دکتر حمیدرضا آیت اللهی، استاد فلسفه و رییس سابق پژوهشگاه علوم انسانی نوشت: یکی از مهم ترین مربیان کودک و نوجوان پدر و مادر او هستند. امام صادق (ع) آموزه هایی را برای پدران و مادران در جهت تربیت فرزندانشان مطرح می کنند تا فرزند انسان از تربیت صحیح برخوردار شود.
قال رسول الله (ص): رحم الله من اعان ولده علی بره. قال قلت کیف یعینه علی بره؟ قال یقبل المیسوره و یتجاوز عن معسوره و لا یلحقه و لا یخرق به (کافی ج6،ص50)
امام صادق (ع) فرمودند که رسول اکرم (ص) فرموده اند: خداوند رحمت کند کسی را که در نیک شدن به فرزند خود کمک کند. پرسیده شد: چگونه بر نیکی اورا یاری کند؟ حضرت فرمودند: آنچه که کودک در توان دارد و انجام داده است از او قبول کند، آنچه انجام آن برای کودک سنگین و طاقت فرساست از او نخواهد، و به او ستم نکند و او را به نادانی و حماقت نیندازد.
امام صادق (ع) در این روایت می فرمایند که نیکوکار شدن فرزند مبتنی بر تلاش و انتخاب خود اوست ولی پدر و مادر می توانند نقش یاری کننده او را داشته باشند. برای نیکوکار شدن فرزند باید به او اجازه سعی و خطا داد تا تمرین انتخاب نیکی را داشته باشد. ایشان از طرف دیگر یکی از موانع خوب شدن فرزند را ظلم به او و یا تحقیر او می دانند. این دو، مانعِ بالندگی فرزند شده و ریشه های خیر گزینی را در او می خشکاند.
بادروا احداثکم بالحدیث قبل ان یسبقکم الیهم المرجئه (کافی ج6، ص47)
احادیث اسلامی را به نوجوانان خود بیاموزید و در این وظیفه تسریع نمایید پیش از آن که مخالفان گمراه بر بر شما پیشی گیرند و گمراهشان سازند.
امام (ع) تاکید می کنند که استوار ساختن اندیشه های نوجوانان به حرف حق باید قبل از هرگونه مواجهه او با مسیرهای انحرافی باشد. ایشان تربیت درست را مجهز کردن اندیشه نوجوان و ساختار منطقی دادن به ذهن او می دانند تا با حمله های گاه و بیگاه دیدگاههای ظاهر فریبِ باطل، قبلا تجهیزات لازم را بدست آورده باشد. بدین ترتیب مربی باید بخشی از کار خود را آشنا ساختن متربی با اندیشه های استوار قرار دهد.
اذا بلغت الجاریه ست سنین فلا ینبغی لک ان تقبلها (وسائل ج5، ص28)
وقتی دختربچه ای به سن شش سالگی رسید شایسته نیست او را ببوسی.
تربیت جنسی یکی از ضرورت های تربیت کودکان است. یکی از روشهای مهم در جلوگیری از انحرافهای جنسی در بزرگسالی در نظر آمام صادق (ع) آن است که از زمانی که طفل می تواند به مقدار بسیار کم هم تحریک جنسی شود از هرگونه تحریک او خودداری شود. به همین جهت چند سال قبل از بلوغ باید از کارهایی مثل بوسیدن که در تحریک او می تواند موثر باشد دوری گردد. جالب آن است همان بوسیدن فرزند که در چند روایت قبلی باعث بهشتی شدن پدر و مادر می گردید در سنین بالاتر می تواند از جنبه ای دیگر آثار سوء داشته باشد.
آن خیر ما ورث الاباء لابنائهم الادب لا المال (روضه کافی، ص150)
بهترین ارث و یادگاری که پدران برای فرزندان خود باقی می گذارند ادب و تربیت صحیح است نه ثروت و مال.
امام (ع) دغدغه پدر و مادران برای رفاه و آسایش فرزندانشان را آنچنان دارای اهمیت نمی دانند که مودب شدن او اهمیت دارد. پدر و مادر تمامی هم و غم خود را باید مصروفِ بالا بردن ادب فرزندانشان کنند و بخشش های مادیِ مالی به فرزندان در درجه اهمیت بعدی است. به همین جهت است که علی علیه السلام نیز تاکید می کنند که هیچ ارثی برای فرزندان مفیدتر از ادب نیست.
- تاکید بر علم اندوزی و عظمت علم: در نظام ارزشیِ اهل بیت علیهم السلام، علم اندوزی و اشتغال مداوم به رشد علمی یکی از مهم ترین ارزشهاست که متربی باید همواره در این جهت تلاش داشته باشد. به همین جهت یکی از دستورهای تربیتی ایشان این است که متربی باید بگونه ای تربیت شود که شوق به علم اندوزی در او شعله ور باشد:
الناس ثلاثه؛ عالم و متعلم و غثاء (کافی، ج1، ص34)
مردم سه گروهند،؛ گروه اول دانشمندان هستند و گروه دوم دانشجویان و اگر از این دو دسته نباشند نا گزیر از دسته سوم هستند که همان خار و خاشاک روی سیل هستند.
