چند نفر را میشناسید که خود را در آلودگیهای مرگبار پایتخت مقصر بدانند؟
به گزارش خبرگزاری دانا، چند نفر از کسانی که از آلودگیها گلهمند هستند، متوجه اند که خود نقش مستقیم در مرگ خاموش و تلخ همشهریانشان دارند؟ هرچند این پرسش، مسوولان دستگاهها و نهادهایی را که موظف به کاهش آلودگیهای مرگبار هستند مبرا نمیکند، اما آیا برای مثال صاحبان 30 هزار واحد صنعتی در اطراف تهران تاکنون از خود پرسیده اند که دستهای آنها به مرگ چند نفر آلوده است؟
آیا خودروهای تک سرنشین درست زمانی که ساعتها در خیابانها ویراژ میدهند حتی یک لحظه از خود پرسیدهاند که ممکن است در آن لحظه بدون اینکه تصادفی کرده باشند، خانوادهای را داغدار عزیزی کردهاند؟ اگر این سؤالها پرسیده میشود، پس تلاشهای شبانه و خزنده برخی شهروندان در زیر پوست شهر، برای دور زدن قانون محافظتی و افزایش آلودگیهای شهری به چه معناست؟
زیر پوست شبانه شهر
به گزارش ایران، آلودگی هوا، مرگهای سالانه! هنوز آمار دقیقی از مرگهای ناشی از آلودگی هوا در دست نیست اما عدد آن بین 2500 تا 5000 نفر بر زبان ها میچرخد! متهم اصلی در این ماجرا دولت است! این مسألهای است که هر تک سرنشین شهر به آن اعتقاد دارد و هر صاحب صنعتی به آن باور! اما آیا تنها دولت و دولتها مقصر اصلی ماجرا هستند؟ تلفنهای شهروندان چیز دیگری میگویند. تلفنهایی که به گفته «رستگاری» معاون نظارت و پایش محیط زیست استان تهران، رسیدگی آن، باعث تشکیل 13 تیم عملیاتی – نظارتی در محیط زیست تهران شده است! عملیاتی برای بررسی فعالیت کارخانهها و کارگاهها در خارج از ساعت اداری!برنامهای که او از آن به عنوان «پایش شبانه» یاد میکند. تعقیب و گریز شبانه برای گرفتن مچ شهروندانی که احتمالاً یکی از سؤالات این روزهای آنها این پرسش است که چرا آلودگیها حل نمیشود؟ آنها احتمالاً به این مسأله هم توجه نخواهند کرد که درست زمانی که اداره کل حفاظت محیط زیست تهران با کمبود نیرو رو به روست، تشکیل این تیمها و عملیات شبانه چه هزینه مادی را هم روی دوش دولت میگذارد! هزینهای که در نهایت خود شهروند در قالب «مالیات» پرداخت میکند!
براساس آمارهای سازمان حفاظت محیط زیست تهران، 30 هزار واحد صنعتی در اطراف پایتخت فعالیت دارد. البته رستگاری آمار دقیقی از تخلفات شبانه واحدهای تولیدی و صنایع در اطراف شهر نمیدهد اما اعتقاد دارد معمولاً صاحبان صنایع راه گریزی برای فرار و رعایت نکردن ملاحظات زیست محیطی دارند. او یکی از برنامههای شبانه خود و همکارانش را پایش و نظارت بر فعالیتهای خارج از ساعات اداری صنایع اطراف شهر میداند و میگوید: «محورهایی تعریف کردیم تا با حضور تیمهای عملیاتی با آلایندگیهای مشهود خارج از ساعات اداری و شبانه برخورد شود.»
به گفته رستگاری برخی مردم در تماس خود با سازمان حفاظت محیط زیست اعلام کردهاند برخی از صنایع نزدیک به محل زندگی آنها بعد از ساعت اداری فعالیتشان ادامه دارد. کارخانههایی که دود آنها شهروندان را آزار میدهد. برخی از صاحبان صنایع هم فاضلاب خود را بدون تصفیه در زمینهای اطراف رها میکنند و باعث آلودگی خاک و منابع آبی زیرزمینی میشوند. او میگوید دربازدیدهای شبانه تکتک این کارخانهها را رصد میکنیم. رستگاری هزینههای مالی را علت اصلی خاموش کردن سیستم فاضلاب بعد از ساعات کاری و رهاسازی آنها در زمینهای اطراف میداند.
