایگاه خوبی رساند.
وی خاطرنشان کرد: طبایی با شعر و غزل های خوبی که گفته است، جایگاه و نقش مهمی در جریان غزل معاصر دارد. در پس زمینه آثار ایشان کمی فضای نومیدانه دیده می شود به این دلیل که نوجوانی شاعر پس از دوران کودتای 28 مرداد سپری شده است. حتی از نام آثار اولیه او هم می توان این موضوع را دریافت.
خوانساری تاکید کرد: زبان شعری استاد علیرضا طبایی زبانی فخیم است. زبان معیار و نسبتا رسمی که زبان ساده ای هم با آن تلفیق شده است که یکی از دلایل آن، توجه به امر ترانه سرایی است. ایشان صاحب بسیاری از ترانه های ماندگار است که در حافظه همه ما باقی مانده و خواهد ماند اما به خاطر هوشمندی که داشت، کار ترانه را کنار گذاشت و روی شعر به صورت حرفه ای تمرکز کرد. آقای طبایی شخصیت متین و آرام اما در عین حال رونده ای دارد که مرور فعالیت های مختلفش در حوزه غزل، ترانه، روزنامه نگاری و فعالیت های آکادمیک، گویای این واقعیت است.
حسن فرازمند؛ شاعر و روزنامه نگار هم با اشاره به انتشار آثار اولیه اش در مجله جوانان گفت: پرورش دهنده چندین نسل از غزلسرایان و نیمایی سرایان معاصر، استاد علیرضا طبایی هستند. این افتخار را دارم که یکی از شاگردان استاد طبایی هستم و همواره این شاگردی را اعلام کرده و می کنم. من تا زنده هستم شاگرد آقای طبایی هستم و از ایشان می آموزم.
شعری که پا دارد!
دکتر جعفر حمیدی؛ استاد دانشگاه، سخنران بعدی این مراسم بود که در سخنانی متذکر شد: علیرضا طبایی شاعری است که در دوره شاعری اش به تعهد خویش عمل کرده است و پا را از دایره محجوبیت و محبوبیت و مقبولیت خارج نگذاشته است. دو خصلت در ایشان حفظ شده است که باید در وجود همه شاعران باشد؛ یکی جمع گریزی و دیگری انزواگزینی. البته شاعر و نویسنده پرچمدار یک ملت است و باید جلوی جمع حرکت کند.
حمیدی افزود: نمی توان گفت که زبان فارسی، زبان ضعیفی است. اصلا اینگونه نیست! چون می توان هزاران هزار واژه به این زبان وارد کرد و شعر را روز به روز بالاتر برد. باید علاوه بر شعر، به تفکر شاعر هم توجه شود. اگر اندیشه شاعر و درون شاعر برملا شود، شعر جلا می گیرد. در تاریخ کشور ما که شاهد هجوم ها، غارت ها و قتل عام ها بسیار بوده، حرف شاعر در لفافه ابهام و ایهام قرار گرفته است. همان کاری که حافظ نیز کرده است.
این استاد دانشگاه در ادامه اظهار داشت: آقای طبایی معتقدند که زمان بر شعر تاثیر می گذارد و زمان بهترین منتقد شعر است. امروز زمان اینکه ما بنشینیم و منوچهری وار برای اسبمان، برای جاده و برای نیازهای شخصی شعر بگوییم، گذشته است. امروز شعری مخاطب دارد که دردهای جامعه را بیان کند. شعر شاعر بایستی ابدی باشد وگرنه شعری که امروز بگویند و فردا فراموش شود، چه فایده ای دارد؟
وی یادآور شد: یکی دیگر از اعتقادات آقای طبایی این است که شعر، پا دارد. یعنی شعر، راه خود را پیدا می کند و این سخن، کاملا درست است. علاوه بر این، شعر باید نو باشد و حرف روز را بزند.
حمیدی تصریح کرد: آقای طبایی، غزل را وارد دنیایی نو کرده است. البته الحق والانصاف هم غزل ها و هم شعرهای نیمایی ایشان زیبا هستند. یکی از عمده کارهای آقای طبایی این است که غزل های بلندمصراع دارد و من هرچه خواستم آن را با بحور عروضی کلاسیک منطبق کنم، دیدم نمی شود و این شاهکار غزلسرایی اوست.
