اضطراب جدایی به وضعیتی اطلاق میشود که فرزند کوچک شما در زمان جدایی از شما، احساس اضطراب کند. در دوران کودکی، گریه کردن، عصبانیت، یا چسبیدن (نشانههای اضطراب جدایی) واکنشهای طبیعی و سالم به جدایی و مرحلهای از رشد کودک هستند. این واکنشها ممکن است از زمان تولد کودک شروع شده و تا حدود چهار سالگی تکرار شوند. اگرچه شدت و مدت زمان اضطراب جدایی در کودکان ممکن است بسیار متفاوت باشد، اما مهم است به یاد داشته باشید که اندکی نگرانی درباره ترک مادر یا پدر در این موقعیت طبیعی است، حتی زمانی که کودک شما بزرگتر میشود.
با این حال، برخی از کودکان با وجود تلاشهای پدر و مادر، همچنان اضطراب جدایی را تجربه میکنند. این بچهها در طول سالهای دبستان یا پس از آن، با اضطراب جدایی مزمن یا تکراری مواجه میشوند. اگر اضطراب جدایی به حدی شدید باشد که بر فعالیتهای روزمره مانند مدرسه و دوستیها تأثیر منفی بگذارد و برای ماهها طول بکشد تا بهبود یابد، ممکن است نشانهای از یک مشکل بزرگتر یعنی اختلال اضطراب جدایی باشد.
چگونه میتوانیم اضطراب جدایی "عادی" را کاهش دهیم؟
برای کودکانی که با اضطراب جدایی طبیعی روبرو هستند، روشهایی وجود دارد که میتوانید برای کمک به کاهش این اضطراب انجام دهید.
- تمرین کردن جدایی: در ابتدا، کودک خود را برای مدتهای کوتاهی نزدیک به یک مراقب قرار دهید. همانطور که کودک به جدایی عادت میکند، میتوانید به تدریج مدت زمان بیشتری را ترک کرده و از او دورتر شوید.
- برنامهریزی جدایی پس از تغذیه و آرامش: نوزادان و کودکان در زمان خستگی و گرسنگی بیشتر به اضطراب جدایی حساس هستند، بنابراین بهتر است جدایی را پس از چرت زدن یا شیر خوردن برنامهریزی کنید.
- ایجاد آیین خداحافظی سریع: تشریفات آرامشبخشی مانند خداحافظی از طریق پنجره یا بوسه خداحافظی میتواند مفید باشد. با این حال، تلاش کنید این عمل را به سرعت انجام دهید.
- بدون هیاهو بروید: به کودک خود بگویید که میروید و برمیگردید، سپس بروید - توقف نکنید و فاصله را بزرگتر از آنچه است نکنید.
- وعدهها را برآورده کنید: برای ایجاد اعتماد در کودکتان که میتواند جدایی را تحمل کند، مهم است که در زمانی که قول دادهاید برگردید.
- استفاده از یک مراقب ثابت: اگر پرستار خانگی استخدام کرده اید، سعی کنید او را به مدت طولانی در کار نگهدارید تا از ناهماهنگی در زندگی کودک جلوگیری کنید.
علائم اختلال اضطراب جدایی در کودکان به صورت زیر مشاهده میشود:
- نگرانی و ترس از وقوع اتفاقات ناگوار برای عزیزانشان: ترس از وقوع حوادث بدی که ممکن است برای دیگران بیفتد، یکی از ترسهای رایج در کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی است. به عنوان مثال، کودک ممکن است همواره نگران بیماری یا آسیب دیدن والدین خود باشد.
- نگرانی از رویدادهای غیرمنتظره که ممکن است منجر به جدایی دائمی شوند: فرزند شما ممکن است از وقوع رویدادهای غیرمنتظره پس از جدا شدن از شما نگران باشد. به عنوان مثال، او ممکن است از ربوده شدن یا گم شدن بترسد.
