پریسا تاج، خبرگزاری دانا، گروه ترجمه ؛ شاید بد نباشد یک دقیقه وقت بگذارید و درمورد بهترین فردی که روی شما تاثیر داشته است فکر کنید.
این فرد، می تواند از دایره ی همکارانتان ، مدیر ، والدین، دوستان، همکلاسی، یا حتی استاد دانشگاهتان باشد. هر فردی که در یک مقطعی از زندگی شما، نقش یک مشاور عالی را برایتان داشته است می تواند شامل این تعریف شود .
به نظر شما چه ویژگی باعث شده تا آنها برایتان افراد برجسته ای شوند؟ آیا به نظر می رسد که آنها واقعا سبک کاری، سبک زندگی و اهداف شما را درک کرده اند؟ یا اینکه همیشه راهنمایی های صحیحی به شما ارائه می دهند؟
احتمالا همه افراد این موقعیت را تجربه کرده اند که در مقطعی از زندگی، نقش راهنما و مشاور را برای افراد دیگر داشته اند.
مشاوران و راهنماها، معمولا به سه گروه تقسیم می شوند: مشاوران همکار، مشاوران شغلی و مشاور خانواده.
مشاور کیست؟
مشاور، یک فرد قابل اعتماد است. فردی که همیشه برای حمایت و ارائه راهنمایی اش به دیگران حاضر است، و همیشه به حفظ منافع طرف مقابل فکر می کند.
رابطه مشاور و کارآموز (مراجعه کننده)، می تواند سالهای سال ادامه داشته باشد، یااینکه در چند ساعت خلاصه شود.
زمانی که این ارتباط عمر طولانی تری پیدا می کند، با شخصیت، سبک یادگیری و اهداف طرف مقابل آشنایی و درک بیشتری پیدا می کنید که این موضوع، خود می تواند شما را برای ارائه مشاوره غنی تر و مرتبط تر کمک کند.
اما لزوما این ارتباط همیشه طولانی مدت نیست . می تواند یک رابطه کوتاه مدت باشد، مانند زمانی که شخصی به یک مشکل شغلی( مانند انتقال شغلی یا مشکل با همکار یا مدیر ) برخورد می کند و به مشاور مراجعه می کند.
مشاور همکار
این مورد از مشاوره بیشتر شبیه یک دوره کارآموزی است. اینکه شخص تصمیم داشته باشد به یک شغل جدید وارد شود یا به تازگی وارد یک شغل شده است، در این حالت ممکن است از یک همکار راهنمایی بگیرد تا با شغل جدید خود بیشتر آشنا شود و سریع تر مراحل آزمون و خطا را طی کند.
تمرکز یک مشاور همکار بر روی کمک به مهارت های خاص همکار جدید الورود ، تلاش برای رسیدن به اهداف خاص، و شیوه های اصلی سازمان برای نحوه انجام کارها است.
مشاور شغلی
معمولا این نوع از مشاوره، هدف بسیاری از افرادی است که در این رشته تحصیلات آکادمیک دارند. مشاورین شغلی غالبا در همان شرکت یا شرکت های مشابه مشغول به کار هستند.
هدف آنها، خدمت به عنوان مشاور و حامی شغلی است، کمک به تقویت تامین چگونگی همکاری متناسب با توانمندی های مراجعه کننده در طول زمان همکاری، و شاید چگونگی رسیدن به موفقیت های بزرگتر برای شرکت است.
برخی از شرکت ها، برنامه های مشاوره ای دارند که دقیقا با استراتژی های شرکت خودشان همخوانی دارد. به نظر می رسد این امر، زمانی مثمر ثمر واقع می شود، که سیستم بوروکراتیک نباشد. بلکه بیشتر یک سیستم داوطلبانه است که طی آن کارمندان موجود داوطلب می شوند و به کارمندان جدید الورود راهنمایی ها را ارائه می دهند.
مشاور خانواده
معمولا افراد تمایل دارند به فردی خارج از محل کارشان به عنوان مشاور خانواده مراجعه کنند. این شخص می تواند زمانی که فرد با چالش ها و مشکلات شغلی نیز مواجه می شود، به او راهنمایی و مشاوره بدهد.
در ادامه این مطلب به نکاتی پیرامون ارائه یک مشاوره مطلوب ارائه می شود:
۱- رویکرد هر مشاور با مشاور دیگر متفاوت است.
بهتر است زمانی که برای اولین بار کارتان را شروع می کنید یک ارزیابی از سبک و آمادگی خودتان داشته باشید و میزان تعهدتان را بشناسید. سعی کنید این سوالات را از خودتان بپرسید:
شبیه چه تیپ مدیرانی هستید یا تمایل دارید باشید؟
از طرف مقابل چه انتظاراتی دارید؟
چگونه می توانید متوجه شوید که مراجعه کننده شما موفق شده است؟
آیا ارتباط موفقی با مراجعه کننده دارید؟
پیشرفت مراجعه کننده را در طول مدتی که باهم ارتباط داشته اید چگونه ارزیابی می کنید؟
چگونه تجارب خود را ارائه دهید تا به موفقیت برسید؟
۲- از ابتدا انتظارات متقابل از یکدیگر را بیان کنید.