علیرضا راهب؛ ترانه سرا نیز با تقدیم یک ترانه به علیرضا طبایی، گفت: من از ارادتمندان جناب طبایی هستم. ایشان یکی از بزرگترهای ادبیات هستند که همواره پشتیبان جوانان بوده اند. آقای طبایی با حضورشان، با اسمشان و با امضاشان از بسیاری از حرکت های ادبی حمایت کردند. فقط شاعر نبوده اند، فقط نویسنده نبوده اند، فقط معلمی نکرده اند، فقط اینطور نبوده که به هیچ چیز این جهان دل نبندند و مثل شمع، پای بساط ادبیات بسوزند بلکه ایشان با حضور و نامش از ادبیات پشتیبانی کرده است. به خاطر این بزرگی و عظمت در برابر استاد تعظیم می کنم و دستش را می بوسم.
میراث ادبیات معاصر در اختیار علیرضا طبایی است
سپس هادی حسینی نژاد؛ ترانه سرا و روزنامه نگار، پشت تریبون قرار گرفت و گفت: من می خواهم به عنوان یک خبرنگار و روزنامه نگار به شخصیت استاد طبایی بپردازم. ما خبرنگاران و روزنامه نگاران برای اینکه بتوانیم مطالب، گفت و گوها و یادداشت های معتبری منتشر کنیم، به منابع موثق نیاز داریم، به کسانی که اعتبار دارند. این اعتبار به واسطه پیشینه آنهاست، به واسطه کار آنها و جایگاه و شان اجتماعی آنهاست. و چقدر ارزشمند است برای یک روزنامه نگار و خبرنگار که به چنین منبعی دسترسی داشته باشد. آقای طبایی هم به دلیل اینکه به حوزه شعر و ترانه اشراف دارند و هم به خاطر آگاهی از حوزه فعالیت مطبوعاتی و هم به دلیل عمر پربرکت هنری شان، اطلاعات گرانبهایی در اختیار دارند. باید بیش از این قدر افرادی چون استاد طبایی را که میراث ارزشمند ادبیات و شعر معاصر را به نقد در اختیار دارند، بدانیم و از این سرمایه بهره بگیریم.
حسینی نژاد افزود: تقدیر و تشکر وظیفه ماست و ما هنر نمی کنیم اما به همکارانم توصیه می کنم که بیشتر از اینها آقای طبایی را خسته کنند و از ایشان توضیح بخواهند. من به قدر توانم سعی کردم از دانش و اطلاعات ایشان استفاده کنم.
وی خاطرنشان کرد: ترانه به اعتقاد من دو بعد دارد. یک بعد این است که در جامعه نفوذ کند و بتواند مخاطب عام را جذب کند و بعد دوم این است که ترانه هم باید به مخاطب چیزی اضافه کند. ترانه استاد علیرضا طبایی، از هر دو منظر امتحان خود را پس داده است. هم ماندگار شده است و خیل عظیمی از مخاطبان، کارهای ایشان را به یاد دارند و هم از نظر محتوا حرفی برای گفتن دارد.
در بخش دیگری از برنامه، حسن اسدی (شبدیز)؛ شاعر با بیان اینکه علیرضا طبایی استاد مسلم ادبیات ایران است، یادآور شد: ایشان وقتی برای اولین بار شعرهای ما را در مجله جوانان چاپ می کرد برای ما شوکه کننده بود. استادی داشتم در شهرستان سراب به نام «سیدجواد ابوترابی» که به صفحات شعر آقای طبایی در مجله جوانان، صفت «بهشت طبایی» داده بود. ایشان به من می گفت، علیرضا طبایی می تواند به جای آنکه شعر شما بچه های شهرستانی را چاپ کند، شعر بچه های تهران را که دور و برش هستند، منتشر کند و از مزایای آن استفاده کند اما او این کار را نکرده است و به جوانان شهرستانی هم میدان داده است. من از شما می پرسم: اگر ما جای طبایی بودیم کدام راه را انتخاب می کردیم؟ هنوز هم که هنوز است، به شکوه سخن آن پیر و شرف استاد طبایی می اندیشم.
وی در ادامه غزلی به علیرضا طبایی تقدیم کرد.
