محمد شیرزاده، پایگاه خبری دانا، سرویس آموزش؛ مدرسه تنها موردی نیست که والدین برای آن به کودکشان فشار می آورند. بعضی از والدین کودکشان را تحت فشار قرار می دهند تا در مواردی چون ورزش، موسیقی، تئاتر و یا فعالیت های دیگر، بهترین باشد. برای تحقق این کار این دسته از والدین کودک را مجبور به تمرین زیاد کنند تا در مسابقات موفق شود و مقام کسب کند.
اگرچه توقع منطقی از کودک برای بهترین بودن، می تواند درست باشد، اما وارد کردن فشار زیاد ممکن است به کودک آسیب بزند. زمانی که کودک احساس کند هر نمره ای که برای تکالیف یا امتحاناتش به او داده می شود در آینده شغلی او تاثیر دارد، این فشار می تواند عواقب منفی برای او به همراه داشته باشد.
باید بدانید اگر از فرزند خود بیش از حد توانش توقع داشته باشید، به مسائلی نظیر نا امیدی و کمبود اعتماد به نفس او دامن خواهید زد. آن موقع است که فرزندتان به تدریج نشانه های اولیه اضطراب و استرس روانی را بروز می دهد که حتی ممکن است شامل علائم فیزیکی نیز باشد.
آیا بیش از آن که به تمجید و تحسین کودک خود بپردازید، وی را مورد انتقاد قرار می دهید؟
والدینی که بیش از حد به رفتارهای اشتباه کودکان خود توجه می کنند و به اصطلاح هیچ موضوعی را از قلم نمی اندازند، ناخودآگاه روان و همچنین جسم کودک را تحت تاثیر فشاری مخرب قرار می دهند.
با خودتان صادق باشید. آیا به همان اندازه که فرزندتان را نقد می کنید، وی را به خاطر کارهای درست و زیبایش تمجید کرده اید؟ ممکن است شمار زیادی از والدین نسبت به اهمیت بالای این مسئله آگاهی کافی نداشته باشند و یا به علت مشغله های زندگی مدرن امروزی از تمجید و تحسین کودک خود غافل شوند. برخی دیگر نیز تصور می کنند که رمز موفقیت کودک آنها در وارد آوردن فشار بیش از اندازه خواهد بود که مشخصا تفکری بسیار اشتباه است.
توجه داشته باشید که انتقاد غیر معقول نمی تواند منتج به انگیزه بخشی به فرزند شما شود. یادآوری رفتارهای نادرست کودک آن هم به صورت مکرر و بدون توقف، حاصلی جز دور کردن وی از والدین خود نخواهد داشت. به همین علت توصیه می شود که در این خصوص کفه ترازو را به سمت تمجید و تحسین کودک خود سنگین کنید و نه در جهت انتقادهای مخرب. کودک این همراهی را به سرعت درک خواهد کرد و به تدریج با منطق کامل تری پذیرای نظرات والدین خود خواهد شد.
آیا در تمامی امور ریز و درشت فرزندتان مداخله می کنید
یکی از بارزترین جلوه های فشار بیش از اندازه والدین بر کودکان، مداخله در فعالیت های مختلف آنهاست.
پاسخ این سوال را واضح و شفاف بدهید: آیا تمام امور روزانه زندگی فرزندتان همچون انجام تکالیف مدرسه، مشارکت در کارهای خانه، بازی و حتی زمان استحمام تحت سلطه کامل شما قرار دارد؟
هرچند ممکن است بسیاری از والدین چنین رویکردی را تنها برای کمک به کودک خود و اطمینان از انجام صحیح امور اتخاد کرده باشند، اما باید بدانند که در حال تخریب قطعی سلامت ذهن و حتی جسم وی هستند.
کودکان به ویژه در سنین خردسالی نیازمند حمایت همه جانبه والدین خود خواهند بود. با این حال حمایت نباید تبدیل به ابزاری برای سرکوب استقلال کودک شود.
اگر به دنبال این هدف هستید که فرزندتان به موفقیت در زمینه های مختلف زندگی شخصی و همینطور اجتماعی خود دست یابد، فرصت آزمون و خطا و مواجهه با پیامدهای طبیعی هر انتخاب را در اختیار او قرار دهید.
آشنایی با برخی از خطراتی که ممکن است کودکان در نتیجه فشار زیاد والدین تجربه کنند
مشکلات متناسب با سلامت روانی: امکان دارد کودکانی که احساس می کنند تحت فشار مداوم والدین هستند، بیشتر دچار استرس باشند. این میزان بالای استرس می تواند کودکان را در معرض خطر بالای ابتلا به افسردگی یا مشکلات دیگر مرتبط به سلامت روانی قرار دهد.
مشکلات مربوط به عزت نفس: نتایج تحقیقاتی که توسط دانشگاه گوئلف انجام شد، نشان می دهد که فشار آوردن به کودک برای کسب برتری می تواند به عزت نفس او آسیب برساند. استرس مداوم کودک می تواند با شکل گیری هویت او تداخل پیدا کند و باعث شود که احساس کنند به اندازه کافی خوب نیست.
محرومیت از خواب: ممکن است کودکانی که تحت فشار مداوم والدین برای بهبود عملکرد خود در مدرسه هستند، شب ها تا دیروقت برای مطالعه بیدار بمانند و این مسئله باعث شود به اندازه کافی نخوابند.
آسیب بدنی: امکان دارد کودکان ورزشکاری که تحت فشار هستند در ورزش هایی شرکت کنند که به بدن آنها آسیب برساند. نادیده گرفتن درد و یا بازگشت به تمرینات قبل از بهبودی کامل می تواند باعث آسیب های دائمی شوند.
تقلب کردن: وقتی کودک به جای یادگیری به فکر نمره ای باشد که قرار است در امتحان کسب کند، احتمال تقلب کردن او بیشتر می شود. تقلب میان کودکانی که تحت فشار والدین هستند بسیار متداول است.
اجتناب از مشارکت: اگر کودک احساس کند که هدف همیشگی “بهترین بودن” است، به هیچ عنوان در فعالیتی که امکان درخشش نداشته باشد شرکت نمی کند. برای مثال ممکن است کودک به خاطر اینکه نمی تواند از بقیه اعضای تیم سریع تر بدود از فوتبال کناره گیری کند. این مسئله متاسفانه باعث از دست رفتن فرصت ها برای کسب و پرورش مهارت های گوناگون خواهد شد.