محمدحسین سیمیار، خبرگزاری دانا، گروه فرهنگ؛ کتاب را که در دستت می گیری در لابهلای برگ های سفید رنگ، خط سرخ رنگی می بینی که نشان از صفحهی سرخی دارد. صفحهی سرخی که در هنگام خواندن کتاب دلت می خواهد که هیچ وقت به آن نرسی و خدا خدا می کنی که اتفاقات جوری رقم بخورد که همه چیز قبل از آن صفحهی سرخ به خوبی و خوشی پایان برسد اما...
به صفحه سرخ که برسی آه از عمق وجودت برمیخیزید و آنجا پایان راه عاشقی حسین (علیه السلام) است و شروع راه عاشقان حسین. آنجا اوج عشق است و نمایان گر راه برای عشاق که "عاشقان را سر شوریده به پیکر عجب است"... اما چند صفحه قبل تر را که نگاه می کنی احساس می کنی جای آن صفحه سرخ باید جای دیگری باشد. درست در آنجایی که ماه به محاق می رود و خورشید کم فروغ (بی فروغ) میشود و غروب می کند و گویی اینجا خورشید است که نور خود را از ماه می گیرد. آری باید اینجا سرخ باشد که نشانِ سرخی غروب خورشید بعد از محاق ماه است... کتاب آه نوشته یاسین حجازی با نثری روان به بازخوانی کتاب نفس المهموم پرداخته است. کتاب با مرگ معاویه آغاز می شود و تا بازگشت اسرا به مدینه پایان می یابد. شروع ماه محرم بهانه ای خوبی برای خواندن این کتاب است.
قسمتی از کتاب را با هم می خوانیم:
آنقدر « مشک » را به سینه چسباند،
همانجا لقبش دادند به « ابا القربه »
آخر هم هرکاری کرد
نشد آب را به خیمه ها برساند
از مشک آب نه
آخرین آرزوی عباس
آبروی عباس میریخت ...
آه (بازخوانی مقتل نفس المهموم)
نویسنده یاسین حجازی
ناشر جام طهور
۵۸۰ صفحه