از اینکه در بالندگی شعر دوستان نقشی داشته ام، احساس غرور می کنم
پایان بخش این مراسم، سخنرانی علیرضا طبایی بود که با تشویق بی وقفه حضار در جایگاه قرار گرفت و گفت: من از دورانی که خود را شناختم و حس کردم می توانم به وسیله هنر و شعر با دیگران ارتباط برقرار کنم، اعتقاد داشتم که هنر و به ویژه شعر مثل کیمیاست. همان کیمیایی که در طول تاریخ، دانشمندان و شیمی دان ها به دنبال آن بودند تا با زدنش به فلز، آن را تبدیل به طلا کنند. به راستی در فرهنگ ایران زمین، شعر همان کیمیاست که می تواند دل ها را به هم نزدیک کند و انسان ها را به هم پیوند بزند، چه در لحظه های مهر و محبت و چه در لحظه های خشم و خروش. من فکر می کنم که می توان از این کیمیا و از این جادو برای پیوند هرچه بیشتر انسان ها بهره برد.
طبایی افزود: من از زمانی که مسوولیت هایی در زمینه فرهنگ و ادب بر عهده گرفتم، تصور می کردم که این ادای دینی است که باید به فرهنگ کشورم انجام دهم. همین اظهار محبت دوستان که یادآوری می کنند من توانسته ام نقشی در بالندگی آثار و فعالیت های آنها داشته باشم، برایم غرورآمیز است. این کاری بود که باید انجام می دادم. اعتقاد داشتم باید تریبونی برای افراد بااستعدادی باشم که تریبونی در اختیار ندارند.
این شاعر، ترانه سرا و پژوهشگر ادبی پیشکسوت، خاطرنشان کرد: زمان، غربال به دست می آید و سره را از ناسره جدا می کند. اگر شعر و ادبیات و هنر، چیزی در خود داشته باشد، ماندگار است، در غیر این صورت نه! بنابراین باید معیاری برای تشخیص خوب از بد وجود داشته باشد. من سعی کردم صرف نظر از همه ملاحظات شخصی، این کار را بکنم و این را افتخاری برای خود می دانم. امیدوارم دوستان دیگر هم این کار را بکنند و بدانند این لطفی است که در حق هنر و ادبیات انجام می شود.
وی تاکید کرد: من از هیچ جا و هیچ کس، نه توقعی داشته و نه خواهم داشت چون همیشه زیر چتر حمایت مردم بوده ام. این افتخاری است که لطف مردم همواره شامل حال من بوده است.
طبایی در پایان گفت: من همواره بر این باور بوده ام که هچگاه برای آموختن دیر نیست و اگر کسی، یک روز فکر کند که دیگر نیاز به آموختن ندارد، آن روز، روز مرگ او خواهد بود چون انسان همیشه می خواهد پیشرفت کند و از جایی که هست، بالاتر رود. بنابراین من همیشه تشنه آموختن هستم و از تمام کسانی که به من آموخته اند و یا بیاموزند، سپاسگزارم.
آیین نکوداشت هفتادمین زادروز علیرضا طبایی با شعرخوانی شمار زیادی از شاعران جوان و پیشکسوت از جمله: محمد سلمانی، بهروز یاسمی، مهری شاه حسینی، ناهید یوسفی، بهمن زدوار، حبیبه نیک سیرتی، ناظر شرفخانی، امید صباغ نو، علیرضا آذر و... همراه بود.
اجرای برنامه موسیقی توسط گروه چکاوک و نیز اجرای برخی از آثار طبایی به صورت تک خوانی، از دیگر بخش های این برنامه بود.
از دیگر حاضران در این مراسم می توان به: محمود لشکری، محمدرضا اصلانی، عبدالمجید زنگویی، کریم رجب زاده، علیرضا بهرامی، ملکه دلجو، ناصر نجم الدینی سیاهکلی، معصومه کلانکی، علی جلوه، اصغر علمی، سیروس احمدی فر، محمد حاجی زاده، محمود کریمخانی و... اشاره کرد.