پاسخ به سوالات بالا می تواند انتظارات شما (مشاور و مراجعه کننده) را از یکدیگر بهتر مشخص کند. به عنوان مثال فرض کنید که یک موقعیت فوق العاده شغلی از طرف یک شرکت برایتان فراهم می شود و از شما تقاضای همکاری دارند.
در قدم اول باید بدانید که آیا آنها از شما درخواست همکاری دارند یا صرفا می خواهند اطلاعات کافی را درباره حرفه ی مورد نظر در اختیار آنها قرار دهید.
فهمیدن این موضوع به مشاور کمک می کند تا بحث و گفتگو در مسیر درستی قرار بگیرد و مشاور بهتر بتواند شما را راهنمایی کند.
۳- با علاقه به صحبت های مراجعهکننده گوش دهید.
ارتباط مشاور و مراجعه کننده یک ارتباط شخصی است. قطعا شما می توانید بدون شناخت کامل طرف مقابل، یک سری توصیه ها و راهنمایی ها را به او ارائه دهید. اما برای اینکه در نقش یک مشاور فوق العاده ظاهر شوید، نیاز است تا اطلاعات شخصی بیشتری از مراجعه کننده کسب کنید. به همین منظور نیاز است بعضی سوالات را پیرامون شغل آنها بپرسید:سبک کاری آنها، شغل دلخواهشان، اهداف فعلی شغلی، و سوالاتی از این قبیل .
شناخت عمیق و کامل تر مراجعه کننده به مشاور کمک می کند تا رابطه ی محکم تری ایجاد کند. و همچنین به فهمیدن علاقه مندی هایشان، نحوه تعامل با دیگران و ... کمک می کند.
بنابراین اگر مراجعه کننده ، گزارش یک هفته خوب را به شما تحویل داد . سعی کنید درباره علت این کیفیت از او بپرسید. چه کاری انجام داده اند؟ با چه کسانی تعامل داشته اند؟ چه نوع ارتباطی آنها را به این رضایت رسانده است؟
یک روش بسیار عالی برای شناخت افراد، این است که یک شنونده عالی باشید. این کار، کار پیچیده ای نیست. کافی است تمام حواستان به جای اینکه به حرف هایی که خودتان خواهید گفت، باشد، به گفته های مراجعه کننده باشد.
۴- درصورت لزوم بقیه جلسه مشاوره را به زمان دیگری موکول کنید.
زمانی که درحال ارائه مشاوره به فردی هستید، ممکن است مدام احساس کنید که باید سریعا توصیه هایتان را به او ارائه دهید. اما خوب است بدانید که لزوما توصیه هایی که سریعا ارائه می کنید، توصیه های مفیدی نیستند، بلکه می توانند نامطلوب هم باشند و این سبک راهنمایی های نامطلوب می تواند به رابطه مشاور و کارآموز آسیب برساند.
یک مشاور خوب می داند که چه موقع باید یک فاصله بین صحبت ها ایجاد کند. ممکن است مراجعه کننده مساله مهمی را مطرح کند و در این بین یک نفر سوم، با صحبت هایش باعث عصبانیت شما شود. اگر اطلاعات ، تجربه، و وضعیت روحی مناسبی برای مواجه با این وضعیت ندارید، بهتر است ادامه صحبت ها را به جلسه دیگری موکول کنید . این کار به شما فرصت می دهد تا اطلاعات بیشتری کسب کنید، منابعتان را بررسی کنید، و یک پاسخ ارزشمند ارائه دهید.
۵- هوش هیجانی خود را بهبود ببخشید.
برخورداری از هوش عاطفی، یکی از ویژگی های مهم یک مشاور خوب است. هربار که یک مشاوره جدید را آغاز می کنید نیاز است تا با شخصیت آنها، نیازها و خواسته هایشان ، تجربه هایی که شخصیت آنها را شکل داده است و نحوه برخورد آنها با موقعیت های مختلف را می شناسید.
مشاورین خبره، می دانند که چگونه می توانند با پرسیدن سوالات صحیح و به جا، تشخیص زبان بدن مراجعه کننده، فهمیدن کنترل احساساتشان، می توانند اطلاعات شخصی آنها را رمز گشایی کنند.
۶- سعی کنید با حدس و گمان مسائل را پیش نبرید، بلکه سوال بپرسید.
شاید یک گوشه ایستادن و مسائل را از دید سوم شخص نگاه کردن کار ساده ای باشد. اما یک مشاور خوب می داند که سوال پرسیدن کلید حل مشکلات است، نه صرفا حدس و گمان. این امر به ویژه زمانی صادق است که فرد مراجعه کننده در مراحل ابتدایی شغلی درحال دریافت مشاوره است،
به عنوان مثال، فرض کنید که درحال ارائه مشاوره به فردی هستید که با مدیر خود مشکل دارد . بهتر است به جای اینکه به برخی حواشی از جمله ارتباط خودتان با مدیرتان بپردازید، به پرسیدن سوالاتی مشغول شوید که به پیدا کردن ریشه مشکل کمک می کند.
از مراجعه کننده خود سوالاتی درباره نحوه ارتباطش یا مدیر بپرسید. هرگز فکر نکنید که جواب این سوالات را از سبک صحبت کردن مراجعه کننده می توانید متوجه شوید، چرا که قطعا سبک گفتگوی او با مدیرش، با سبک و سیاق مکالمه شما بسیار متفاوت است.