فاطمه سادات زاهدی ، کارشناس ارشد مشاوره ، خبرگزاری دانا ؛ به این
مثال ها توجه کنید . فکر کنید فرزند خردسالی دارید و گاهی اوقات برخی از این
رفتارها را از او میبینید . در برابر خواسته های نا به جای او چگونه برخورد می
کنید ؟
فرزند 5-6 ساله ای که هنگام خواب ، مدام گریه و جیغ و داد می کند که
من میخواهم با گوشی بازی کنم و یا در مغازه شروع به گریه می کند که من فلان خوراکی
را می خواهم ، اما شما بنا به هر دلیلی تمایلی ندارید که آن خوراکی را برای او
بخرید .
شاید شما هم مانند بسیاری از پدر و مادرها در برابر چنین رفتارهایی ،
ابتدا تحکم کنید و بعد از چند دقیقه از گریه های کودک دلتان به رحم بیاید و تسلیم
او شوید و یا اگر در بیرون از منزل باشید ، به خاطر نگرانی از حرف و نگاه مردم از
موضع خودتان کوتاه بیایید و علی رغم میل باطنیتان عمل کنید .
در چنین مواقعی به لحاظ روانی چه اتفاقی برای کودک می افتد؟ او به
کارآمدی روش خود یعنی جیغ و داد برای رسیدن به اهدافش اعتماد می کند و بدین ترتیب،
رفتار نادرستِ جیغ زدن در او تقویت می شود. بنابراین دفعه بعد هم از همین روش برای
رسیدن به خواسته های نامطلوب اش استفاده می کند .
برای اینکه بتوانید
در برابر چنین رفتارهایی از کودک ، برخورد مناسب داشته باشید میتوانید از توصیه
های زیر استفاده کنید .
نیازهای اصلی او را رفع کنید
به عنوان مثال او گرسنه یا تشنه است یا خوابش می آید و یا
اینکه در طول روز شما را ندیده و نوازش و محبت شما را می خواهد . اگر شما در همان
زمانی که کودک می خواهد نیازها و خواسته های عاطفی او را رفع کنید ، کودک احساس
امنیت کرده هنگامی که شما می خواهید امیال و خواسته هایش را به تعویق بیاندازید ،
راحت تر به شما اعتماد خواهد کرد .
قوانین را پپیشاپیش به او بگویید
قوانین از پیش بیان شده به عنوان نشانه و علامت به کودک کمک
می کنند . به عنوان مثال به او بگویید : " ما به سوپر مارکت می رویم . تو می
توانی همه چیز را نگاه کنی اما من برایت اسباب بازی نمی خرم ." یا من تو را
دو بار سوار چرخ و فلک می کنم ، فقط دوبار "زمانی که او از شما چیزی می خواهد
با آرامش و اطمینان قانون را یادآوری کنید .
بر عقیده خود پا بر جا بمانید
بیهوده است که برای تصمیمی که یکبار گرفتهاید و توضیح دادهاید خود
را توجیه کنید. به او بگویید تصمیمی است که گرفتهشده، همین. هرچه بیشتر با کودک
جروبحث کنید او بیشتر روی خواستههایش پافشاری میکند. تسلیم عصبانیتش نشوید.
محدودیتها و ممنوعیتهایی را که واضح و روشن هستند به او آرامش و اطمینانخاطر میدهند. اگر به سختی میتوانید آرامشتان
را حفظ کنید از آنجا دور شوید. همیشه "نه"
یا "بعداً" در مخالفت افراط نکنید. با این کار از فرزند خود فردی میسازید
که همیشه ناراضی و بیقرار است و محرومیت برای او نوعی شکنجه محسوب میشود. با
بعضی از خواستههای کوچک او که باعث شادمانیاش میشوند موافقت کنید و از شادی او
لذت ببرید.
این موضوع امری طبیعی است که بسیاری از چیزهایی که اطراف کودک هستند
او را وسوسه میکنند. اما به این نکته توجه داشتهباشید که کودک بین سنین دو تا سه
سالگی به سختی میپذیرد که کسی درخواستهایش را رد کند. و دقیقاً بههمین دلیل است
که باید "نه" گفتن را دانست و به آن عمل کرد. زیرا او در آینده نمیتواند
هرچه را که مایل است بهدست آورد.
گاهی او را محروم کنید
موکولکردن خواستهها به زمانی دیگر و یا صرفنظرکردن و چشمپوشی از
آنها هر دو در ذهن کودک بهمعنای محرومشدن است. هر کودکی نیاز دارد هنگامیکه
کوچک است، تا اندازهای طعم محرومیت را بچشد. فهم و پذیرش این محرومیت به او اجازه
خواهدداد تا با درنظرگرفتن حقوق دیگران، حقوق خویش را کسب کرده و خود را با قوانین
اجتماعی وفق دهد تا در بزرگسالی بتواند در زندگی خانوادگی و حرفهای خود، در
برابر شکستها و ناامیدیها مقاومت کند. والدین کودک باید به او کمک کنند تا این
محرومیتها را بهآسانی بپذیرد.
پذیرفتن و تسلیم شدن به همه خواستههای کودک یک معنا دارد: اینکه
شما فقط برای اینکه در خانه آرامش داشتهباشید طبق میل کودک رفتار کردهاید و این
بدترین خدمتی است که در حق او انجام میدهید.
اگر هرگز به او "نه" نگویید کودک شما نمیآموزد که چهگونه
خواستههایش را زمان دیگری مطرح کند و ناخوشایندی و ناراحتی ناشی از این محرومیت
را بپذیرد. بنابراین در بزرگسالی او هیچگونه محدودیتی را نخواهدپذیرفت وبه
انسانی مستبد و خودمحور تبدیل خواهدشد که برای پذیرفتهشدن در یک جمع مشکلات زیادی
خواهد داشت.