- امتناع از رفتن به مدرسه: کودک مبتلا به اختلال اضطراب جدایی ممکن است از رفتن به مدرسه ترس غیرمنطقی داشته باشد و تمام تلاش خود را برای اجتناب از رفتن به مدرسه انجام دهد.
- کاهش علاقه به خوابیدن: اختلال اضطراب جدایی میتواند باعث بی خوابی در کودکان شود، به دلیل ترس از تنها ماندن یا تجربه کابوسهای مرتبط با جدایی.
- شکایت از علائم جسمی مانند سردرد یا درد معده: کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی، قبل و در طول جدایی، اغلب شکایتهایی از علائم جسمی مانند سردرد یا درد معده دارند و احساس میکنند که بیمار هستند.
- چسبیدن به مراقب: در صورتی که شما بخواهید از خانه بیرون بروید، کودک ممکن است سایه شما را در اطراف خانه دنبال کند و یا به بازو یا پای شما چسبد.
یک علت شایع اختلال اضطراب جدایی این است که کودک به نوعی احساس ناامنی میکند. بررسی هر عاملی که ممکن است زندگی کودک را مختل کرده و او را در معرض خطر قرار داده یا روال عادی زندگی او را به هم ریخته کرده باشد، میتواند کمک کند. اگر بتوانید علت یا علل اصلی را تشخیص دهید، نزدیکتر به کمک به فرزندتان در طول مشکلات اضطرابی خواهید بود.
علل شایع اختلال اضطراب جدایی در کودکان عبارتند از:
- تغییر در محیط: تغییرات در محیط اطراف مانند اسباببازی خانه، تغییر مدرسه یا تغییر در روال مراقبت روزانه میتواند منجر به اختلال اضطراب جدایی شود.
- فشار: موقعیتهای استرس زا مانند تغییر مدرسه، طلاق و یا از دست دادن عزیزان، میتواند منجر به مشکلات اضطراب جدایی شود.
- دلبستگی ناامن: دلبستگی پیوند عاطفی است که بین نوزاد و مراقب اصلی او شکل میگیرد. در حالی که پیوند دلبستگی ایمن اطمینان میدهد که کودک شما برای رشد سالم احساس امنیت، درک و آرامش کافی خواهد داشت، پیوند دلبستگی ناامن میتواند به مشکلات اضطراب جدایی کمک کند.
- والدین بیش از حد حفاظت کننده: در برخی موارد، اختلال اضطراب جدایی ممکن است نشانه استرس یا اضطراب خود شما باشد. والدین و فرزندان میتوانند عاملی برای نگرانی یکدیگر باشند.
تفاوت بین اضطراب جدایی و تروما
اگر به نظر میرسد که فرزند شما دچار اختلال اضطراب جدایی شده است، علت آن ممکن است مربوط به یک تجربه آسیبزا باشد تا خود اضطراب جدایی. اگرچه این دو بیماری ممکن است علائم مشابهی داشته باشند، اما درمان آنها به صورت متفاوت است. با درک تأثیرات استرس تروماتیک بر روی کودکان، میتوانید به فرزندتان کمک کنید تا از بهترین درمان بهرهمند شود.
کمک به کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی
هیچ کدام از ما نمیخواهیم کودکان خود را در بحران ببینیم، بنابراین کمک به فرزندتان برای اجتناب از چیزهایی که از آنها میترسد، میتواند کمک بزرگی باشد. به جای تلاش برای هرگز اجازه دادن به جدایی، میتوانید با انجام اقداماتی برای ایجاد احساس امنیت بیشتر، به فرزندتان کمک کنید که با اختلال اضطراب جدایی مقابله کند. ایجاد یک محیط مهربان در خانه میتواند باعث افزایش راحتی کودک شما شود. حتی اگر تمام تلاش شما مشکل را به طور کامل حل نکند، همدردی شما میتواند وضعیت را بهبود بخشد.
