وزیر نفت دولت احمدی نژاد:
به گزارش گروه فناوری خبرگزاری دانا (داناخبر)، بعدها در گفت وگوهایی کاظم وزیری هامانه علت جدا شدنش از نفت و برکناری اش از این سمت را پایبندی به باورهای مردان نفتی و جلوگیری از تغییرات مدیرانی دانست که بدون پشتوانه کارشناسی و تنها به دلیل دستور شخص رییس جمهور باید صورت می گرفت.
وزیری هامانه پس از برکناری از نفت به دلیل پرده برداری از نحوه سایه اندازی احمدی نژاد بر نفت همواره مورد بی مهری قرار گرفته تا جایی که امروز وی مهمترین فعالیت خود را مطالعه می داند. وی در گفت وگو با خبرآنلاین از ویژگی های وزیرنفتی می گوید که می تواند نفت را به ریل برگرداند و البته در تمام اظهارات وی ردپای گزینه ای چون زنگنه مشهود است.
آقای وزیری هامانه شما از جمله افرادی هستید که طی هشت سال وزارت آقای زنگنه در نفت با ایشان همکاری کردید و پس از وی نیز مسوولیت این وزارتخانه را بر عهده گرفتید. امروز نظرتان در خصوص حضور مجدد آقای زنگنه در نفت چیست؟
بنده امیدوارم که آقای مهندس زنگنه بتوانند اعتماد مجلسیها را جلب کنند تا بتوانند با اعتباری که دارند نیروهای قدیمی را به نفت بازگردانند و درکنار آنها آموزش نیروی انسانی جوان را در دستور کار قرار دهند. در این صورت صنعت نفت را با خیال راحت در اختیار نیروهای جوان و با تخصص بسپارند. در شرایط فعلی و با وضعی که صنعت نفت دارد، لازم است شخصی بر مسند وزارت نفت تکیه بزند که بتواند با اعتبار خود نیروهای متخصص قدیمی را که بعضاً این روزها در نفت فعال نیستند و شاید علاقهای به بازگشت هم ندارند را به این صنعت باز گرداند و با کمک آنها نیروهای جوان را برای مسوولیت های بزرگ تر آماده سازد.
فکر نمی کنید اگر بخواهیم چنین هدفی را در نفت عملیاتی کنیم نیاز به تغییرات گسترده خواهیم داشت؟
باید دید تغییر به چه سمتی صورت می گیرد. اگر تغییر به معنی آوردن افراد لایق و شایسته باشد قطعا تغییری مثبت خواهد بود. اما اگر مثلاً در نفت مدیران با سابقه را بردارید و از وزارت خانه ای دیگر مدیر به نفت بیاورید قطعاً این تغییر مثبت نخواهد بود. فرق این دو تغییر از زمین تا آسمان است. دراین صورت هرکس سکان مدیریت وزارت نفت را برعهده بگیرد با چنین تغییرات غیرکارشناسانه ای کاری از دستش برنخواهد آمد اما اگر تغییرات به سمت آوردن نیروهای متخصص و قدیمی بر مسند کار و آمادهسازی نیروهای جوان توسط آنها باشد قطعاً این مسأله بردی بزرگ محسوب می شود.
اگر بخواهیم انتخاب آقای زنگنه برای نفت را نادیده بگیریم. به نظرشما الان بهترین فرد برای مدیریت وزارت نفت چه کسی خواهد بود؟
بنده بارها در مقالات و مصاحبه هایی که انجام داده ام تأکید کرده ام که امروز زمان آزمون و خطا نیست. نباید شخصی بر مسند مدیریت نفت بنشیند که تازه بخواهد کارآموزی کند بنابراین ما به فرد با تجربه ای نیاز داریم که در گذشته این وزارتخانه را مدیریت کرده باشد و جزییات کار آن را بشناسد. باید جایگاه وی در میان کارشناسان و متخصصان نفت به گونه ای باشد که اگر وی از آنان دعوت به همکاری کرد جواب منفی نشوند و به نوعی کارشناسان و متخصصان این عرصه او را قبول داشته باشند.
بنابراین در این شرایط به نظربنده آقای زنگنه میتواند گزینه مناسبی برای مدیریت وزارت نفت باشد. ما امیدواریم با حضور ایشان نفت روی ریل خود برگردد.
