در عصر دانایی با دانا خبر      دانایی؛ توانایی است      دانا خبر گزارشگر هر تحول علمی در ایران و جهان      دانایی کلید موفقیت در هزاره سوم      
کد خبر: ۱۳۱۲۵۰۷
تاریخ انتشار: ۱۴ فروردين ۱۴۰۲ - ۱۰:۰۱
آموزه‌های تربیتی امام صادق (ع) به گونه‌ای نیست که ایشان در نظر داشته باشند در یک چهارچوب علمی، نظام تربیتی خاصی را ارائه کنند. چرا که ایشان از نظام تربیتی و تعلیمی، تغییر انسان‌ها و تاثیر گذاری برای تعلیم و تربیت را در نظر دارند. امروز در ادامه مبحث طرح شده روزهای گذشته به توجه دادن انسان به بالا بردن سطح درک عقلی انسانها می‌پردازیم.

دکتر حمیدرضا آیت اللهی، استاد فلسفه و رییس سابق پژوهشگاه علوم انسانی نوشت: در نگرش تربیتی امام صادق (ع) اطاعت کر و کور از دستورات دینی چندان ممدوح نیست. انسانها باید بتوانند بیندیشند و عقل خویش را برای تبیین آموزه های دینی بکار ببرد.

در مکتب اهل بیت علیهم السلام عقل جایگاه خاصی دارد و تربیتی را شایسته می دانند که پابپای عقل پیش رود و از تقلید کورکورانه بپرهیزد. به همین جهت امام صادق (ع) با انواع دیدگاهها به بحث می نشستند و مجال طرح شبهات را می دادند تا به شیعیان خود بیاموزند که آموزه های دینی باید عقل بنیاد نیز باشد. نمونه هایی از سیره عملی ایشان در این زمینه در روایت های زیر آمده است:

و من سوال الزندیق ... انه قال: کیف یعبد الله الخلق و لم یروه؟ قال (ع): راته القلوب بنور الایمان و اثبتته العقول بیقظتها اثبات العیان...قال: الیس هو قادر آن یظهر لهم حتی یروه فیعرفونه فیعبد علی یقین؟ قال (ع): لیس للمحال جواب.

مرد زندیقی از امام صادق علیه السلام مسائل چندی پرسید و از آن جمله این بود که چگونه مردم خدار پرستش کنند با آن که اورا ندیده اند؟ حضرت فرمودند: دیده دل، خدا را با نور ایمان می بیند و عقلهای بیدار او را مانند یک حقیقت مشهود اثبات می کنند. مرد سوال کرد: آیا خداوند قادر نیست که خود را به مردم بنمایاند تا او را مشاهده کنند و بخوبی بشناسند و با یقین و اطمینان خاطر پرستش نمایند؟ حضرت فرمودند: امر محال جواب ندارد.

 

عن ابیعبدالله علیه السلام انه قال للزندیق حین ساله ما هو؟ قال: هو شیئ بخلاف الاشیاء؛ ارجع الی قولی الی اثبات المعنی، و انه شیئ بحقیقه الشیئیه غیر انه لاجسم و لا صوره و لا یحس  و لا یدرک بالحواس الخمس؛ لا تدرکه الاوهام و لا تنقصه الدهور و لا تغیره الزمان. (کافی ج1، ص 83)

یکی از زنادقه از امام صادق علیه السلام سوال کرد: خدا چیست؟ حضرت فرمودند: او چیزی است برخلاف تمامی اشیاء؛ برای فهمیدن این مطلب به سخن من توجه کن: او چیزی است به حقیقت شیئیت، جز آن که جسم و صورت نیست، ملموس و محسوس نیست و با حواس پنجگانه قابل دریافتن نیست، اوهام از فهمش ناتوان هستند، تحول روزگار باعث افت او نمی شوند و تغییر زمان دگر گونش نمی کند.

 

فقال (ع) له (ابن ابی العوجاء) ماجاء بک هذا الموضع؟ فقال: عاده الجسد و سنه البلد، و لننظر ماالناس فیه من الجنون و الحلق و رمی الحجاره. فقال له العالم (ع): انت بعد علی عتوک و ضلالک یا عبد الکریم! فذهب یتکلم فقال له: لا جدال فی الحج و نفض ردائه من یده و قال: ان یکن الامر کما تقول و لیس کما تقول، نجونا و نجوت؛ و ان یکن الامر کما نقول و هو کما نقول نجونا و هلکت. فاقبل عبدالکریم علی من معه، فقال: وجدت فی قلبی حزازه، فردونی. فردوه فمات. (بحار ج1، ص77)

حضرت صادق علیه السلام از ابن ابی العوجاء پرسیدند چه شده است که به این طرفها آمده ای؟ پاسخ داد: یکی عادت بدنی و دیگر آداب و رسوم جامعه؛ همچنین برای آن که کارهای جنون آمیز و سرتراشیدن و سنگ انداختن مردم را ببینم.