قصه برخی از کارخانهها هم جور دیگر نوشته شده است. به گفته رستگاری در برخی کارخانه ها سیستم کنترلی برای تولید با ظرفیت بالا جواب نمیدهد، همین مسأله هم باعث میشود تا صاحبان این صنایع فعالیتها را به دو بخش روزانه و شبانه دور از چشم مأمور قانون تقسیم کنند. فعالیتهایی که در روز انجام میشود براساس همان سیستم کنترلی است اما تاریکی شب بهترین فرصت برای فرار از قانون و افزایش تولید بدون توجه به آسیبهای زیست محیطی و آلودگیهای مرگبار است! قدرت موتورها افزایش مییابد و دودها در دل تاریکی شب گم میشود تا فردا، مرگ چند نفر براثر آلودگیها و مشکلات تنفسی در شهر تهران رقم بخورد!
شکایت شهروندان مسائل زیادی را در برمی گیرد که به اعتقاد رستگاری برخی از آنها در حوزه وظایف محیط زیستیها نیست: «برخی به حوزه وزارت بهداشت برمیگردد و بعضی هم در حیطه وظیفه شهرداری است.» قطع درختان و تغییر کاربری باغها حجم زیادی از شکایتها را به خود اختصاص داده است!رستگاری میگوید: «این شکایتها به مدیریت شهری ارجاع داده میشود.»
زمینهای کشاورزی را نسوزانید
هیچ دلیل علمی برای مفید بودن سوزندان زمین بعد از برداشت محصول وجود ندارد اما کشاورزان همچنان در قرن 21 بعد از هر برداشت ساقههای باقی مانده را آتش میزنند تا سهمی مشهود در آلودگی شهری داشته باشند! هرچند رستگاری آماری از وسعت زمینهایی که به آتش کشیده میشوند نمیدهد اما آنقدر زیاد است که او نسبت به وجود این پدیده هشدار میدهد و خواستار ورود مسوولان از جمله جهادکشاورزیها به ماجرا میشود. زمینهای کشاورزی که به آتش سپرده میشوند، باعث تولید حرارت، دود، گرد و غبار و گاز دی اکسید کربن میشود. هر سه به محیط زیست زخم میزنند. حالا در نظر بگیرید که این زمینها وسعت زیادی از اطراف شهر بستهای چون تهران را در بر بگیرند.
به گفته رستگاری این اتفاق بیشتر در زمینهای کشاورزی جنوب پایتخت در اسلامشهر و شهر ری بهوقوع میپیوندند. این زمینها و کشاورزان آن متهم به استفاده از فاضلابهای شهری، صنعتی و پزشکی در تولید محصولات خود هستند. مسألهای که البته رستگاری ترجیح میدهد فعلاً به آن ورود نکند و حرف هایش حول محور پایشهای شبانه برای کاهش آلودگیهای هوا بچرخد!
او توصیه میکند کشاورزان به جای سوزاندن ساقهها و برگهای باقی مانده آنان را هنگام شخم زدن با خاک مخلوط کرده تا با گذشت چند ماه آنان تبدیل به «کود برگ» شوند که برای سال بعد کشاورزی مفید است. راهکاری مفید که معلوم نیست چرا کشاورزان علاقهای به انجام آن ندارند. کشاورزانی که خوب میدانند کودهای حیوانی که روزگاری پای کشت و زرع آنها مینشستند از همین برگهایی است که روزی دام و طیور از آن تغذیه میکرد! همچنین آنطور که او میگوید: «سازمان حفاظت محیط زیست میتواند برابر ماده 688 قانون مجازات اسلامی کار به دلیل تهدید علیه بهداشت عمومی و آلودگی هوا از کشاورزان شکایت کند.» او اعتقاد دارد جهادکشاورزی باید به طور جدی وارد ماجرا شود. «ضایعات سوزی» هم از دغدغههای دیگر محیط زیستیها در گشتهای شبانه است. رستگاری اعتقاد دارد برای حل این معضل باید یک برنامه ویژه مدیریتی تدوین کرد. برنامهای که برای تدوین آن پای دستگاه های مختلفی چون شهرداری، نیروی انتظامی، مأموران کشور، دهیاریها، بخشداریها، وزارتخانه های بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و نیرو و جهاد کشاورزی باید وسط بیاید.
سهم نساجیها از آلودگی ها
رستگاری میگوید آنچه که در این شبها برای کارشناسان و مأموران محیط زیست تهران تازگی داشت سهم برخی از صنوف در آلودگی هوا بود که تاکنون دیده نشده بود، برای مثال نساجی ها، که برای همه محرز است مثلاً ریخته گری یک واحد آلاینده است اما برخی ازآلایندگیها زیاد دیده نمیشود، مثلاً واحدهای رنگرزی پارچه. مأموران سازمان حفاظت محیط زیست پیشتر برای آلودگی آب با این صنف برخورد داشته اما سهم آنها در آلودگی هوا تازگی دارد. همین مسأله هم او و هم همکارانش را به این نتیجه رسانده تا وارد گفتوگو با اتحادیههای مختلف اصناف از جمله نساجی شوند و آنها را وارد ماجرا کنند.