آقای هامانه بعد از شما آقای نوذری مسوولیت وزارت نفت دولت نهم را برعهده گرفت به نظر شما نحوه مدیریت ایشان قابل دفاع است؟
آقای نوذری در زمان بنده هم معاون وزارت نفت بودند و غیر از چند سال سابقه حضور در مجلس مابقی عمر خود را در نفت گذراندند و به نوعی یکی از نفتیها به حساب میآیند. در عین حال ارتباط خوبی هم با کارکنان نفت داشتند. در مجموع به عنوان یک نفتی برکار سوار بودند. اما متأسفانه بعد از رفتن آقای نوذری از نفت، افرادی مسوولیت این وزارتخانه را برعهده گرفتند که حتی پیش از آن ساختمان وزارت نفت را از نزدیک ندیده بودند و همین مسأله بر مشکلات نفت افزود. هرچند که تحریم ها نیز این مشکلات را بیشتر کرد. در واقع آوردن نیروهایی از بیرون نفت به بدنه این وزارتخانه و عدم آشنایی این مدیران با نحوه مدیریت نفت همه دست به دست هم داد تا امروز نفت روی ریل خودش نباشد.
به نظرشما سوآپ نفت یک خیانت بوده است؟
اجرای سوآپ نفت کاری نبود که یک شبه انجام بشود ما برای اجرایی شدن آن هزینه های زیادی را انجام دادیم. سوآپ نفت برای کشور درآمدزایی داشت. درواقع نفت را از شمال کشور تحویل میگرفتیم و در جنوب آن را تحویل مشتری میدادیم اینکاری بود که باعث میشد ما از این انتقال درآمدی هم نصیب ایران کنیم و رقیبی برای خط لوله باکو جیحان بود. اما وزیر وقت به دلیل اطلاعات ناصحیحی که به ایشان داده شد این طرح را یکباره تعطیل کردند. همانزمان هم کسانی که با اینکار آشنا بودند آه از نهادشان برآمد. بعدها هم تلاش زیادی شد که دوباره سوآپ نفت را به جریان بیندازند اما به دلیل بی اعتمادی همسایگان متأسفانه دیگر این اتفاق نیفتاد و نتیجه آن بلااستفاده شدن تجیهزات و تأسیسات نفتی ما شد که بیش از یک میلیارد دلار برای اجرایی شدن آن در اجرای خط لوله، تلمبه خانه و تغییرات در پالایشگاه های تهران و تبریز هزینه کرده بودیم. درعین حال خط لوله باکو جیحان که ما روزی رقیب جدی آن محسوب می شدیم تقویت شد و برد اینکار به جیب دیگران رفت.
آقای هامانه به نظر شما چرا مهلت اجرای پروژههای باقیمانده پارس جنوبی 35 ماهه تعیین شد؟
این حرکت مثل خیلی مسایل دیگر جنبه سیاسی داشت. دوستان در آنزمان میخواستند یک رکوردی را اعلام کنند و توپ را در نهایت در زمین دیگری بیندازند. در صورتیکه قرارداد طرح توسعه چهار فاز 15 و 16، 17 و 18 در سال 85 امضاء شده و 7 سال از آنزمان میگذرد و تا کنون این فازها وارد مدار تولید نشده اند. بهترین رکورد ما در پارس جنوبی مربوط به بهره برداری از فازهای 3و 4 پارس جنوبی میشود که 58 ماه طول کشید و بابت این رکورد هم به پیمانکار آن جایزه داده شد.
به نظرشما از میان وزرای نفتی پس از انقلاب کدام یک از این افراد در مدیریت درست نفت موفق تر بوده اند؟
پاسخ دادن به این سوال آنهم در ماه رمضان کارآسانی نیست. اما در کل بنده هم با آقای آقازاده و هم آقای زنگنه کار کردم. آقای آقازاده از نظربنده وزیر موفقی بود. آقای زنگنه هم همینطور اگرچه هر دو در نحوه مدیریت با یکدیگر متفاوت بودند اما ارزیابی کلی سوابق این دوستان در نفت مثبت است. درمورد مدیریت خودم هم نمی توانم نظر بدهم. اما آقای نوذری هم با اینکه دو سال مسوولیت وزارت نفت را برعهده داشتند و از روز اول که بر این صندلی تکیه زدند میدانستند دو سال به پایان دولت نهم باقی نمانده و زمان زیادی برای برنامه ریزی نداشتند اما بازهم عملکرد مثبتی از خود به جای گذاشتند. اما پس از ایشان متأسفانه ورود افرادی خارج از نفت این صنعت را با چالشهای زیادی روبه رو کرد و وضع روز به روز بدترشد. بعد هم تحریم بر مشکلات افزود. به نظرم باید برای آقای زنگنه دعا کرد که بتوانند به نحو مطلوبی نفت را از این مشکلات نجات دهند. قطعاً در شرایط فعلی تحقق این آرزو آسان نخواهد بود.