نازنین دادور، خبرگزاری دانا، سرویس آموزش؛ خانواده ركن مهم و آغازين آموزش و پرورش كودك است. هر آنچه در خانواده اتفاق ميافتد بر ذهن و زبان كودك نقش ميبندد و در رشد جسمي و رواني او تأثير ميگذارد.
وقتي پدر قادر نباشد نيازمنديهاي اعضاي خانواده را تأمين كند اضطراب و نگراني خود را به آنها منتقل ميكند.
اين نگرانيها و انديشههاي چه كنم بيشك به نوعي در روند آموزش و پرورش كودك تأثير مستقيم ميگذارد. كودك را آزردهخاطر كرده، ناتوانيهاي مالي و خاطرات رنجآور را به داخل كلاس و مدرسه ميآورد. به تجربه ثابت شده كودكان، نوجوانان و حتي جواناني كه داراي مشكلات مالي هستند در كلاس ذهن متمركزي ندارند.
موسی بیات در نشست کرونا و اقتصاد آموزش با بیان اینکه با شرایط فعلی آموزش کشور در دوران کرونا هرچه هزینه بیشتری در حوزه آموزش صرف شود دسترسی به خدمات آموزشی افزایش مییابد، گفت: نمیخواهیم از آموزش و پرورش بیطبقه صحبت کنیم اما باید در نظر داشته باشیم که نباید آموزش و پرورش به سمتی برود که بر روی موقعیت اقتصادی خانوادهها بنا شود.
وی با تاکید بر اینکه کرونا تا حدودی به ساماندهی آموزش و پرورش کمک کرد چراکه در این شرایط شاهد آن بودیم که آموزش و پرورش برنامه شاد را به راه انداخت که خود حرکتی رو به جلو محسوب میشود، اظهار کرد: در مبحث عدالت آموزشی باید مولفههایی همچون تعداد دانش آموزانی که به آموزش مجازی دسترسی داشتهاند و میزان دسترسی آنها را در نظر بگیریم و مطابق با آمارهایی که ارائه میدهیم وضعیت عدالت آموزشی را بسنجیم چراکه مطابق با آمارها حدود سه ونیم تا چهار میلیون دانش آموز به ابزارهای آموزشی دسترسی ندارند و گاها برخی از دانش آموزان به صورت اشتراکی از یک ابزار استفاده میکنند.
به گفته بیات مولفههایی همچون هزینهبر بودن بستههای اینترنتی، تحت پوشش قرار ندادن تمامی دروس در آموزشهای تلویزیونی و... بیانگر این است که ما همچنان در دوران کرونا نیز با چالش عدالت آموزشی مواجه هستیم و در کنار این مسائل موقعیت اقتصادی خانوادهها نیز چالش عدالت آموزشی را تشدید میکند.
این پژوهشگر به نقش آفرینی خانوادهها در حوزه تعلیم و تربیت در دوران کرونا اشاره کرد و ادامه داد: همواره مطابق با اسناد بالادستی، سند تحول و... در خصوص پیوند نهاد خانواده با نهاد تعیلم و تربیت تلاش کردهایم اما یکی از نکات مثبت دوران کرونا پیوند نهاد خانواده و تعلیم و تربیت بوده است که میتوان گفت تا حدودی محقق شد اما دغدغههایی نیز در این زمینه وجود دارد.
مدیر گروه آموزشوپرورش مرکز پژوهشهای محلس گفت: خانوادهها از موقعیتهای اجتماعی و به ویژه اقتصادی متفاوتی برخوردارند، برخی با تمکن مالی بالا قادر به دستیابی به فرصتهای آموزشی بیشتری هستند و میتوانند خدمات و فرصتهای آموزشی با کیفیتتری را تهیه کنند که برای برخی از خانوادهها مشکل است.
وی با بیان اینکه برخی تصور میکنند آموزشو پرورش مجازی ارزانتر از آموزش و پرورش حضوری است، گفت: برخی تصور میکنند فرصت مناسبی است که آموزش و پرورش در شرایط غیر کرونایی نیز در بستر مجازی ارائه شود درحالی که استفاده از فضای مجازی اگر در جهت عدالت آموزشی باشد امری پذیرفته است چراکه اصل آموزش بر مبنای حضوری است و آموزش و پرورش مجازی به عنوان یک مکمل برای آموزش و پرورش حضوری در نظر گرفته میشود.
بیات معتقد است که اگرچه در آموزش و پرورش مجازی هزینههای جاری مدارس کاهش یافته است و تراکم دانش آموزان افزایش یافته است و میتوان در این بستر تکرار پذیری محتوای آموزشی را افزایش دهیم اما اگر بخواهیم آموزش را بر مبنای مجازی پیش ببریم با توجه به اینکه تمامی دانش آموزان به صورت یکسان به ابزارهای آموزشی دسترسی ندارند در نهایت با افزایش شکاف آموزشی و کاهش عدالت آموزشی مواجه خواهیم شد و این درحالی است که هنوز دادههایی بر اساس اثربخشی آموزش مجازی در دسترس نیست تا بر مبنای آن کیفیت آموزش مجازی سنجیده شود.
این پژوهشگر در بخش دیگری از سخنان خود به دانش آموزان بازمانده از تحصیل اشاره کرد و گفت: بازماندگی از تحصیل به دو شکل آشکار و پنهان خود را نشان میدهد، بازماندگی آشکار تحصیل زمانی که حضور در مدرسه منوط به برخورداری از ابزارهای الکترونیکی هوشمند میشود اتفاق میافتد، همچنین مطابق با گزارشی که وزارت کار و رفاه منتشر کرد فقر اقتصادی خانوادهها مهمترین عامل بازماندگی از تحصیل دانش آموزان به شمار میآید.
وی ادامه داد: نوع دیگری از بازماندگی از تحصیل، بازماندگی پنهان است که طی آن فرد سر کلاس حضور دارد اما عملا یادگیری اتفاق نمیافتد، بنابراین این معضل را نیز میتوان به عنوان بازماندگی از تحصیل برشمرد.