آیا خودروهای تک سرنشین درست زمانی که ساعتها در خیابانها ویراژ میدهند حتی یک لحظه از خود پرسیدهاند که ممکن است در آن لحظه بدون اینکه تصادفی کرده باشند، خانوادهای را داغدار عزیزی کردهاند؟ اگر این سؤالها پرسیده میشود، پس تلاشهای شبانه و خزنده برخی شهروندان در زیر پوست شهر، برای دور زدن قانون محافظتی و افزایش آلودگیهای شهری به چه معناست؟
زیر پوست شبانه شهر
به گزارش ایران، آلودگی هوا، مرگهای سالانه! هنوز آمار دقیقی از مرگهای ناشی از آلودگی هوا در دست نیست اما عدد آن بین 2500 تا 5000 نفر بر زبان ها میچرخد! متهم اصلی در این ماجرا دولت است! این مسألهای است که هر تک سرنشین شهر به آن اعتقاد دارد و هر صاحب صنعتی به آن باور! اما آیا تنها دولت و دولتها مقصر اصلی ماجرا هستند؟ تلفنهای شهروندان چیز دیگری میگویند. تلفنهایی که به گفته «رستگاری» معاون نظارت و پایش محیط زیست استان تهران، رسیدگی آن، باعث تشکیل 13 تیم عملیاتی – نظارتی در محیط زیست تهران شده است! عملیاتی برای بررسی فعالیت کارخانهها و کارگاهها در خارج از ساعت اداری!برنامهای که او از آن به عنوان «پایش شبانه» یاد میکند. تعقیب و گریز شبانه برای گرفتن مچ شهروندانی که احتمالاً یکی از سؤالات این روزهای آنها این پرسش است که چرا آلودگیها حل نمیشود؟ آنها احتمالاً به این مسأله هم توجه نخواهند کرد که درست زمانی که اداره کل حفاظت محیط زیست تهران با کمبود نیرو رو به روست، تشکیل این تیمها و عملیات شبانه چه هزینه مادی را هم روی دوش دولت میگذارد! هزینهای که در نهایت خود شهروند در قالب «مالیات» پرداخت میکند!
براساس آمارهای سازمان حفاظت محیط زیست تهران، 30 هزار واحد صنعتی در اطراف پایتخت فعالیت دارد. البته رستگاری آمار دقیقی از تخلفات شبانه واحدهای تولیدی و صنایع در اطراف شهر نمیدهد اما اعتقاد دارد معمولاً صاحبان صنایع راه گریزی برای فرار و رعایت نکردن ملاحظات زیست محیطی دارند. او یکی از برنامههای شبانه خود و همکارانش را پایش و نظارت بر فعالیتهای خارج از ساعات اداری صنایع اطراف شهر میداند و میگوید: «محورهایی تعریف کردیم تا با حضور تیمهای عملیاتی با آلایندگیهای مشهود خارج از ساعات اداری و شبانه برخورد شود.»
به گفته رستگاری برخی مردم در تماس خود با سازمان حفاظت محیط زیست اعلام کردهاند برخی از صنایع نزدیک به محل زندگی آنها بعد از ساعت اداری فعالیتشان ادامه دارد. کارخانههایی که دود آنها شهروندان را آزار میدهد. برخی از صاحبان صنایع هم فاضلاب خود را بدون تصفیه در زمینهای اطراف رها میکنند و باعث آلودگی خاک و منابع آبی زیرزمینی میشوند. او میگوید دربازدیدهای شبانه تکتک این کارخانهها را رصد میکنیم. رستگاری هزینههای مالی را علت اصلی خاموش کردن سیستم فاضلاب بعد از ساعات کاری و رهاسازی آنها در زمینهای اطراف میداند.
قصه برخی از کارخانهها هم جور دیگر نوشته شده است. به گفته رستگاری در برخی کارخانه ها سیستم کنترلی برای تولید با ظرفیت بالا جواب نمیدهد، همین مسأله هم باعث میشود تا صاحبان این صنایع فعالیتها را به دو بخش روزانه و شبانه دور از چشم مأمور قانون تقسیم کنند. فعالیتهایی که در روز انجام میشود براساس همان سیستم کنترلی است اما تاریکی شب بهترین فرصت برای فرار از قانون و افزایش تولید بدون توجه به آسیبهای زیست محیطی و آلودگیهای مرگبار است! قدرت موتورها افزایش مییابد و دودها در دل تاریکی شب گم میشود تا فردا، مرگ چند نفر براثر آلودگیها و مشکلات تنفسی در شهر تهران رقم بخورد!