درباره اختلال اضطراب جدایی آموزش ببینید. با آشنایی با تجربه فرزندتان در این اختلال، میتوانید بهتر با مشکل او همدردی کنید.
به احساسات فرزندتان گوش دهید و احترام بگذارید. برای کودکی که ممکن است به دلیل اختلال خود احساس انزوا کند، تجربه گوش دادن به او میتواند تأثیر شفابخش قدرتمندی داشته باشد.
درباره موضوع صحبت کنید. برای کودکان، بهتر است درباره احساسات خود صحبت کنند - آنها از "فکر نکردن به آن" سودی نمیبرند. همدرد باشید، اما به آرامی به فرزندتان یادآوری کنید که از آخرین جدایی جان سالم به در برده است.
چالشهای جدایی را پیشبینی کنید و آماده شوید. درمورد موضعاتی که ممکن است اضطراب را در فرزندتان ایجاد کند با متخصص و مشاور صحبت کنید. اگر احساس می کنید علائم کودک شما به علائم استرس تروما مربوط است، مهم است که با یک مشاور حرفهای در مورد وضعیت صحبت کنید. یک روانشناس متخصص در اختلالات روانی کودکان و نوجوانان می تواند به شما کمک کند تا علت علائم را تشخیص دهید و برنامه درمانی مناسب را تعیین کنید.
درمان تروما ممکن است شامل مشاوره روانشناختی، روشهای تنظیم خودکار و درمان دارویی باشد. مهم است که به کودک خود اطمینان دهید که شما در کنار او هستید و از او حمایت میکنید. همچنین، ایجاد یک محیط امن و پایدار برای کودک میتواند در فرایند بهبودی کمک کند. به کودک خود احساسات مثبت، اعتماد به نفس و عشق را ارائه دهید و او را تشویق کنید تا درباره تجربههایش صحبت کند، اما هرگز او را مجبور به صحبت نکنید.
مهم است که صبور باشید و به کودک خود زمان بدهید تا با ترس و استرس خود مقابله کند. همچنین، حفظ خودتان را فراموش نکنید و پشتیبانی مانند خانواده، دوستان و مشاورین را تامین کنید. این افراد میتوانند به شما در فرایند بهبودی کودکتان کمک کنند و شما را در مراقبت از خودتان حمایت کنند.
چگونگی کمک به فرزندانتان در ایجاد احساس امنیت و آرامش
یک الگوی روزانه ثابت برای فرزندانتان ارائه دهید. روتینها به کودکان احساس امنیت میدهند و در کاهش ترس از ناشناختهها کمک میکنند. تلاش کنید برنامه غذایی، ساعت خواب و موارد مشابه را هماهنگ کنید. اگر قرار است برنامه خانواده تغییر کند، از قبل به فرزندانتان اطلاع دهید. زیرا تغییرات که قبل بینایی شوند، برای بچهها آسانتر قابل قبول هستند.
محدودیتها را مشخص کنید. به فرزندتان اجازه دهید بفهمد، اگرچه شما احساسات او را درک میکنید، اما در خانواده شما قوانینی وجود دارد که باید رعایت شوند. مانند رعایت روالها و تعیین و اجرای محدودیتها که به کودک شما کمک میکند تا بفهمد از هر موقعیتی چه انتظاری دارد.
فرصت انتخاب را به آنها بدهید. اگر در تعامل با شما، فرزندتان حق انتخاب یا عنصر کنترلی داشته باشد، ممکن است احساس امنیت و آرامش بیشتری داشته باشد. به عنوان مثال، به فرزندتان اجازه دهید که برای رفتن به مدرسه، محل ترکشان را انتخاب کنند یا کدام اسباببازی را میخواهند با خود به مهد کودک ببرند.
در پایان
سعی کنید محیط امنی را در خانه برای فرزندتان ایجاد کنید و اگر مبتلا به این قضیه هستید از مشاورین و متخصصین کمک بگیرید.