فاصله غزل طبایی با دیگران
در این مراسم که با حضور گسترده اهالی شعر و ادب، همراه بود، هادی خوانساری؛ شاعر غزلسرا با بیان اینکه فاصله غزل استاد طبایی با غزل بسیاری از غزلسرایان و پیشکسوتان عرصه غزل، بسیار زیاد است چراکه ایشان تاثیر بسیار زیادی بر غزل معاصر دارند، گفت: بعد از مشروطه سیستم جامعه ما دچار یک تحول شد. این تحول زمینه ساز ورود اندیشه مدرنیته به حوزه فرهنگ و هنر و ادبیات کشور ما گردید. با شروع جریان شعر نیمایی و عقب نشینی تدریجی غزلسراها، جریان غزل از مجامع حرفه ای و روشنفکری دور شد و تریبون کمتری در اختیار شاعرانی که غزل می سرودند قرار گرفت.
خوانساری افزود: پس از این دوره، حرکت هایی برای نوآوری در عرصه غزل آغاز شد که بعد از اسامی چون «هوشنگ ابتهاج»، «سیمین بهبهانی» و «منوچهر نیستانی» به نام افرادی چون «علیرضا طبایی»، «حسین منزوی» و «محمدعلی بهمنی» بر می خوریم که در یک فاصله زمانی نزدیک، با هم کار کردند و تاثیرگذار بودند و توانستند چراغ غزل نو را روشن کنند و جامعه ادبی را به این سمت سوق دهند. آقای طبایی با در دست داشتن مدیریت صفحات شعر مجله جوانان که جزو چهار مجله پرطرفدار کشور بود و قشر جوان آن را می خواندند، از جریان غزل نو حمایت موثری کرد و خیلی از شاعران که پتانسیل خوبی داشتند را به جایگاه خوبی رساند.
خوانساری تاکید کرد: زبان شعری استاد علیرضا طبایی زبانی فخیم است. زبان معیار و نسبتا رسمی که زبان ساده ای هم با آن تلفیق شده است که یکی از دلایل آن، توجه به امر ترانه سرایی است. ایشان صاحب بسیاری از ترانه های ماندگار است که در حافظه همه ما باقی مانده و خواهد ماند اما به خاطر هوشمندی که داشت، کار ترانه را کنار گذاشت و روی شعر به صورت حرفه ای تمرکز کرد. آقای طبایی شخصیت متین و آرام اما در عین حال رونده ای دارد که مرور فعالیت های مختلفش در حوزه غزل، ترانه، روزنامه نگاری و فعالیت های آکادمیک، گویای این واقعیت است.
حسن فرازمند؛ شاعر و روزنامه نگار هم با اشاره به انتشار آثار اولیه اش در مجله جوانان گفت: پرورش دهنده چندین نسل از غزلسرایان و نیمایی سرایان معاصر، استاد علیرضا طبایی هستند. این افتخار را دارم که یکی از شاگردان استاد طبایی هستم و همواره این شاگردی را اعلام کرده و می کنم. من تا زنده هستم شاگرد آقای طبایی هستم و از ایشان می آموزم.
شعری که پا دارد!
دکتر جعفر حمیدی؛ استاد دانشگاه، سخنران بعدی این مراسم بود که در سخنانی متذکر شد: علیرضا طبایی شاعری است که در دوره شاعری اش به تعهد خویش عمل کرده است و پا را از دایره محجوبیت و محبوبیت و مقبولیت خارج نگذاشته است. دو خصلت در ایشان حفظ شده است که باید در وجود همه شاعران باشد؛ یکی جمع گریزی و دیگری انزواگزینی. البته شاعر و نویسنده پرچمدار یک ملت است و باید جلوی جمع حرکت کند.
حمیدی افزود: نمی توان گفت که زبان فارسی، زبان ضعیفی است. اصلا اینگونه نیست! چون می توان هزاران هزار واژه به این زبان وارد کرد و شعر را روز به روز بالاتر برد. باید علاوه بر شعر، به تفکر شاعر هم توجه شود. اگر اندیشه شاعر و درون شاعر برملا شود، شعر جلا می گیرد. در تاریخ کشور ما که شاهد هجوم ها، غارت ها و قتل عام ها بسیار بوده، حرف شاعر در لفافه ابهام و ایهام قرار گرفته است. همان کاری که حافظ نیز کرده است.
وی یادآور شد: یکی دیگر از اعتقادات آقای طبایی این است که شعر، پا دارد. یعنی شعر، راه خود را پیدا می کند و این سخن، کاملا درست است. علاوه بر این، شعر باید نو باشد و حرف روز را بزند.