شکایت شهروندان مسائل زیادی را در برمی گیرد که به اعتقاد رستگاری برخی از آنها در حوزه وظایف محیط زیستیها نیست: «برخی به حوزه وزارت بهداشت برمیگردد و بعضی هم در حیطه وظیفه شهرداری است.» قطع درختان و تغییر کاربری باغها حجم زیادی از شکایتها را به خود اختصاص داده است!رستگاری میگوید: «این شکایتها به مدیریت شهری ارجاع داده میشود.»
زمینهای کشاورزی را نسوزانید
هیچ دلیل علمی برای مفید بودن سوزندان زمین بعد از برداشت محصول وجود ندارد اما کشاورزان همچنان در قرن 21 بعد از هر برداشت ساقههای باقی مانده را آتش میزنند تا سهمی مشهود در آلودگی شهری داشته باشند! هرچند رستگاری آماری از وسعت زمینهایی که به آتش کشیده میشوند نمیدهد اما آنقدر زیاد است که او نسبت به وجود این پدیده هشدار میدهد و خواستار ورود مسوولان از جمله جهادکشاورزیها به ماجرا میشود. زمینهای کشاورزی که به آتش سپرده میشوند، باعث تولید حرارت، دود، گرد و غبار و گاز دی اکسید کربن میشود. هر سه به محیط زیست زخم میزنند. حالا در نظر بگیرید که این زمینها وسعت زیادی از اطراف شهر بستهای چون تهران را در بر بگیرند.
به گفته رستگاری این اتفاق بیشتر در زمینهای کشاورزی جنوب پایتخت در اسلامشهر و شهر ری بهوقوع میپیوندند. این زمینها و کشاورزان آن متهم به استفاده از فاضلابهای شهری، صنعتی و پزشکی در تولید محصولات خود هستند. مسألهای که البته رستگاری ترجیح میدهد فعلاً به آن ورود نکند و حرف هایش حول محور پایشهای شبانه برای کاهش آلودگیهای هوا بچرخد!
او توصیه میکند کشاورزان به جای سوزاندن ساقهها و برگهای باقی مانده آنان را هنگام شخم زدن با خاک مخلوط کرده تا با گذشت چند ماه آنان تبدیل به «کود برگ» شوند که برای سال بعد کشاورزی مفید است. راهکاری مفید که معلوم نیست چرا کشاورزان علاقهای به انجام آن ندارند. کشاورزانی که خوب میدانند کودهای حیوانی که روزگاری پای کشت و زرع آنها مینشستند از همین برگهایی است که روزی دام و طیور از آن تغذیه میکرد! همچنین آنطور که او میگوید: «سازمان حفاظت محیط زیست میتواند برابر ماده 688 قانون مجازات اسلامی کار به دلیل تهدید علیه بهداشت عمومی و آلودگی هوا از کشاورزان شکایت کند.» او اعتقاد دارد جهادکشاورزی باید به طور جدی وارد ماجرا شود. «ضایعات سوزی» هم از دغدغههای دیگر محیط زیستیها در گشتهای شبانه است. رستگاری اعتقاد دارد برای حل این معضل باید یک برنامه ویژه مدیریتی تدوین کرد. برنامهای که برای تدوین آن پای دستگاه های مختلفی چون شهرداری، نیروی انتظامی، مأموران کشور، دهیاریها، بخشداریها، وزارتخانه های بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و نیرو و جهاد کشاورزی باید وسط بیاید.
سهم نساجیها از آلودگی ها
رستگاری میگوید آنچه که در این شبها برای کارشناسان و مأموران محیط زیست تهران تازگی داشت سهم برخی از صنوف در آلودگی هوا بود که تاکنون دیده نشده بود، برای مثال نساجی ها، که برای همه محرز است مثلاً ریخته گری یک واحد آلاینده است اما برخی ازآلایندگیها زیاد دیده نمیشود، مثلاً واحدهای رنگرزی پارچه. مأموران سازمان حفاظت محیط زیست پیشتر برای آلودگی آب با این صنف برخورد داشته اما سهم آنها در آلودگی هوا تازگی دارد. همین مسأله هم او و هم همکارانش را به این نتیجه رسانده تا وارد گفتوگو با اتحادیههای مختلف اصناف از جمله نساجی شوند و آنها را وارد ماجرا کنند.