امام علیه السلام فرمودند: تو همچنان در گردنکشی و گمراهی ات پافشاری می کنی. سپس در حالی که سخن می گفتند به راه افتادند و فرمودند: در ایام حج مجادله و یکی به دو کردن ممنوع است. آن گاه دامن عبا را با دستشان تکان دادند و فرمودند: اگر حقیقت آنگونه باشد که تو می گویی در حالی که واقعا آنگونه نیست، ما و تو هردو نجات پیدا می کنیم. اما اگر حقیقت آنگونه باشد که ما می گوییم و واقعا نیز آنگونه است، ما نجات می یابیم و تو هلاک خواهی شد.

در این موقع ابن ابی العوجاء به همراهانش گفت: در قلبم احساس درد و ناراحتی می کنم؛ مرا به خانه برگردانید. به خانه بردندش و طولی نکشید که از دنیا رفت.

یکی از ویژگی های سیره تربیتی امام صادق (ع) آن است که با اندیشه باطل نمی توان جز با اندیشه درست مقابله کرد. برطرف کردن شبهات از جانب مخالفان – حتی اگر به اصلاح مخالف امیدی نباشد- نشان می دهد که امام راه مقابله با اندیشه و شبهات باطل را تعقل کردن و نشان دادن کژی آن اندیشه ها و ایجاد زمینه برای طرح اندیشه صحیح می دانند.

یعنی صبر و رسیدن و رساندن به دیدگاه درست باید سرلوحه رفتارهای کلیه مومنان باشد و از برخورد های تند عجولانه بپرهیزند.

 

  • میانه روی در توجه به دنیا و آخرت: برخی نظامهای دینی تمام وجهه همت خود را بر آخرت اندیشی گذاشته اند و دنیا گریزی را تربیت مناسب می دانند. در نظام تربیتی اهل بیت علیهم السلام آخرت اندیشیِ صرف مذموم است، مخصوصا وقتی که توجه یک فرد به آخرت باعث شود که در امور ضروری دنیایش به دیگران وابسته باشد. تربیت باید بگونه ای باشد که فرد در توجه به دنیا و آخرت میانه روی داشته و به هردو در یک نظام واحد فکری توجه داشته باشد. زیاده روی در هریک، تربیت متناسبی را بدنبال نخواهد آورد:

لا خیر فیمن لا یحب جمع المال من حلال یکف به وجهه و یقضی به دینه و یصل به رحمه (وسائل ج4، ص102)

خیر و خوبی در آن کس نیست که علاقه ندارد از راه حلال جمع مال کند تا بدان وسیله آبروی خود را حفظ کند، نفقات واجب خود را بپردازد، و به خویشاوندانش کمک و محبت کند.

 

امام صادق علیه السلام بی توجهی به دنیا به علت پرداختن به آخرت که در نتیجه انسان را فردی وابسته به دیگران سازد مذموم می دانند.

عن ابیعبدالله (ع) قال: قال رسول الله (ص): ملعون ملعون من القی کله علی الناس (وسائل ج5، ص133)

امام صادق (ع) از  حضرت رسول اکرم (ص) نقل کرده اند که ایشان دوبار لعنت فرستادند بر کسی که بار زندگی خویش را بر دوش دیگران بیفکند.

 

همچنین زیاده روی در توجه به آخرت را نیز نیکو نمی دانند:

لا تکرهوا الی انفسکم العباده (کافی ج2، ص85 و 86)

عبادت خداوند را با وجود خستگی و بی میلی برخود تحمیل ننمایید.

 

قال: اجتهدت فی العباده و انا شاب، فقال لی ابی: یا بنی دون ما اراک تصنع؛ فان الله عز و جل اذا احب عبدا رضی منه بالیسیر (کافی ج2، ص87)

امام صادق علیه السلام فرمودند: من جوان بودم و در عبادت کوشش بسیار می کردم. پدرم به من فرمود: کمتر از این مقدار عبادت که از تو می بینم بجای آور، زیرا وقتی خداوند بنده ای را دوست دارد با عبادت کم از  او راضی می شود.

ارسال نظر