حمیدی تصریح کرد: آقای طبایی، غزل را وارد دنیایی نو کرده است. البته الحق والانصاف هم غزل ها و هم شعرهای نیمایی ایشان زیبا هستند. یکی از عمده کارهای آقای طبایی این است که غزل های بلندمصراع دارد و من هرچه خواستم آن را با بحور عروضی کلاسیک منطبق کنم، دیدم نمی شود و این شاهکار غزلسرایی اوست.
علیرضا راهب؛ ترانه سرا نیز با تقدیم یک ترانه به علیرضا طبایی، گفت: من از ارادتمندان جناب طبایی هستم. ایشان یکی از بزرگترهای ادبیات هستند که همواره پشتیبان جوانان بوده اند. آقای طبایی با حضورشان، با اسمشان و با امضاشان از بسیاری از حرکت های ادبی حمایت کردند. فقط شاعر نبوده اند، فقط نویسنده نبوده اند، فقط معلمی نکرده اند، فقط اینطور نبوده که به هیچ چیز این جهان دل نبندند و مثل شمع، پای بساط ادبیات بسوزند بلکه ایشان با حضور و نامش از ادبیات پشتیبانی کرده است. به خاطر این بزرگی و عظمت در برابر استاد تعظیم می کنم و دستش را می بوسم.
میراث ادبیات معاصر در اختیار علیرضا طبایی است
سپس هادی حسینی نژاد؛ ترانه سرا و روزنامه نگار، پشت تریبون قرار گرفت و گفت: من می خواهم به عنوان یک خبرنگار و روزنامه نگار به شخصیت استاد طبایی بپردازم. ما خبرنگاران و روزنامه نگاران برای اینکه بتوانیم مطالب، گفت و گوها و یادداشت های معتبری منتشر کنیم، به منابع موثق نیاز داریم، به کسانی که اعتبار دارند. این اعتبار به واسطه پیشینه آنهاست، به واسطه کار آنها و جایگاه و شان اجتماعی آنهاست. و چقدر ارزشمند است برای یک روزنامه نگار و خبرنگار که به چنین منبعی دسترسی داشته باشد. آقای طبایی هم به دلیل اینکه به حوزه شعر و ترانه اشراف دارند و هم به خاطر آگاهی از حوزه فعالیت مطبوعاتی و هم به دلیل عمر پربرکت هنری شان، اطلاعات گرانبهایی در اختیار دارند. باید بیش از این قدر افرادی چون استاد طبایی را که میراث ارزشمند ادبیات و شعر معاصر را به نقد در اختیار دارند، بدانیم و از این سرمایه بهره بگیریم.
حسینی نژاد افزود: تقدیر و تشکر وظیفه ماست و ما هنر نمی کنیم اما به همکارانم توصیه می کنم که بیشتر از اینها آقای طبایی را خسته کنند و از ایشان توضیح بخواهند. من به قدر توانم سعی کردم از دانش و اطلاعات ایشان استفاده کنم.
وی خاطرنشان کرد: ترانه به اعتقاد من دو بعد دارد. یک بعد این است که در جامعه نفوذ کند و بتواند مخاطب عام را جذب کند و بعد دوم این است که ترانه هم باید به مخاطب چیزی اضافه کند. ترانه استاد علیرضا طبایی، از هر دو منظر امتحان خود را پس داده است. هم ماندگار شده است و خیل عظیمی از مخاطبان، کارهای ایشان را به یاد دارند و هم از نظر محتوا حرفی برای گفتن دارد.
در بخش دیگری از برنامه، حسن اسدی (شبدیز)؛ شاعر با بیان اینکه علیرضا طبایی استاد مسلم ادبیات ایران است، یادآور شد: ایشان وقتی برای اولین بار شعرهای ما را در مجله جوانان چاپ می کرد برای ما شوکه کننده بود. استادی داشتم در شهرستان سراب به نام «سیدجواد ابوترابی» که به صفحات شعر آقای طبایی در مجله جوانان، صفت «بهشت طبایی» داده بود. ایشان به من می گفت، علیرضا طبایی می تواند به جای آنکه شعر شما بچه های شهرستانی را چاپ کند، شعر بچه های تهران را که دور و برش هستند، منتشر کند و از مزایای آن استفاده کند اما او این کار را نکرده است و به جوانان شهرستانی هم میدان داده است. من از شما می پرسم: اگر ما جای طبایی بودیم کدام راه را انتخاب می کردیم؟ هنوز هم که هنوز است، به شکوه سخن آن پیر و شرف استاد طبایی می اندیشم.
