حجتالاسلام «محسن عباسی ولدی» در برنامه «بدون توقف» در خصوص برقراری ارتباط بین دختر و پسر به منظور شناخت قبل از ازدواج گفت: اولا اینکه اصلیترین کسی که این وسط آسیب روحی میبیند دختر است و متأسفانه اولین اتفاقی که در این ارتباطات قبل از شناخت میافتد دلبستگی است و فرد در این ارتباطات باید دائم دل ببندد و دل بکند، لذا باید واقعی فکر کنیم، اینطور نیست که این رفتوآمدها بدون دلبستگی باشد، واقعی فکر کردن یعنی راهی را برای شناخت معرفی کنیم که کمترین آسیب را داشته باشد.
وی در ادامه گفت: ممکن است خانمی بگوید اگر مثلا من در دانشگاه از پسری خوشم آمد و فکر کردم به درد زندگی با هم میخوریم چه کنم؟ توصیه من این است که با یک استاد یا یک فرد معتبر و جا افتادهتر مطرح کنید تا او شما را به فرد مورد نظر معرفی کند و او نیز از مسیر رسمی و خواستگاری وارد شود و بعد از آنکه قاعدههای انتخاب و ملاک را گفتیم میخواهیم بگوئیم شناخت هم مراحلی دارد از جمله گفتوگوی خواستگاری ولی قاعدهمند، نه این گفتوگوهای کوتاه و ده دقیقهای و بعد تحقیق قاعدهمند.
این مشاور خانواده با اشاره به اینکه در هیچ ازدواجی با هیچ روشی، هیج تضمین 100 درصدی برای اینکه دو طرف تا ابد با هم زندگی کنند وجود ندارد، اظهار کرد: پس روش صحیحتر و کم آسیبتر، روش واقعبینانهتر چیست؟ قطعا ایجاد ارتباط قبل از ازدواج نیست، چراکه این روش نه تنها منتهی به شناخت نشده بلکه قبل از آن منتهی به دلبستگی و حتی تردید در رابطههای بعدی میشود، چون فرد در رابطههای بعدی مدام رفتارها را با تجربههای خود در ارتباطات قبلی مقایسه میکند، بحث سر این است که ما روشی ارائه دهیم که در صحنه اجرا قابل توصیه به همه باشد.
عباسی ولدی با تأکید براینکه حدود 50 درصد طلاقها در جامعه ما در همان پنج سال اول زندگی و یک ششم طلاقها در همان سال اول اتفاق میافتد، تصریح کرد: تحلیل این آمار به ما نشان میدهد که انتخابها مشکل دارد، وقتی روش انتخاب به این سمتوسو میرود باید توصیه کنیم که در روش انتخاب دقت کنید حالا ممکن است عدهای گوش کنند و عدهای گوش نکنند. اما اگر این شبهه پیش بیاید که برای شناخت باید وارد رابطه شوید این یعنی دامن زدن به همین روش اشتباه ممتدی که در حال رخ دادن است، و باید این روند را جایی متوقف کرد.
وی همچنین عنوان کرد: متأسفانه گاهی هم با دخالت در روند ازدواج آن را از روال طبیعی خودش خارج میکنیم، مثلا یکی از اتفاقاتی که میافتد این است که زن و مرد بعد از این روابط پی در پی تنوعطلب و تمامیتخواه میشوند و فراموش میکنند که قصد اولیه ازدواج بوده و بعد از مدتی میگویند چرا ازدواج؟ و اصلا حس ازدواج از او گرفته میشود، تنوعطلب شدن هم یکی از خطرات بزرگ این ارتباطات است، مشکل بعدی هم تردید است یعنی پس از اینکه دختر و پسر بعد از ارتباط وارد زندگی مشترک میشوند در بسیاری از موارد به هم سوءظن دارند.
مدرس مبانی تربیت و رشد اسلامی در پایان با اشاره به اینکه بخش قابل توجهی از مشکلات در زندگیهای مشترک به همین بدبینیها برمیگردد، یادآور شد: یکی از میوههای تلخ این روش بدبینی است، وقتی قرار است در دل این ارتباط این همه اتفاق تلخ بیفتد، چرا باید آن را به جوانان توصیه کنیم، خیلی از افرادی هم که مدعیاند در این ارتباطات آسیب ندیدند وقتی وارد زندگی میشوند احساساتشان نسبت به همسر و فرزندانشان بسیار پائین آمده اینها به گمان خودشان آسیب ندیدند چون جوری با احساسشان مخالفت کردند یا آن را خرج کردند که دیگر در صحنه واقعی زندگی هم توان بیان احساس واقعی را ندارند.