لست احب ان اری الشاب منکم الا غادیا فی حالین: اما عالما او متعلما؛ فان لم یفعل فرط، فان فرط ضیع، فان ضیع اثم، و ان اثم سکن النار (بحار، جلد1، ص55)
دوست ندارم جوانی از شما را ببینم مگر آن که در یکی از این دو حالت فعالیت روزانه اش را شروع کند: یا دانشمند باشد و یا دانشجو. پس اگر چنین نباشد کوتاهی کرده است، در اثر کوتاهی نیز تضییع (عمر) کرده است، و با تضییع عمر گناه کرده است و چنانچه جزء گناهکاران باشد در آتش است.
لا یستغنی اهل کل بلد عن ثلاثه یفزع الیه فی امر دنیاهم و آخرتهم؛ فان عدموا ذلک کانو همجا: فقیه عالم ورع، و امیر خیر مطاع، و طبیب بصیر ثقه (تحف العقول ص321)
مردم تمام سرزمین ها از سه طبقه بی نیاز نیستند تا در تنظیم امور دنیا و آخرت خود به آنان پناهنده شوند، و اگر در جامعه ای این سه نباشند مردم در سردرگمی زندگی می کنند: اول، فقیهی که دانا و باتقوا باشد، دوم، فرمانروایی که خیرخواه باشد و مردم از او فرمان برند، و سوم، پزشکی که در کارش بینش داشته باشد و مورد اعتماد مردم باشد.
- مبارزه با خرافات: هرگونه خرافه اندیشی در نظام ارزشی امامان ما، مخصوصا امام صادق (ع) مذموم است. ایشان مبارزه با خرافات (حتی اگر در برخی موارد فایده هایی داشته باشد) را ترویج می کردند. هرگونه نشو و نمو گرفتن خرافات را در اجتماع ممنوع اعلام می کنند:
عن الهیثم بن واقد قال: قلت لابیعبدالله (ع): ان عندنا بالجزیره رجلا ربما اخبر من یاتیه یساله عن الشیء یسرق او شبه ذلک؛ افنسئله؟ فقال (ع): قال رسول اله (ص): من مشی الی ساحر او کاهن او کذاب یصدقه بما یقول فقد کفر بما انزل الله من کتاب. (سفینه، ج2، ص500)
هیثم بن واقد می گوید: به امام صادق علیه السلام عرض کردم که در منطقه جزیره مردی در بین ماست که گاهی از مال به سرقت رفته یا چیزی نظیر آن به کسانی که از وی پرسش می کنند خبر می دهد، آیا مجازیم به او مراجعه کنیم؟در جواب فرمودند: رسول گرامی (ص) فرموده اند هرکس به منظور آگاهی از امور غیبی نزد ساحر یا کاهن یا دروغگو برود و گفته وی را تصدیق نماید به آنچه خداوند از کتابهای آسمانی نازل فرموده کفر آورده است.
نتیجه:
گرچه امام صادق (ع) به علت موقعیت امام معصوم بودن، لازم نیست که نظامی تربیتی را بیان کنند ولی از آنجا که تربیت انسانها و دستورات تربیتی یکی از مهم ترین اهداف انبیاء و معصومان بوده است، لذا حضرت در موارد بسیاری به اصول تربیتی اشاره می کنند. ایشان این اصول را در موقعیت های مختلف در قالب تک روایتهایی بیان کرده اند. با جمع آوری دستور العمل هایی که ایشان فرموده اند می توان به اصولی تربیتی دست یافت که ما را به چهارچوب تفکر شیعی نسبت به تربیت آگاه می سازد. گرچه تربیت در قرن بیستم رسما به عنوان یک علم ارائه شد و طی آن نیز اندیشمندان غربی دیدگاههایی را مطرح کردند ولی بسیاری از اصول تربیت را می توان از روایات امام صادق (ع) استخراج کرد که ضمن توجیه علمی می تواند به عنوان نظریه ای رقیب برای تفکر سکولار باشد و ضمن طرد ارزشهای غربی به یک نظام معرفتی تربیتی ارزشمند و خدامدارانه در مکتب اهل بیت رسید.
اصولی که از مجموعه برخی از روایات آن بزرگوار بدست آوردیم از قرار زیر است:
- درک محدودیت های انسانها و توجه به تفاوتهای فردی،
- اهمیت دادن به امید و نشاط متعادل در فعالیتها،
- ارزش گذاشتن به تعامل انسانها باهم،
- اهمیت شکل گیری تربیت در محیط خانواده و نقش تعیین کننده خانواده در تربیت،
- توجه دادن متربیان به دوری از هوای نفس،
- ارزش گذاری تربیتی برای انسانها بر اساس ایمان و تعیین تکالیف بر اساس آن،
- توجه دادن به ارزشهای متعالی در تربیت،
- تاکید بر برنامه ریزی برای زندگی،
- اهمیت داشتن تربیتِ انگیزه ها و نیت های متربیان،
- توجه و تاکید بر رشد عقلی و منطقی در تربیت،
- میانه روی در توجه به دنیا و آخرت،
- اهمیت حسن خلق و محبت محوری در روابط اجتماعی،
- تنبه دادن وظایف تربیتی پدر و مادر در قبال فرزندان،
- تاکید بر علم اندوزی و ارزش گذاری برای رشد علمی،
- مبارزه با خرافات.