وی در ادامه غزلی به علیرضا طبایی تقدیم کرد.
از اینکه در بالندگی شعر دوستان نقشی داشته ام، احساس غرور می کنم
پایان بخش این مراسم، سخنرانی علیرضا طبایی بود که با تشویق بی وقفه حضار در جایگاه قرار گرفت و گفت: من از دورانی که خود را شناختم و حس کردم می توانم به وسیله هنر و شعر با دیگران ارتباط برقرار کنم، اعتقاد داشتم که هنر و به ویژه شعر مثل کیمیاست. همان کیمیایی که در طول تاریخ، دانشمندان و شیمی دان ها به دنبال آن بودند تا با زدنش به فلز، آن را تبدیل به طلا کنند. به راستی در فرهنگ ایران زمین، شعر همان کیمیاست که می تواند دل ها را به هم نزدیک کند و انسان ها را به هم پیوند بزند، چه در لحظه های مهر و محبت و چه در لحظه های خشم و خروش. من فکر می کنم که می توان از این کیمیا و از این جادو برای پیوند هرچه بیشتر انسان ها بهره برد.
طبایی افزود: من از زمانی که مسوولیت هایی در زمینه فرهنگ و ادب بر عهده گرفتم، تصور می کردم که این ادای دینی است که باید به فرهنگ کشورم انجام دهم. همین اظهار محبت دوستان که یادآوری می کنند من توانسته ام نقشی در بالندگی آثار و فعالیت های آنها داشته باشم، برایم غرورآمیز است. این کاری بود که باید انجام می دادم. اعتقاد داشتم باید تریبونی برای افراد بااستعدادی باشم که تریبونی در اختیار ندارند.
این شاعر، ترانه سرا و پژوهشگر ادبی پیشکسوت، خاطرنشان کرد: زمان، غربال به دست می آید و سره را از ناسره جدا می کند. اگر شعر و ادبیات و هنر، چیزی در خود داشته باشد، ماندگار است، در غیر این صورت نه! بنابراین باید معیاری برای تشخیص خوب از بد وجود داشته باشد. من سعی کردم صرف نظر از همه ملاحظات شخصی، این کار را بکنم و این را افتخاری برای خود می دانم. امیدوارم دوستان دیگر هم این کار را بکنند و بدانند این لطفی است که در حق هنر و ادبیات انجام می شود.
طبایی در پایان گفت: من همواره بر این باور بوده ام که هچگاه برای آموختن دیر نیست و اگر کسی، یک روز فکر کند که دیگر نیاز به آموختن ندارد، آن روز، روز مرگ او خواهد بود چون انسان همیشه می خواهد پیشرفت کند و از جایی که هست، بالاتر رود. بنابراین من همیشه تشنه آموختن هستم و از تمام کسانی که به من آموخته اند و یا بیاموزند، سپاسگزارم.
آیین نکوداشت هفتادمین زادروز علیرضا طبایی با شعرخوانی شمار زیادی از شاعران جوان و پیشکسوت از جمله: محمد سلمانی، بهروز یاسمی، مهری شاه حسینی، ناهید یوسفی، بهمن زدوار، حبیبه نیک سیرتی، ناظر شرفخانی، امید صباغ نو، علیرضا آذر و... همراه بود.
اجرای برنامه موسیقی توسط گروه چکاوک و نیز اجرای برخی از آثار طبایی به صورت تک خوانی، از دیگر بخش های این برنامه بود.
از دیگر حاضران در این مراسم می توان به: محمود لشکری، محمدرضا اصلانی، عبدالمجید زنگویی، کریم رجب زاده، علیرضا بهرامی، ملکه دلجو، ناصر نجم الدینی سیاهکلی، معصومه کلانکی، علی جلوه، اصغر علمی، سیروس احمدی فر، محمد حاجی زاده، محمود کریمخانی و... اشاره کرد.