در عصر دانایی با دانا خبر      دانایی؛ توانایی است      دانا خبر گزارشگر هر تحول علمی در ایران و جهان      دانایی کلید موفقیت در هزاره سوم      
کد خبر: ۱۳۱۸۱۳۸
تاریخ انتشار: ۱۰ دی ۱۴۰۳ - ۰۷:۳۸
اگر به دنبال اثری هستید که بینش و حس تازه‌ای به شما ببخشد، این کتاب انتخابی ارزشمند خواهد بود.

به گزارش پایگاه خبری دانا، این سفرنامه نتیجه شش ماه زندگی سنا ثقفی به همراه همسر و دو فرزندش در مرز آمستردام و شهر جدید آمستلفین است. ثقفی، که خود نویسنده‌ای در حوزه کودک و نوجوان است، در فرصتی مطالعاتی که برای همسرش فراهم شده، به آمستردام می‌رود و سفرنامه‌ای پرمحتوا از تجربیاتش در این منطقه، که گاهی شیرین و گاهی تلخ است، به نگارش درمی‌آورد.

 

به گفته نویسنده، در تمام روزهایی که در هلند زندگی کرده، در دنیای کتاب‌ها و ادبیات کودک غوطه‌ور بوده است. او در کتابخانه‌ها به مطالعه پرداخته، با نویسندگان و نمایشنامه‌نویسان مطرح آشنا شده، به تماشای فیلم و تئاتر نشسته و نگاهی به زندگی انسان‌ها انداخته است.

 

ثقفی علاوه بر ثبت وقایع زندگی‌اش در هلند، سفرهای کوتاهی به کشورهای سوئیس، ایتالیا و بلژیک نیز داشته و درباره این تجربیات نیز می‌نویسد. او از تمام موقعیت‌هایی که در این شش ماه در آنها حاضر بوده، از جمله بازدید از موزه‌ها، سفر به شهرهای مختلف و ایستگاه‌های قطار، یادداشت‌هایی تهیه کرده است.

 

این کتاب برای کسانی که به شناخت فرهنگ‌ها، ماجراجویی‌های شخصی و تأمل در زندگی در غربت علاقه‌مندند، مناسب است. با روایت لحظات تلخ و شیرین، شما را به سفری متفاوت و دلنشین در دامان آمستردام می‌برد و تجربه‌ای عمیق از زندگی در اروپا ارائه می‌دهد. اگر به دنبال اثری هستید که بینش و حس تازه‌ای به شما ببخشد، این کتاب انتخابی ارزشمند خواهد بود

برشی از کتاب: 

آدمیزاد مثل قلمه گیاه می‌ماند از شاخه جدایش کنند و توی آب بگذارندش ریشه میدهد و بعد بدون آب نمیتواند زندگی کند. یکی از ریشه های کوچک کم جان ما در این سفر همین گاری قراضه دوست داشتنی بود که در روزهای قرنطینه و تنهایی و تعطیلی همه جا به دادمان رسید و حال و هوایمان را عوض کرد. حتی قوی ترمان کرد و همراهمان شد برای سرک کشیدن در کلی از سوراخ سمبه‌های آمستردام که با ترم و مترو و اتوبوس در دسترس نبود. روز اولی که سعید از آن عکس گرفت و در مارکت پلاتس گذاشت برای فروش هیچ کداممان فکر نمیکردیم کسی سراغش .بیاید اما همان روزهای اول چند تا مشتری جدی پیدا شد و قرار بود اولینشان برای بازدید بیاید با کفیتس را حتی کمی از چیزی که اولش خریده بودیم گرانتر قیمت گذاشته بودیم شاید دلمان نمیخواست به این زودی‌ها فروش برود.

 

 

بر دامان آمستردام

ارسال نظر