
به گزارش پایگاه خبری دانا، گاهی اوقات گفتن «بله» به بچهها راحتترین کار است. با یک «بله» سریع، اشکهایش خشک میشود، قهرش تمام میشود و خانه دوباره آرام میگیرد. اما اگر همیشه راه را برایش هموار کنیم، اگر همیشه به همهٔ خواستههایش فوراً «بله» بگوییم، در واقع داریم راه یادگیری درسهای بزرگ زندگی را روی او میبندیم.
راستی رشد واقعی از جایی شروع میشود که کودک با «نه»های حسابشده و دوستداشتنی روبرو شود. این «نه» گفتن یک مهارت است؛ نه از سر بداخلاقی، بلکه از روی دانایی و محبت. یک «نه» نرم و قاطع که در یک فضای آرام گفته شود، در حقیقت بهترین هدیهای است که یک پدر یا مادر میتواند به فرزندش بدهد
«نه»ی محبتآمیز، سازنده است نه مخرب
تفاوت یک «نه» ویرانگر با یک «نه» سازنده، در نیت و نحوهٔ بیان آن است. «نه»ی سازنده نمیگوید «تو بدی»، بلکه میگوید «این خواستهات در این شرایط، مناسب نیست». این «نه» مانند یک دیوار بلند نیست که کودک را حبس کند، بلکه مانند یک نردهی ایمن است که به او اجازه میدهد در یک فضای امن، کشف کند، اشتباه کند و بیاموزد.
وقتی به خرید میروید و کودک تقاضای اسباببازی دیگری میکند، گفتن «نه، چون همین یکی کافی است» به او میآموزد که «مصرفکنندهی صرف» نباشد، بلکه «مصرفکنندهی هوشمند» باشد.
وقتی برای انجام تکالیفش به جای او وارد عمل نمیشوید و میگویید «نه، این مسئولیت توست»، به او «توانمندی» و «اتکا به نفس» هدیه میدهید.
هدیههای پنهانِ یک «نه» به جا
والدی که جرأت میکند گاهی مسیر رسیدن فوری به خواسته را سد کند، در حال بخشیدن مهارتهای ارزشمند زندگی است:
1. تحمل ناکامی: زندگی سراسر مواجهه با «نه»هاست. کودکی که در آغوش امن خانواده این مهارت را میآموزد، در بزرگسالی در برابر چالشها مقاومتر و انعطافپذیرتر خواهد بود.
2. خلاقیت و تلاش: وقتی راه آسان بسته میشود، کودک مجبور میشود راههای دیگر را کشف کند. شاید برای به دست آوردن آن اسباببازی، شروع به پسانداز کند یا راهی برای قانع کردن شما بیابد. اینجاست که خلاقیت شکوفا میشود.
3. درک مرزها و محدودیتها: کودک با «نه»های منطقی میآموزد که جهان قوانینی دارد و او مرکز کائنات نیست. این فهم، پایهی اصلی زندگی اجتماعی و احترام به حقوق دیگران است.
چگونه «نه»ی خود را به یک هدیه تبدیل کنیم؟
کلید کار، در آمیختن «نه» با محبت، احترام و صداقت است:
همدلی کنید، سپس حد و مرز بگذارید: «میدانم واقعاً دوست داری آن شکلات را الآن بخوری و ناراحت شدی. من هم دوست دارم خوشحال باشی. اما الان وقت شام است. میتوانیم بعد از شام یکی را انتخاب کنی.» با این کار، احساس کودک را تأیید میکنید اما بر قانون پافشاری میکنید.
پاسخ «نه» را با «چرا» همراه کنید (متناسب با سن): به جای یک «نه» خشک، دلیل منطقی و کوتاه بیاورید. «نه، الآن نمیتوانیم برویم پارک؛ چون هوا بسیار گرم است و خطر آفتابزدگی وجود دارد.»
پیشنهاد جایگزین بدهید: «نه، الآن زمان تماشای کارتون نیست. اما میتوانیم با هم یک پازل بازی کنیم یا کتاب بخوانیم.» این کار به کودک میآموزد که برای حل مشکل به دنبال گزینههای دیگر باشد.
قاطع و یکدست باشید: اگر امروز «نه» میگویید و فردا به خاطر گریهی زیاد «آری» میگویید، کودک میآموزد که «نه»ی شما جدی نیست و گریه ابزار مناسبی برای شکستن مرزهاست.
پرورش سازنده، نه تملکِ فوری
جملهی پایانی شما، زیبا تمام مفهوم را خلاصه میکند: «من همیشه دوستت دارم، ولی همیشه خواستههاتو برآورده نمیکنم؛ چون میخوام آدم قویتری بشی.»
این فلسفه، والدیگری را از «تملک دنیا» برای کودک (برآورده کردن هر خواسته) به «ساختن دنیا» توسط خود کودک ارتقا میدهد. ما با «نه»های عاقلانه و محبتآمیز، به فرزندانمان یاد میدهیم که نه تنها در برابر طوفانهای زندگی بایستند، بلکه بتوانند کشتی زندگی خود را با قدرت، مهارت و خلاقیت به پیش ببرند. این است بزرگترین هدیهی محبت: توانمندسازی برای ساختن دنیای خود، نه وابسته کردن او به دنیایی که ما برایش ساختهایم.